جمعه 31 فروردین 1403 - 19 Apr 2024
کد خبر: 1934
تاریخ انتشار: 1400/07/03 17:09

ضرورت شناخت دقیق همسایه‌ها و جهان

شاید هیچ ملتی به اندازه انگلیسی‌ها، کنجکاوی برای فهم پدیده‌های متفاوت و متضاد را نداشته باشد. انگلیسی به سراغ دالان‌های هزار توی ذهن سوژه می‌رود تا با جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، نظام «کنش-واکنش» او را واکاوی کند.

 شناخت دقیق یعنی مخاطب به چه می‌اندیشد؟ چه امری برای او مهم است؟ محرک‌ عصبانیت او چیست؟ عامل خوشحالی او چه می‌تواند باشد؟ اولویت‌بندی ذهن او چگونه است؟ منابع رضایت و نارضایتی او کدامند؟ و از همه مهم‌تر، تعریف او از زندگی چیست؟ انگلیسی‌ها برای آنکه اطلاعات در زمینه کشورها و جریان‌ها را مطالعه کنند، نظام باورهای خود را کنار گذاشته و از زوایای درونی جهان مخاطب سعی می‌کنند او را بفهمند؛ بنابراین طی چند قرن عملکرد بین‌المللی انگلستان، انگلیسی‌ها به‌دنبال دموکراتیک کردن دیگران نبوده‌اند.

در تاریخ قاجار آمده سفیر انگلستان در ایران در بازار کاشان قدم می‌زد که صدای اذان شنیده می‌شود. از مترجم ایرانی می‌پرسد: این صدای چیست؟ می‌گوید: دعوت مردم برای ادای نماز ظهر در مسجد است. باز می‌پرسد: این با منافع بریتانیای کبیر در تضاد است؟ جواب می‌آید: خیر؛ اینها سنن و آداب مذهبی هستند. سپس با آرامش می‌گوید: ما کاری با سنت اذان و آداب عبادت و مسجد نداریم.

 یکی از نمادهای انسان‌‌شناسی نزد انگلیسی‌ها این است که دشمن را نباید ۱۰۰ درصد شکست داد، چون ممکن است در مقطعی استفاده‌ای داشته باشد.هیچ انسان و جامعه‌ای نیز دوست ندارد کاملا شکست بخورد. نحوه برخورد با دشمن خود یک تخصص است که ضرورتا با گرفتن مدرک و دکترا به‌دست نمی‌آید. ضعیف‌ترین روش، روش کلامی یا امروزی آن توئیتری است.

چینی‌ها بعد از انگلیسی‌ها، توانمند‌ترین کشور در برخورد با دوست و دشمن هستند. Sun Tzu می‌گوید: وقتی دشمن مشغول اشتباه است نباید مزاحم او شد. انگلیسی‌ها و چینی‌ها، آرام‌ترین سیاست‌مداران و خاورمیانه‌ای‌ها عصبانی‌ترین‌ها را دارا هستند. ریشه عصبانیت و هیاهو در ضعف اعتماد به‌نفس است. در دوران پس از رنسانس، انگلیس و فرانسه ۱۵۵ بار با هم جنگیده‌اند و هم‌اکنون نیز در محافل خصوصی، سخنان نه‌چندان خوبی درباره هم می‌گویند اما منافع عظیمی را در دایره‌ای مشترک تعریف کرده‌اند.

وقتی دست‌اندرکاران دیپلماسی ایران به اعراب خلیج‌فارس می‌گویند: شما امنیت خود را می‌خرید، این چند ضعف شناختی را دنبال می‌کند. اول اینکه این افراد تاریخ نخوانده‌اند و با مسائل صد ‌سال گذشته جزیره العرب آشنایی ندارند.

 دوم اینکه با ساخت اجتماعی و طایفگی این منطقه ناآشنا هستند و سوم اینکه اصولا فکر نمی‌کنند که این کشورها دارای چه منابع داخلی برای تامین امنیت ملی خود هستند که بتوان چنین انتظاری از آنها داشت؟

همین بی‌دقتی‌ها در حرف زدن، زمینه بسیاری از بدبینی‌ها شده است. دلیل علمی شکست برجام، شناخت برخی دست‌اندرکاران از نظام بین‌الملل براساس قالب‌های ذهنی داخلی بود. در عین حال، ناآشنایی برخی رسانه‌های داخلی با تاریخ و تار و پود بین‌المللی، سبب پایکوبی و جشن‌های زودرس شد.

کدام منافع مشترک، ایران را به منطقه متصل می‌کند؟

در روابط بین‌ا‌‌‌‌‌لملل امروز، منطقه‌گرایی به‌معنای اتصالات گسترده اقتصادی بسیار مرسوم شده، اما این منطقه‌گرایی، به پیش‌نیازهایی در حوزه باورهای سیاسی، فرهنگی و تاریخی وابسته است، به همین دلیل ۱۰ کشور عضو آسه‌آن در جنوب و شرق آسیا به موازات تعلقات وسیع تاریخی و حتی مذهبی و هم‌اکنون اقتصادی، نمونه‌ای موفق از منطقه‌گرایی را رقم زده‌اند. یک وقت جبر جغرافیایی باعث می‌شود کشوری با همسایه‌ خود تعامل کند، بدون اینکه او را قبول داشته باشد مانند کره جنوبی نسبت به چین، اما زمانی یک کشور، همسایه خود را به دلایل مختلف در ذهن و قلب خود قبول دارد مانند کشورهای اسکاندیناوی.

حتی عراقی‌ها که اشتراکات فراوانی با ایران دارند، با همزبان‌های خود راحت‌ترند. پاکستان عمدتا خود را با اعراب خلیج‌فارس تعریف کرده است. اعراب خلیج‌فارس، کانون‌‌های مشترک فراوانی با هم دارند و با ثروت چند تریلیون دلاری، انتخاب‌های فراوانی دارند و در اعماق ذهن خود، ایران را جبر جغرافیایی می‌دانند.

برخی معتقدند متدولوژی دولت بایدن در چند ماه گذشته، هم‌گرایی خاورمیانه منهای ایران بوده و می‌خواهد آن را از دور مدیریت کند. امریکا می‌خواهد با هم‌گرایی اقتصادی، واقعیت‌های جدید سیاسی به‌وجود آورد. ایران کشوری خاص است که نتوانسته منافع خود را با کشوری قفل کند، به همین دلیل راحت تحریم می‌شود، چون با کشوری منافع استراتژیک ندارد.

منبع: مجمع فعالان اقتصادی


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4jm6z4