سه‌شنبه 04 اردیبهشت 1403 - 23 Apr 2024
کد خبر: 20509
تاریخ انتشار: 1401/08/28 06:58
بررسی عملکرد دولت سیزدهم در حمایت از کارآفرینی در بخش انرژی‌های نو

دولت در توسعه تجدیدپذیرها تجدید شد

کارآفرینی واژه‌ای است که امروزه در بیشتر محافل علمی و صنعتی در کنار مفاهیمی چون توسعه‌یافتگی به‌چشم می‌خورد.

کارآفرینی واژهای است که امروزه در بیشتر محافل علمی و صنعتی در کنار مفاهیمی چون توسعهیافتگی بهچشم میخورد. گستردگی نیازهای تولیدی و خدماتی جامعه از یکسو و نیاز به کسب درآمد در بیشتر اقشار مختلف مردم از سوی دیگر، باعث شده شهروندان به کسب درآمد از ایدههای مختلف و کارآفرینی حتی در بخش خانگی روی بیاورند. آنچه از همه مهمتر است و بیشتر بهچشم میخورد، استفاده از صنایع جدید در بخشهای مختلف کارآفرینی است. بهاعتقاد برخی کارشناسان، کارآفرینی بهمنظور توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، رویایی است که روز به روز برای فناوران محال و محالتر میشود. صمت در این گزارش ضمن ارزیابی عملکرد دولت سیزدهم در توسعه تجدیدپذیرها برای رفع معضلات انرژی در گفتوگو با مهرداد داوریفر، فعال حوزه تجدیدپذیر به چالشهای کارآفرینی در این حوزه پرداخت.

چراغ سبز برای افراد جویای کار

گسترش و انتشار گازهای گلخانهای باعث شدت گرفتن تغییرات اقلیمی شده است که این تغییرات بلایای طبیعی را تسریع و تشدید میکند؛ اما وقتی صحبت از توسعه پایدار میشود، باید گفت این فرآیند محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیطزیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار لازم است میان توسعه و محیطزیست تعادل برقرار شود. دانستن این نکته ضروری است که توسعه پایدار تنها بر جنبه زیستمحیطی اتفاقی تمرکز ندارد، بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند. اشتغال سبز، زمینه فعالیت افراد جویای کار در حوزه انرژیهای پاک و دیگر فعالیتهای مرتبط با محیطزیست را نیز فراهم میکند، همچنین موجب حفظ ذخایر طبیعی و ارتقای کیفیت زندگی افراد نیز میشود. امروزه کشورهای توسعهیافته بهسرعت در حال توسعه مشاغل سبز هستند و تلاش میکنند تا جریان کارآفرینی خود را بهسمت و سوی این نوع مشاغل هدایت کنند.

کارآفرینان زیستمحیطی افرادی هستند که زمینه ایجاد فعالیتهای اقتصادی در راستای رفع مسائل و چالشهای محیطزیست را فراهم میکنند، این افراد در تمام دنیا موردتوجه فراوان طرفداران محیطزیست و همچنین متخصصان حوزه کسبوکار هستند.  در کشور ما نیز کارآفرینی سبز و ایجاد کسبوکارهای زیستمحیطی چند سالی است که آغاز شده و رویکرد ایجاد مشاغل سبز با هدف توسعه پایدار و کمک به محیطزیست در پیش گرفته شده است، البته این فعالیتها در مقایسه با سطح گسترده آلایندههای منتشرشده در جو و آلودگیهای مخرب موجود کافی نیست.

باتوجه به گستردگی پهنه جغرافیایی کشور، ایران در همه زمینههای انرژیهای تجدیدپذیر دارای ظرفیتهای بسیار مناسب است و با سیاستگذاری مناسب میتواند در امر توسعه و صادرات انرژیهای پاک در جهان رتبه قابلقبولی را کسب کند.

مهرداد داوریفر، فعال در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در گفتوگو با صمت معتقد است: کارآفرینی در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی در کشور صرفه اقتصادی بالایی برای صنعت برق بههمراه خواهد داشت. در حالی که یارانههای بیحساب و کتاب در این صنعت مانع از فعالیت کارآفرینان در این عرصه شده است.

شرح کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:

باتوجه به اینکه جهان روز به روز به بحران انرژی نزدیکتر میشود و کمبود آن در برخی کشورهای اروپایی تبدیل به معضل اصلی شده است، آیا در کشور زمینههای لازم برای کارآفرینی بهمنظور توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در راستای کاهش مصرف انرژی و رسیدن به محیطزیست پاک وجود دارد یا خیر؟

 تجدیدپذیرها به دستههای گوناگونی اعم از بادی، خورشیدی، زمینگرمایی و ... تقسیم میشوند، اما انرژی خورشیدی قابلیت بالایی در توسعه تجدیدپذیرها دارد که خود به 2 بخش عمده تقسیمبندی میشود که شامل پروژههای مگاواتی و کیلوواتی است.

بهاعتقاد من، اگر این 2 نوع کاربرد انرژی خورشیدی در تولید برق کشور بهکار گرفته شوند، میتوانند به چرخیدن چرخ اقتصاد کشور کمک شایانی کنند، همچنین در این شرایط است که دوام کافی را خواهد داشت. متاسفانه نرخ انرژی در ایران دستوری و این خود تبدیل به عاملی برای رکود صنایع شده
است.

 بیتوجهی به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در صنعت دامن صنعت برق را هم گرفته و باتوجه به اینکه برق صنعتی مهم و استراتژیک در کشور است، اما ارزش واقعی خود را ندارد و این بیارزشی به تمام صنایع وابسته به خود هم منتقل شده است.

این در حالی است که برق بهعنوان یک رشته محبوب برای نخبگان کشور بهحساب میآید. تایید این گزاره زمانی معلوم میشود که 100 نفر نخست کنکور کشور هر ساله این رشته را در دانشگاههای معتبر انتخاب میکنند؛ اما این بیارزشی موجب شده افراد تحصیلکرده و نخبه، عرصهای برای فعالیت خود نبینند و در نهایت با تمام دانش و اطلاعاتشان راهی کشورهایی شوند که این صنعت در آنها از ارزش بالاتری برخوردار باشد، با این حال افرادی هم که در لیست مهاجران نخبه قرار نمیگیرند، سر جای خود نیستند.

معضل امروز اکوسیستم انرژی در کشور، ناهمگونی سواد مدیران با جایگاهی است که در آن قرار دارند و در صنعت برق افراد غیرمتخصصی که سر رشتهای از برق ندارند، زیاد هستند، بنابراین اتفاقی که در این شرایط میافتد، این است که افراد تمایلی برای فعالیت در این رشته پیدا نمیکنند و بههمین دلیل کارآفرینی در دنیای تجدیدپذیرها خواهان کافی ندارد.

متاسفانه باوجود منابع انسانی ماهر و با دانش کافی برای توسعه کارآفرینی در حوزه تجدیدپذیرها هنوز بستر لازم برای فعالیت آن فراهم نشده است. در کشور ما این اتفاق خوب افتاده که جزو کشورهای خوشتابش باشیم، بهطوردقیق اوج پیک مصرف که نیروگاههای حرارتی با گرمای زیاد دچار فرسودگی شده و مشکلات خاص خود را دارند، نیروگاههای خورشیدی اوج تولید را دارند، یعنی بهترین زمان برای تولید و بهرهبرداری از انرژی برق بدون تلفات است. در این زمان نیروگاههای سیکل ترکیبی و حرارتی در دوران پیک مصرف، دچار افت راندمان و تلفات بسیار هستند و این از امتیازات صنعت تجدیدپذیر است که میتواند جایگزین خوبی برای آنها باشد.

آیا نمونه موردی در اینکه مدرک دانشگاهی برخی مدیران در صنعت برق با حیطه فعالیتشان تفاوت داشته باشد، سراغ دارید؟

بله، تعداد زیادی از اعضای هیاتمدیره برخی شرکتهای خصولتی یا نیمهدولتی نظیر ایرانترانسفو و مپنا مدرک تحصیلیشان با جایگاهی که در آن قرار دارند، متفاوت است و اصلا تحصیلکرده رشته برق نیستند.

 متاسفانه در دولت جدید این چالش نسبت به گذشته پررنگتر شده است، حتی دیده شده برخی از اعضا، پزشک هستند. حال این سوال را من میپرسم، با این نوع از روش اداره، صنعت برق چگونه میتواند برای کارآفرینان، اکوسیستمی جذاب باشد؟ سیاستزدگی در صنعت تبدیل به بیماری شده که تنها راه درمان آن کوتاه شدن دست دولت از آن است.

بزرگترین کارخانههای صنعتی کشور سیاستزده هستند. امروز شرایط صنعت برق در کشور ما اسفبار است و افرادی که هیچ تخصصی ندارند، در رأس کار قرار دارند و افرادی که توانایی علمی دارند یا در حال مهاجرت هستند یا ناامیدانه به فعالیتهای خرد و کوچک میپردازند.

 این روند، ضربه سنگینی به کارآفرینی در این حوزه میزند. کارآفرینی سبز، راه کسبوکار در هزاره سوم خواهد بود که زمینه فعالیت افراد خلاق جویای کار در حوزه انرژیهای پاک و سایر فعالیتهای مرتبط با محیطزیست را فراهم میکند تا با حفظ ذخایر طبیعی، ارتقای کیفیت زندگی انسانها را بهارمغان آورد.  کسبوکارهایی در حوزه محیطزیست از بازیافت، مدیریت مواد زائد، مشاوره در زمینه کمک به محیطزیست گرفته تا فناوریهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر و سوختهای جایگزین را در برمیگیرد.

دغدغه بهرهگیری از مقیاس کلان از انرژیهای تجدیدپذیر چند سالی میشود که از سوی دوستداران محیطزیست بهشدت مطرح میشود و در پاسخ به این خواسته یک جواب همیشگی از سوی مسئولان امر وجود دارد و آن اینکه انرژیهای تجدیدپذیر موجب گرانتر شدن فرآیند تولید و نرخ تمامشده میشود؟ آیا میتوان این گزاره را بهعنوان یک دلیل منطقی بهشمار آورد؟

خوب است، بدانید نرخ تمامشده انرژی تجدیدپذیر با در نظر گرفتن تمامی ضعفهای اقتصاد در کشور نظیر تورم به نسبت فرآیند تولید با انرژیهای فسیلی انرژی گرانی محسوب نمیشود.

باید دلیل این نوع پاسخگوییها را در مفت بودن نفت و انرژی در کشور بدانیم. اینکه بسیاری از صنایع به منابع رایگان انرژی فسیلی دسترسی دارند، دلیل کافی برای روی نیاوردن آنها به انرژیها تجدیدپذیر است؛ اما علت اینکه در سالهای اخیر  برخی نیروگاهها یا کارخانجات صنایع به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر روی آوردند، این بود که با کمبود انرژی مواجه شدهاند، نه آنکه دلشان به حال محیطزیست سوخته باشد.  خوب است، کمی این روی سکه را هم نگاه کنیم، اگر دولت آن میزان از سوختهای فسیلی را که جای خود را به تجدیدپذیرها داده است، بفروشد و انرژی صنایع را با تجدیدپذیرها تولید کند، صرفه اقتصادی بسیار بالاتری عایدش خواهد شد؛ تا زمانی که تمامی انرژی نیروگاهها از سوختهای فسیلی تامین شود. گفتنی است، نرخ تمامشده برق با این روش بسیار کمتر تمام میشود، همچنین مشکل اصلی را باید در تعرفههای دستوری نرخ برق بکاویم. در کل، برای کشورهای آفتابخیز، نرخ تمامشده برق ارزانتر از سوخت فسیلی است. این روال در بیشتر کشورهایی که به انرژی تجدیدپذیر روی خوش نشان دادند، وجود دارد؛ در اروپا با انرژی باد برق تولید میکنند، اما در ایران یارانههای دولتی بلای جان انرژی شده است. امسال قرار است فولاد مبارکه ۶۰۰ مگاوات برق با انرژی خورشیدی تولید کند و اگر بحث مسئولیت اجتماعی بود، باید یک دهه قبل این کار را میکرد، بنابراین سیاستهای اقتصادی است که تعیین کرده فولاد مبارکه دست به چنین اقدامی بزند. بهاعتقاد من، موتور محرکه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، اقتصاد است که دولت سیاستگذار اصلی آن است و امروز بیش از هر زمان دیگری شاهد سهلانگاری دولت در امر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه خورشیدی هستیم.

آیا شما معتقدید که باید یارانههای دولتی در  انرژی برداشته شود؟

بهنظر من، یارانههای دولتی باید بهنفع مردم باشد، بهنوعی که به اصلاح سبک زندگی بینجامد؛ نه آنکه تنها بهنفع خود دولت تمام شود. برای مثال در کشور،بیشتر اجناس ضروری به نرخ دلار محاسبه میشوند، نظیر شیر خوراکی. حال سوال اینجا است که چرا دولت برای این اجناس که بهطور کلی با سلامت مردم ارتباط مستقیم دارند، یارانه نمیدهد یا یارانهای حداقلی در نظر میگیرد، اما برای انرژی، یارانه چند برابری میدهد، چرا که پول ارزاق و کالاهای ضروری را مردم میدهند، اما نفت و انرژی در اختیار دولت است و این سوبسید هم در نهایت به جیب خود دولت بر میگردد.

سخن پایانی

این موارد، دلایلی اصلی شکل نگرفتن کارآفرینی در امر توسعه تجدیدپذیرها است تا زمانی که بخش خصوصی در کشور ضعیف باشد و دست دولت در هر سیستم و صنایعی در کار باشد، نمیتوان انتظار توسعه کارآفرینی داشت. امروزه ما حتی نمیدانیم باید درباره کدام بخش خصوصی در کشور حرف بزنیم. حال کارآفرینی جای خود را دارد، دولت نمایشی از مردمی بودن را بازی و در حقیقت اذعان کرد کارنامه دولت سیزدهم در امر توسعه تجدیدپذیرها نمره تجدیدی گرفته است. این را میتوان از مناقصههایی که فقط شرکتهای دولتی و نیمهدولتی بردهاند، فهمید از این جیب به آن جیب کردند. تا 5 سال گذشته، در برخی مناطق کشور و در استانهای آفتابخیز، شرکتهای دانشبنیان فعالیتهای ارزندهای در باب توسعه تجدیدپذیرها داشتند. گفتنی است، کوچکترین تاثیری که این شرکتها داشتند، آشنایی مردم با این صنعت بود، اما متاسفانه با روی کار آمدن این دولت فعالیت این شرکتها هم مسکوت ماند و بیشتر راهی حوزههای دیگر شدند. تا چند سال گذشته بسیاری از مسئولان، اعتقادی به این نوع انرژیها نداشتند، چرا که معتقد بودند ایران با دارا بودن منابع طبیعی نفت و گاز نیازی به توسعه فناوریهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر ندارد و چنین نیازی را احساس نمیکردند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3gdj7x