
تلاش برای نتیجهبخشی دور هشتم مذاکرات
یک کارشناس روابط بینالملل با تاکید بر اینکه تصمیمگیران سیاست خارجی به این نتیجه رسیدند که تداوم مذاکرات به سود ثبات سیاسی و اقتصادی کشور است، میگوید دولت متوجه شده حل مشکلات فعلی بدون کاهش تنشهای بینالمللی ممکن نیست.
علی بیگدلی در گفتوگو با صمت با اشاره به برخی معافیتهای تحریمی در بخش غیرنظامی انرژی هستهای، آن را گامی ازسوی امریکا بهمنظور ترغیب ایران به ادامه مذاکرات دانسته و پیشبینی میکند: بهنظر من دیپلماسی پلکانی در نهایت نتیجهبخش خواهد بود و به سود هر دو طرف است که این مذاکرات هر چه زودتر نتیجه بدهد.
این کارشناس اقتصاد تاکید دارد چه معافیتهای اخیر و چه چشمپوشی امریکا از فروش نفت ایران، همگی در راستای متقاعد کردن ایران برای انجام مذاکره و نتیجه رسیدن دور هشتم مذاکرات وین است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهتازگی ایالات متحده برخی از تحریمهای مربوط به فعالیتهای غیرنظامی هستهای ایران را حذف کرده است. میتوان این اقدام را گامی ازسوی امریکا برای احیای برجام دانست؟
چنین چیزی درست است، اما نباید این اقدام را گام نخست دولت جدید ایالات متحده بهشمار آورد؛ از زمانی که جو بایدن توانست بر مسند ریاست کاخ سفید تکیه بزند، شدت سختگیریهای امریکا علیه ایران کاهش یافت و آن اوایل حتی لحن واشنگتن نسبت به تهران بهتر از امروز بود.
باید شرایط بایدن در کاخ سفید را هم فهم کنیم. بایدن در عمل نتوانسته به هیچ یک از وعدههای انتخاباتی خود عمل کند. او که با کمپین نفرت از دونالد ترامپ و افکار افراطی دستراستی توانسته بود رای اکثریت مردم ایالات متحده را بهدست آورد، نیاز به حل یک سری مشکلات دارد. در بعد داخلی او هنوز نتوانسته در اقتصاد امریکا تحولی جدی بهوجود بیاورد یا میزان عدالت اجتماعی را بهبود بخشد. در بعد خارجی هم از دست یافتن به هر نتیجه قابلاتکایی ناتوان بوده و در مقابل شکستهای فراوانی را تجربه کرده است. از زمانی که بایدن روی کار آمده مشکلات جهانی امریکا نهتنها کاهش نیافته، بلکه مسئله اوکراین هم بر آن اضافه شده است؛ ضمن اینکه خروج امریکا از افغانستان و قدرتگیری سریع طالبان هم نارضایتیهای عمومی شدید علیه بایدن را به همراه داشت.
حالا بایدن باید نشان دهد میتواند از میزان مشکلات کم کند و احیای برجام آن سیاستی است که دولت دموکرات امریکا بیش از هر زمانی به آن نیاز دارد.
باید توجه کرد در هفته گذشته حتی باب مندز، رئیس کمیسیون روابط خارجی سنای امریکا که یک کمیسیون مهم و اثرگذار است، هم بهعنوان یکی از اعضای مطرح حزب دموکرات نسبت به آنچه «مماشات بایدن با ایران» خوانده بود معترض و خواهان تعیینتکلیف سریع برجام شد.
روندی که امریکا در پیش گرفته بهنوعی حرکت بهسوی یک «توافق موقت» محسوب نمیشود؟
میتوان آن را توافق موقت هم نامگذاری کرد. بههر حال بایدن تا حدی از فشارهای تحریمی کاسته که میتوان آن را در افزایش فروش نفت ایران به اندازه ۲ تا ۳ برابر گذشته به چین اشاره کرد. من فکر میکنم چه این معافیتهای اخیر و چه چشمپوشی امریکا از فروش نفت ایران، همگی در راستای متقاعد کردن ایران برای انجام گفتوگو و به نتیجه رسیدن دور هشتم مذاکرات وین است.
این رویه البته به سود جمهوری اسلامی هم است. امتیازاتی که امریکا میدهد میتواند برای اقناع مردم و کسانی که مخالف مذاکره هستند، کمککننده باشد و تا حدودی آنها را به ادامه مذاکرات ترغیب کند. من این امر را دیپلماسی پلکانی نامگذاری میکنم. حذف برخی از تحریمها میتواند توجیه کافی برای دیپلماتهای ایرانی در جهت استمرار مذاکرات را ایجاد کند.
ایران به لغو یا تخفیف تحریمها در چه بخشهایی نیاز دارد؟
ایران بیش از هر چیز تمایل دارد فروش نفت و گازش آزاد شود. در واقع از این طریق است که دولت درآمدهای کافی بهدست میآورد و میتواند مشکلات موجود از جمله کسری بودجه را لااقل برای کوتاهمدت برطرف کند. جدا از این، تحریمهای مربوط به شبکه بانکی هم سبب شده مراودات تجاری ایران دشوارتر از هر زمان دیگری شود؛ پس مسئله فوری جمهوری اسلامی رفع مشکلات در این دو بخش است. گرچه انتقال فناوری و جذب سرمایهگذاری هم مطرح هستند اما در اولویتهای بعدی قرار دارند.
شبکه بانکی کشور ما مشکلات عدیدهای دارد؛ از جمله اینکه سیستم پولی فرسوده و عدم شفافیت بر آن حاکم است. ضمن اینکه بخش مهمی از بانکهای ایران رو به ورشکستگی هستند و همین امر سبب میشود نتوانند در مبادلات تجاری بینالمللی نقش کافی ایفا کنند. البته برای رفع کامل مشکلات نظام بانکی باید FATF هم به نتیجه برسد.
در هر صورت فروش نفت میتواند بهتنهایی کمک بزرگی به اقتصاد ایران کند. همچنین اگر مشکلات کمتر شوند، ایران میتواند مطالبات و منابع بلوکهشده خود را آزاد و به داخل کشور وارد کند. گفته میشود حدود ۵۰ میلیارد دلار از مطالبات کشور در بانکهای خارجی بلوکه شدهاند. اگر این مطالبات یا حداقل بخشی از آن به کشور برگردد و بهاصطلاح آزاد شود، کمک شایانی به اقتصاد میشود و حتی میتواند سبب شود ایران هم از حجم وسیع انتظارات خود که در آغاز مذاکرات داشت، کوتاه بیاید.
بهباور من هدف اصلی دولت بایدن این است که با دادن برخی امتیازات محسوس، ایران را از خواستههای حداکثری باز دارد و تلاش میکند ما را به ادامه مذاکرات و رفع قدم به قدم مشکلات ترغیب کند.
مخالفان برجام، بهویژه در دولت گذشته و ابتدای دولت فعلی، هنوز هم به انتقادات خود ادامه میدهند و حتی گاهی تصور میشود ممکن است این نگاه بر نظام سیاسی هم حاکم شود. بر چه اساس فکر میکنید صدای این طیف امروز به جایی نخواهد رسید؟
چون دولت امروز با مشکلاتی مواجه است که حل آنها کاری زمانبر و دشوار است. در مقابل جامعه هم هر روز به اعتراضات بیشتری دست میزند؛ پس دولت اگر میخواهد متهم به انفعال نشود باید کاری کند.
در این شرایط بهنظر میرسد دولت سیزدهم و دیگر تصمیمگیران سیاست خارجی به این نتیجه رسیدند که تداوم مذاکرات بیش از هر چیزی به سود ثبات سیاسی و اقتصادی کشور است.
اینکه جلیلی علنا دست به انتشار یک نامه ۲۰۰صفحهای میزند و آن را برای دفتر مقام معظم رهبری میفرستد، بیش از آنکه بیانگر قدرت مخالفان مذاکره باشد، از شکافی بزرگ در جناح راست افراطی خبر میدهد.
بنا بود دولت سیزدهم تشکیل شود تا «حاکمیتی یکدست» ایجاد شود و بتواند مشکلات را راحتتر برطرف کند، اما در عمل این اتحاد راست افراطی و این «حاکمیت یکدست» عمری کوتاهتر از یک سال داشت.
بخشی از راست افراطی به هیچ وجه نمیپذیرند که برجام دوباره احیا شود، در حالی که بخش اصلی این طیف فکر میکنند باید مشکلات را کاهش دهند تا مردم آرام شوند و از اعتراضات بکاهند.
در حوزه اقتصاد هم یکدستی دیده نمیشود و با اینکه هنوز یک سال از عمر دولت سیزدهم نمیگذرد خبرهای گوناگونی از تلاش برای استیضاح برخی وزرا در مجلس شنیده میشود.
این نیز نشان میدهد «مجلس انقلابی» هم از «دولت انقلابی» رضایت کافی ندارد و انتظارات آنها از دولت سیزدهم برآورده نشده است.
باوجود همه این تحرکات، آنچه مخالفان برجام در طیف راست افراطی را خلع سلاح کرد، موضع صریح رهبر معظم انقلاب بود که مذاکره با امریکا را تابو و آن را مصداق سازش و خیانت ندانستهاند.
این گفتهها در شرایط حساسی بیان شدند و همین، مخالفان برجام را که خود را مدافعان سرسخت نظام و رهبری میدانند خلع سلاح کرده است.
با این همه واقعیات اجتماعی امروز کشور را نمیتوان نادیده گرفت. مخالفان برجام هیچ راهحلی برای رفع مشکلات فعلی ندارند و مسئله اصلی این است که چگونه میتوان معیشت جامعه را تقویت کرد و از سطح مخالفتها کاست.
من فکر نمیکنم وقتی هر روز در کشور کارگر، معلم و بازنشسته معترض به خیابانها میآیند، مخالفان برجام هیچ جایی برای حرف زدن و تئوریبافی در سطح تصمیمگیری داشته باشند.
مشکلات اقتصادی چنان واقعی و بزرگ هستند که رفع آنها بر رویه دیپلماتیک دولت سیزدهم اثر گذاشت.
مخالفان برجام به توان نظامی و امنیتی کشور اشاره میکنند و تداوم مذاکرات را به زیان آن میدانند. بدون توافق، توان نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی افزایش یافته است؟
در برخی حوزهها شاید این اتفاق افتاده باشد. توان نظامی و قدرت نرم جمهوری اسلامی چیزی نیست که بهراحتی بتوانیم درباره آن صحبت کنیم، چون بخش زیادی از اطلاعات این حوزه سری و محرمانه هستند و کمتر کسی به آنها دسترسی دارد. من فکر میکنم مذاکرات میتواند موقعیت ایران را در منطقه تقویت کند و از طرف دیگر خط محاصره رژیم صهیونیستی را هم بشکند؛ ضمن اینکه وقتی امریکا با ایران یک توافق امضا کند برخی از کشورهای منطقه هم از موضع خصمانه پایین خواهند آمد و ممکن است به سمت عادیسازی روابط حرکت کنند.
گرچه در موضوعات منطقهای هم من فکر میکنم ضروری است جمهوری اسلامی موضعی نرمتر و منعطفتر در پیش بگیرد، زیرا پس از توافق هستهای، نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، موضوعی است که به تنشهای آتی منجر خواهد شد و امریکا نیز هیچگاه نسبت به این مسئله بیتفاوت برخورد نخواهد کرد؛ در نتیجه همین امروز باید برای مسئله نفوذ منطقهای نیز چارهاندیشی کرد و اگر ضروری است تجدیدنظری صورت بگیرد، بهتر است از امروز در دستور کار کشور باشد.
چشمانداز مذاکرات وین در کوتاهمدت را چگونه میبینید؟
در ابتدا که بایدن قدرت را بهدست گرفت موضع امریکا نرمتر بود، اما وقتی آنها دیدند ایران حاضر به عقبنشینی از خواستههای خود نیست، موضع سرسختانهتری گرفتند. در مقابل ایران با حجم زیادی از مطالبات وارد مذاکرات شد، اما بهتدریج حاضر شد از برخی خواستههای خود عقبنشینی کند. امریکا اکنون حاضر به دادن امتیازات محدود به ایران است، اما همزمان در حال تقویت موقعیت نظامی خود در منطقه نیز هست و تمایل دارد فشارهای منطقهای را افزایش دهد.
در این شرایط من فکر میکنم منطقی است دیپلماسی نرم و پلکانی در دستور دیپلماتها باشد. ایران دچار مشکلات آزاردهنده اقتصادی است و مردم نیز خسته شدهاند. یک دولتمرد مسئول میداند که در این شرایط باید اقدامات جدیدی را در دستور کار بگذارد.
به نظر من یک توافق اولیه در شرایطی که بیاعتمادی بر روابط ایران و امریکا حاکم است، میتواند گام مهمی باشد. ضمن اینکه تنها ۲، ۳ سال از عمر دولت بایدن باقی مانده و بعید نیست در دوره آینده جمهوریخواهان دوباره سکان کاخ سفید را بهدست بگیرند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه