چهارشنبه 29 فروردین 1403 - 17 Apr 2024
کد خبر: 8276
تاریخ انتشار: 1400/09/24 12:56
کارشناس اقتصاد در گفت‌وگو با صمت:

تحقیق و توسعه نباید روی کاغذ بماند

تحقیق و توسعه یکی از مبانی اقتصاد امروز دنیاست و کشورهای پیشرفته سرمایه‌گذاری‌های فراوانی در این حوزه انجام داده‌اند و در سال‌های اخیر در کشور ما نیز صحبت از نقش واحدهای تحقیق و توسعه و در اصطلاح R&D (آرانددی) در توسعه اقتصاد بسیار شنیده می‌شود و مانور رسانه‌ای فراوانی نیز در این زمینه صورت می‌گیرد.

 آیا واقعا واحد تحقیق و توسعه می‌تواند در پروسه تولید و تجارت بنگاه‌های اقتصادی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد؟ و اگر چنین است سهم تولید و تجارت کشور ما از تحقیق و توسعه و دستاوردهای آن تا چه حد بوده است. برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها صمت گفت‌وگویی را با محمد محمدپور عمران، کارشناس اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران انجام داده‌ که در ادامه می‌خوانید.

تحقیق و توسعه در مقیاس جهانی چه سهمی در توسعه اقتصادی کشورهای مختلف داشته‌ است؟

حقیقت این است که دنیای امروز دنیای رقابت‌های تجاری و اقتصادی است و کشورهای بزرگ و صاحب‌سبک با وجود قبضه کردن بسیاری از بازارهای بزرگ جهانی می‌دانند که یک غفلت و سهل‌انگاری در بازارهای بین‌المللی، می‌تواند آنها را از چرخه رقابت خارج و گروه‌های دیگر را جایگزین آنها کند، به همین دلیل بنگاه‌های اقتصادی در این کشورها برای ارتقای اقتصادی، به تحقیق و توسعه و نوآوری به‌عنوان کلید توسعه اقتصادی نگاه می‌کنند. تجربه کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد در اولویت قرار دادن تحقیق و توسعه می‌تواند نقش بسیار مهمی در ثبات و گسترش اقتصادی کشور داشته باشد. در حال ‌حاضر کشورهای پیشرو در حوزه تولید، فناوری و تجارت سهم قابل‌توجهی از درآمد ناخالص ملی خود را صرف تحقیق و توسعه می‌کنند و از این سرمایه‌گذاری‌ها نیز جواب گرفته‌اند.

در کشور ما سرمایه‌گذاری در حوزه تحقیق و توسعه تا چه حد در اولویت بنگاه‌های اقتصادی قرار دارد؟

در ایران نیز بنگاه‌های اقتصادی زیادی در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ به‌ویژه در سال‌های اخیر توجه بیشتری به موضوع تحقیق و توسعه یا همان R&D شده است؛ با این حال به‌نظر می‌رسد وضعیت سرمایه‌گذاری‌ در این زمینه تا رسیدن به جایگاه مطلوب فاصله زیادی دارد. متاسفانه در برخی موارد تحقیق و توسعه تنها به‌عنوان یک بخش در چارت بنگاه‌ها تعریف شده‌ و عملا نقش خود را به‌عنوان یک بخش پیشران ایفا نمی‌کند، به همین دلیل نتیجه و برآیند عملکرد واحدهای تحقیق و توسعه چندان که باید قابل‌توجه نیست. 

در این زمینه تا چه حد از استانداردهای جهانی فاصله داریم؟

حقیقت این است که سرمایه‌گذاری‌های ما در حوزه R&D حتی در تعاریف انجام‌شده به هیچ وجه قابل مقایسه با مقادیر این شاخص در کشورهای توسعه‌یافته نیست. ما حتی در این زمینه از پیش‌بینی‌ها و برآوردهای داخلی خود نیز عقب‌تر هستیم و در حالی که براساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده بنا بر این بوده که حداقل ۲ درصد تولید ناخالص داخلی کشور به تحقیق و توسعه اختصاص پیدا کند، می‌بینیم که این میزان در خوشبینانه‌ترین حالت به یک درصد هم نمی‌رسد و به‌طور میانگین همواره کمتر از نیم درصد است. باتوجه به اعداد و ارقام ثبت شده، شاید تاکنون ۰.۲ تا ۰.۳ درصد تولید ناخالص ملی به امر تحقیق و توسعه اختصاص یافته باشد که به هیچ وجه میزان قابل‌قبولی نیست. طبیعی است که با چنین آمار و ارقامی نمی‌توان امید داشت که تحقیق و توسعه در کشور ما همپای کشورهای پیشرو در این زمینه حرکت کند. 

آیا سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در این زمینه نمی‌تواند در دانشگاه‌ها به‌عنوان پایگاه تولید علم انجام شود و از این طریق به کمک اقتصاد کشور بیاید؟

این امکان روی کاغذ وجود دارد اما نمی‌توان دانشگاه‌ها را تافته جدابافته‌ای از جریان‌های اقتصادی و تجاری کشور دانست و در این بخش نیز مشابه همان اتفاقی که در بدنه تولید و تجارت کشور شاهد هستیم را می‌‌بینیم. حتی اگر کل اعتبارات دانشگاه‌های کشور و نیز اعتبارات بخش خصوصی را محاسبه کنیم، باز هم در بهترین حالت به ۱۰ درصد مقادیر پیش‌بینی شده داخلی نیز نخواهیم رسید. البته کمبودهای کشور در امر تحقیق و توسعه تنها محدود به موضوع سرمایه‌گذاری نمی‌شود و عوامل دیگری نیز در این موضوع نقش دارند.

چه عوامل دیگری در ناکامی‌های تحقیق و توسعه در کشور ما نقش دارند؟

یکی از مهم‌ترین عواملی که در ناکارآمدی تحقیق و توسعه در اقتصاد کشور نقش دارد، غیرکاربردی بودن دستاوردهای حوزه تحقیق و توسعه است. در واقع بخش اعظم نتایج حاصل شده در حوزه تحقیق‌وتوسعه کشور هیچ‌گاه عملیاتی و به محصول تبدیل نمی‌شود. ایده‌هایی نیز که منتج به محصول نشوند طبیعتا نمی‌توانند نقشی در توسعه اقتصادی و تجاری کشور داشته باشند.

آیا آن بخش از فرآیند تحقیق و توسعه که به بازار می‌رسد می‌تواند نقشی در بهبود جایگاه اقتصادی و تجاری کشور داشته باشد؟

این موضوع خود بخش دیگری از کمبودهای تحقیق و توسعه در کشور است، زیرا این فرآیند به قدری زمان‌بر می‌شود که معمولا در زمان اجرا طول عمر بسیار کمی دارند و پس از مدت کوتاهی دستاوردهای جدید رقبا با ورود به بازارها تلاش‌های داخلی در این زمینه را ناکام می‌گذارند.

دلیل زمان‌بر بودن فرآیند تحقیق و توسعه در کشور ما چیست؟

این موضوع به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و دور ماندن و بی‌توجهی ما به زنجیره‌های جهانی اقتصاد و تجارت بازمی‌گردد. 

ما در طول سال‌های گذشته همواره سعی کرده‌ایم به‌دلیل فاصله از زنجیره‌های ارزش جهانی، همه فعالیت‌های تحقیق و توسعه را به‌تنهایی انجام دهیم. طبیعتا در این رویکرد علاوه بر افزایش هزینه‌ها، استهلاک نیروهای کار و زیان‌های آزمون و خطا، زمان نسبتا طولانی‌تری را نیز نسبت به سایر رقبا صرف فرآیند تحقیق می‌کنیم و این امری است که بازدهی را در این حوزه به‌شدت کاهش می‌دهد؛ بنابراین و برای جبران این زیان‌ها تحقیق و توسعه بیشتر از معنای واقعی آن، به مباحثی مانند مهندسی معکوس، انتقال فناوری و خرید آن محدود می‌شود.

آیا می‌توان برای محدودیت‌ها و ناکارآمدی‌های تحقیق و توسعه در کشور راهکاری اندیشید؟

بله؛ طبیعتا راه‌هایی برای رفع این نقایص وجود دارد، اما پیش از همه این موارد ما باید دیدگاه خود را نسبت به موضوع تحقیق و توسعه تغییر دهیم و جایگاه این اصل از توسعه تجاری را در اولویت‌های نخست اقتصادی نهادینه کنیم. در مراحل بعد و پس از این تغییر رویکردها می‌توان امیدوار بود که پژوهش و تحقیق به‌معنای واقعی آن وارد بدنه اقتصادی کشور شود؛ به این ترتیب تحقیق و توسعه دیگر تنها محدود به عنوانی برای نشست‌های خبری و سخنرانی‌ها نخواهد بود و فعالان صنعت و تولید کشور می‌توانند با تکیه به دستاوردهای مبتنی بر علم و بهره‌وری به کسب سهم خود از بازارهای داخلی و بین‌المللی امید داشته باشند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/39voq4