درآمدهای مالیاتی، یکی از منابع عمده تامین مالی دولتها بهشمار میروند. این سازکار در اقتصاد تمام کشورهای جهان برای تامین بودجه سالانه کشور بهکار گرفته میشود و ابزاری موثر برای سیاستگذاریهای مالی است.
در ایران عوامل تامین بودجه بهدلیل شرایط سوقالجیشی منطقه که جزو نفتخیزترین مناطق جهان بهشمار میرود با سایر نقاط جهان متفاوت است. وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی و انعطافناپذیری مخارج دولت، باعث ناکارآمدی سیاستهای مالی شده که این موضوع بهنوبه خود نقش درآمدهای مالیاتی را در تامین بودجه دولتی و نوسانات آن کمرنگ کرده است.
در این فرآیند منابع زیرزمینی تجدیدناپذیر از سالیان پیش توسط نسلهای حاکم خرج شده و بهباور بسیاری از کارشناسان حق نسلهنای آتی پایمال شده است.
در کشورهایی که دولتها بهجای کارآفرینی و راهبرد توسعه به فروش منابع زیرزمینی بهویژه نفت وابسته شدهاند، امر توسعه به فراموشی سپرده شده و هر سال برای جلوگیری از بر باد دادن منافع توسعهای صدها سمینار برگزار میشود، اما سال بدون دستیابی به نتیجهای عملیاتی به پایان میرسد.
در این بین مالیات یک ابزار حکومتی برای تامین منابع حکمرانی خوب و برقراری ایستگاههای توسعهای در هر برهه زمانی است. در واقع شهروندان با پرداخت بخشی از درآمد خود به دولتها در قالب مالیات، اختیار هزینهکرد این اعتبار برای اداره امور کشور، اجرای سیاستهای مالی، تامین کالاها، خدمات عمومی و ضروری، تضمین امنیت، اجرای برنامههای توسعه و عمرانی کشور را به دولت میدهند.
تنوع فعالیتهای اقتصادی، نقش فزاینده دولتها در ارائه خدمات عمومی و همچنین گسترش تعهدات دولتها در عرصههای اقتصادی و اجتماعی، مالیات را به مسئلهای مهم و تاثیرگذار برای تمامی دولتها تبدیل کرده است؛ از همین رو کارکرد اصلی مالیات تامین درآمدهای عمومی یک کشور، گسترش عدالت و همچنین تخصیص دوباره منابع از طریق توسعه و ثبات اقتصادی است.
باتوجه به آنچه گفته شد مالیات، پرداختی الزامی و اجباری برای شهروندان است، این در حالی است که برخی از مالیاتدهندگان برای پرداخت آن مقاومت دارند که در علم اقتصاد از این واکنش بهعنوان فرار مالیاتی یاد میشود. در بررسی فرآیند اخذ مالیات به نوع دیگری از مالیات میرسیم؛ نوعی از مالیات که مقاومتی ازسوی شهروندان در پرداخت آن وجود ندارد. با این وصف که جبههگیری و مقاومت شهروندان در زمینه «مالیات تورمی» وجود خارجی ندارد.
در حقیقت مصرفکنندگان و همه شهروندان با بالا رفتن سطح عمومی قیمتها و بروز تورم ناچار به پرداخت مالیات تورمی هستند. در فرآیند پرداخت یا اخذ مالیات تورمی دست نامرئی دولت در جیب مردم است که از درآمد آنها بدون کوچکترین اعتراضی کسب میشود.
تجزیه واریانس کسری بودجه نسبت به وابستگی بالای بودجه کشور به درآمدهای نفتی بیانگر این مهم است که نقش سیاست مالیاتی در توزیع نوسانات کسری بودجه در کشورهای دارای منابع زیرزمینی بسیار پایین است.
نتایج حاصل از توابع عکسالعمل آنی تجمعی برای متغیرهای مدل نشان میدهد تکانه مثبت سیاست مالیاتی مطابق با مبانی نظری باعث کاهش رشد تولید در کوتاهمدت خواهد شد، این در حالی است که اثر منفی این سیاست در بلندمدت خنثی و صفر میشود.
همچنین تکانه مخارج دولتی در کوتاهمدت منطبق با مبانی نظری باعث افزایش رشد تولید ناخالص میشود، اما در بلندمدت اثر آن خنثی خواهد شد و به سمت صفر میل میکند.
بهعلاوه اینکه توابع عکسالعمل آنی تجمعی برای مالیات نشان میدهد یک تکانه مثبت در تولید و درآمدهای نفتی باعث رشد درآمدهای مالیاتی میشود و تکانه مخارج دولتی با یک وقفه سهدورهای افزایش درآمد مالیاتی را بهدنبال خواهد داشت.
در اقتصاد ایران که بودجه تا حد زیادی به درآمدهای نفت وابسته است، مالیاتستانی بهترین جایگزین برای تامین اعتبار است؛ بهشرطی که درآمدها شفاف باشد. بهعلاوه اینکه اقتصاد ایران این ظرفیت را دارد که با برنامهریزی منسجم و شفاف در فرآیند زمانی ۳-۲ ساله، با کاهش معافیتهای مالیاتی، افزایش پایههای مالیاتی و بهبود زیرساختهای اطلاعاتی، درآمد مالیاتی در بودجه را بهراحتی ۲ برابر کرد.