جمعه 31 فروردین 1403 - 19 Apr 2024
کد خبر: 18908
تاریخ انتشار: 1401/05/22 00:06
به‌دنبال توسعه صنایع کوچک و متوسط محقق می‌شود

اشتغال فراگیر و بهبود توزیع درآمد

صنایع کوچک و متوسط از موثرترین عوامل رشد و توسعه سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی کشورها به‌شمار می‌روند و سهم قابل‌توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده دارند؛ از این رو گسترش این بنگاه‌ها می‌تواند به یک استراتژی کارآمد برای کسب مزیت رقابتی و رشد کارآفرینانه در اقتصاد جهانی تبدیل شود.

 رویکردهای مربوط به تحولات اقتصادی و صنعتی در سال‌های گذشته با تغییرات اساسی و عمیقی روبه‌رو بوده و یکی از راه‌های توسعه صنعتی که در این سال‌ها موردتوجه کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته قرار گرفته روی آوردن به کوچک‌سازی صنایع و اتکا به توسعه و گسترش این صنایع بوده است؛ بنابراین صنایع کوچک روزبه‌روز در حال رشد و فزونی هستند و امروزه در بیشتر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات به نقش‌آفرینی می‌پردازند و تامین‌کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری‌های جدید هستند. گسترش صنایع کوچک و متوسط در اقتصاد کشورها موجب افزایش تاثیر آنها بر شاخص‌های اقتصادی در این برهه از زمان شده است. ضرورت توجه به صنایع کوچک سبب شد شورای فرهنگ عمومی، ۲۱ مرداد را در تقویم رسمی کشور به‌عنوان «روز حمایت از صنایع کوچک و متوسط» ثبت کند.

بستری برای رقابت‌پذیری

صنایع کوچک و متوسط بستر مناسبی برای ایجاد صنایع رقابت‌پذیر و توانمند محسوب می‌شوند و در بیشتر کشورها بر سیاست‌گذاری مناسب برای این صنایع تأکید شده است؛ بنابراین بسیاری از کشورها شکل‌گیری و تقویت صنایع کوچک و متوسط در مناطق صنعتی را در قالب خوشه به‌عنوان یک استراتژی توسعه صنعتی منطقه‌ای مدنظر قرار داده و در این میان توسعه و گسترش خوشه‌ها را تبدیل به یک استراتژی کارآمد برای کسب مزیت رقابتی و رشد کارآفرینانه در اقتصاد جهانی کرده‌اند. در سال‌های اخیر توجه به کوچک‌سازی و روند توسعه بنگاه‌های کوچک و متوسط به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. این بنگاه‌ها دارای مزایای زیادی نسبت به صنایع بزرگ هستند که از آن جمله می‌توان از ارزش‌افزوده، نوآوری، اشتغال‌آفرینی و انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به صنایع بزرگ نام برد؛ بنابراین توجه به این بخش از اقتصاد ضروری است.

توسعه صنعتی مبتنی بر خوشه‌ها

توسعه صنعتی مبتنی بر خوشه‌ها به‌عنوان یک استراتژی نوین سال‌هاست که موردتوجه برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران در کشورهای صنعتی و در حال‌توسعه است و ضرورت دارد ابعاد نظری و اجرایی آن در کشور ما نیز موردمطالعه و بررسی قرار گیرد. سازمان‌های بین‌المللی همچون یونیدو و سازمان بین‌المللی کار پروژه‌های متعددی را از طریق ایجاد یا توسعه خوشه‌های صنعتی در کشورهای مختلف پیاده کرده‌اند که وزارت صنایع به‌دلایل متعددی توجه ویژه به این مقوله را لازم می‌داند.

اشتغالزایی

 ایجاد فرصت‌های شغلی و فراهم کردن امکان حصول درآمد مناسب، از اهداف کلیدی نظام است که باوجود تلاش‌های مثبتی که صورت پذیرفته همچنان در دستیابی به این اهداف دچار مشکل هستیم.

روشن است که فعالیت‌های صنعتی و حوزه‌های خدماتی مرتبط با آن، مهم‌ترین محور ایجاد اشتغال و درآمد برای شهروندان است و اشتغالزایی از طریق توسعه صنایع کوچک و متوسط و بزرگ یا رویکرد خوشه‌های یکپارچه یکی از موفق‌ترین تجارب بین‌المللی بوده است.

توسعه منطقه‌ای

 عموما توسعه خوشه‌های صنعتی باتوجه به مزیت‌ها و قابلیت‌های منطقه‌ای برنامه‌ریزی می‌شود. امروزه ایجاد این‌گونه خوشه‌ها با تکیه بر توانمندی‌های منطقه‌ای به موثرترین ابزار توسعه منطقه‌ای در بسیاری از کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده بدل شده است.

ایجاد ارتباط میان واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ، دوقطبی بودن صنایع کشور، درجه بالای ادغام عمومی در واحدهای بزرگ و نبود ارتباط میان آنها با دیگر واحدهای صنعتی از معضلات ساختار صنعتی کشور است.

تناسب با فرهنگ و ساختارهای اجتماعی کشور

 بعضی کشورها، توسعه شتابان صنعتی خود را ناشی از بکارگیری نهادهای محدود سلسله‌مراتبی و ارائه امتیازات ویژه به آنها می‌دانند.

واقعیت آن است که فرهنگ و ساختار اجتماعی ایران، چنین ساختار سلسله‌مراتبی را مشکل برمی‌تابد؛ از این ‌رو باید به‌دنبال راهبردهایی بود که مشابه موفقیت این کشورها را از طریق ایجاد ساختارهای غیرسلسله‌مراتبی ممکن سازد.

ایجاد سازمان صنایع کوچک، پشتیبانی از شکل‌گیری تشکل‌های صنعتی، تغییر در ماموریت سازمان‌های تابعه وزارت صنایع و معادن از بنگاهداری به سازمان‌های توسعه‌ای و خصوصی‌سازی، همگی در جهت تقویت ساختارهای مدنی ایجادشده در حوزه فعالیت صنعتی جامعه است.

رویکرد خوشه‌ای مسلما در جهت دادن و بهره‌برداری از ساختارهای مدنی به‌منظور ارتقای توان رقابتی موثر است. این عناصر اصلی در کنار یکدیگر می‌توانند ضمن حرکت دادن اقتصاد در جهت تخصص‌گرایی و پذیرش هویت تخصصی مشخص، هزینه‌های وارده را کاهش دهند و از صرفه‌های بیرونی و درونی ناشی از مقیاس و نیز صرفه‌های ثابت و متحرک ناشی از تجمع، بهره‌برداری کنند.

جای خالی یک تعریف واحد

صنعت کوچک به‌مفهوم هر نوع فعالیت سازنده‌ای است که در موسسات نسبتا کوچک انجام می‌گیرد. گرچه صنایع کوچک در سال‌های گذشته با سرعتی فزاینده در حال تبدیل شدن به کانون توجه بسیاری از سیاست‌گذاران و پژوهشگران بوده‌اند اما هنوز تعریف واحدی از آن در سطح بین‌المللی ارائه نشده است. تعریفی که هر کشوری ارائه می‌کند بستگی به شرایط اقتصادی و ساختار صنعتی آن کشور دارد. معیارهای مختلفی برای تعریف این صنایع به‌کار می‌رود که در بعضی کشورها از یکی از این معیارها و در بعضی دیگر از ترکیبی از این معیارها برای تعریف صنایع کوچک و متوسط استفاده می‌شود. از جمله این معیارها می‌توان به تعداد کارکنان، میزان سرمایه، حجم دارایی، حجم فروش و ظرفیت تولید اشاره کرد که در تعریف صنایع به‌دلیل ویژگی‌های مشترک صنایع کوچک و متوسط این دو گروه در موارد بسیاری کنار هم قرار می‌گیرند. رایج‌ترین شاخص برای تعریف صنایع کوچک و متوسط استفاده از تعداد کارکنان است. موسسات کوچک و متوسط شامل صنایع تولیدی و موسسات خدمات تجاری هستند و غیر از معیاری که برای تعریف استفاده می‌شود، صنایع کوچک و متوسط به صنایعی گفته می‌شوند که به‌صورت مستقل اداره و مدیریت می‌شوند و شرکت‌هایی که به‌عنوان شعبه‌ای از یک شرکت بزرگ فعالیت می‌کنند در زمره صنایع کوچک و متوسط قرار نمی‌گیرند. شاخص‌های توسعه صنایع کوچک به دو بخش فنی و اقتصادی تقسیم می‌شوند که از شاخص‌های فنی می‌توان به جایگزینی و تعویض ماشین‌آلات فرسوده با مدل‌های جدید و مدرن، تولید محصولات جدید، افزایش درآمد با طراحی محصولات جدید، حمل‌ونقل و جابه‌جایی بهتر مواد، برخورداری از حداقل یک‌سوم نیروی تحصیلکرده فوق‌دیپلم به بالا، استفاده از دانش‌ها و مهارت‌های کارکنان، برخورداری از مدیریت صحیح، برخورداری از روند طراحی و تولید خط مکانیزه مهندسی، تغییر در فناوری نرم‌افزار و سخت‌افزار واحدهای تولیدی و برخورداری شرکت از فناوری پیشرفته بازاریابی اشاره کرد. از مولفه‌های اقتصادی باید به ارائه خدمات بعد از فروش، افزایش ظرفیت تولید با نرخ تمام‌شده کمتر، سرعت برگشت سرمایه‌گذاری‌ها، افزایش میزان فروش، تنوع در محصولات تولیدی، صادرات محصولات به خارج و برخورداری شرکت از نرخ قابل‌رویت در بازارهای داخلی و خارجی نام برد. هر برنامه توسعه باید به این امر منجر شود که صنایع خوداتکا شوند و بدون آنکه به حمایت‌های بیشتری ازسوی دولت نیاز داشته باشند، واحدهای تولیدی خود را به‌گونه‌ای اداره کنند که سود اقتصادی مناسبی به‌دست آورند و با ارائه محصولات قابل‌رقابت بتوانند در بازارهای داخلی و خارجی حضور موفقی داشته باشند.

پیامدهای توسعه صنایع کوچک

صنایع کوچک حداقل از ۴ جنبه کارآفرینی، نوآوری، پویایی صنعت و ایجاد فرصت‌های شغلی به اقتصاد جهانی کمک می‌کنند.

۱- کارآفرینی: صنایع کوچک با کمک رشد روحیه کارآفرینی و ایفای نقش به‌عنوان عامل تغییر در اقتصاد مدرن به رشد و توسعه اقتصادی کمک می‌کنند.

۲- نوآوری: صنایع کوچک نقش مهمی در فرآیند تغییر فناوری برعهده دارند. آنها منبع قابل‌توجهی از فعالیت‌های نوآوری هستند.

۳- پویایی صنعت: صنایع کوچک نقش مهمی در فرآیند تحول صنعت بر عهده دارند.

۴- ایجاد فرصت‌های شغلی: صنایع کوچک در سال‌های اخیر نقش قابل‌ملاحظه‌ای در ایجاد شغل‌های جدید داشته‌اند. در دنیای مدرن، صنایع کوچک با مشخصات مخصوص خود در موضوعات مختلف و مهمی چون رشد اقتصادی، رقابت و حل بحران بیکاری همه‌گیر، اثرات قابل‌توجهی دارند. این روندها پیامدهای بسیاری برای اقتصاد جهانی دارند.

سخن پایانی

در کشور ما باوجود اینکه بیش از ۹۰ درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می‌گیرند، به‌دلیل نبود استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه‌ها نتوانسته‌اند، سهم قابل‌توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش‌افزوده داشته باشند. خوشه‌های صنعتی یکی از الگوهای موفق سازماندهی صنایع کوچک و متوسط هستند که کاستی‌های صنایع کوچک و متوسط را رفع و مزیت‌های مختلف صنایع کوچک، چون انعطاف‌پذیری و تنوع را قوت می‌بخشند. از طرف دیگر چون در شکل‌گیری خوشه صنعتی، ارائه خدمات پشتیبانی از قبیل نهادهای مشاوره‌ای، آموزشی، فنی-مهندسی، بازاریابی و بازرگانی و مالی اهمیت بسزایی دارد، بخش‌های ارتباطی که تسهیل‌کننده روابط بنگاه‌ها و رابط واحدها با یکدیگر بوده و بخش‌های تجاری و تولیدی، نقش قابل‌توجهی در توسعه صنایع کوچک دارند و بر همین پایه می‌توان استنباط کرد فعالیت‌های دارای ظرفیت خوشه‌بندی، سهم زیادی از ساختار صنعتی یک منطقه را به خود اختصاص خواهند داد که در قالب آن ارائه خدمات حمایتی پشتیبانی، بخش‌های ارتباطی و بخش‌های تولیدی تجاری توجیه‌پذیر خواهد بود. باتوجه به مشکلات ذاتی و ساختاری صنایع کوچک باید نهاد یا نهادهایی برای حمایت و پشتیبانی از این واحدها وجود داشته باشند؛ در غیر این صورت این واحدها تعطیل می‌شوند و زنجیره تامین واحدهای بزرگ نیز با مشکل مواجه خواهد شد. 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3ekpz6