سه‌شنبه 28 فروردین 1403 - 16 Apr 2024
کد خبر: 2510
تاریخ انتشار: 1400/07/11 13:13

از سیارات تا بازارهای مالی

هر ستاره و سیاره دارای انرژی خاصی است و این انرژی را نمی‌توان کتمان کرد. همان‌طور که ماه با انرژی خود می‌تواند روی جذر و مد دریا تاثیر بگذارد، سایر سیارات و ستارگان هم باتوجه به وسعت و عظمت‌شان می‌توانند بر سایر بخش‌های این کره خاکی تاثیر بگذارند.

 هشت سیاره در منظومه شمسی ما در مدارهای خود به دور خورشید در حال چرخش هستند. این هشت سیاره حسب فاصله متوسط تا خورشید به ترتیب عبارتند از سیارات سنگی مانند عطارد، ناهید، زمین، مریخ که این سیارات به‌نسبت کوچک هستند و بیشتر از سنگ تشکیل شده‌اند و تعداد کمی قمر دارند یا اصلا قمر ندارند و دیگری سیارات گازی مانند مشتری، زحل، اورانوس و نپتون هستند که از سنگ یا مواد جامد دیگر تشکیل نشده‌اند، بلکه ساختار اصلی آنها هیدروژن و هلیوم است که به این سیارات مشتری‌سان می‌گویند. اینها سیارات بزرگی هستند که جو ناپایداری دارند و توفان‌های عظیمی در لایه‌های بالایی جو آنها به خاطر پدیده همرفت که ‌گاز سرد جایگزین گاز گرم می‌شود به‌وجود می‌آید. این سیارات اکثرا تعداد زیادی قمر دارند. در ستاره‌شناسی دو سیاره اورانوس و نپتون به سیارات یخی معروف شده‌اند. 

پلوتون در سال ۲۰۰۶ میلادی از جمع سیارات منظومه شمسی حذف شد و به جمع سیارات کوتوله پیوست. با این مقدمه باید بگویم که یکی از بخش‌هایی که کیهان، کره زمین و موجودات ساکن روی آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بازارهای مالی است و به همین دلیل موضوعی به اسم «ستاره‌شناسی در بازارهای مالی» توسط ویلیام دلبرت گان مطرح شد که حواشی و بحث‌های متعددی پیرامون تاثیر سیارات بر بازارهای مالی را به‌وجود آورد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تحلیل ستاره‌شناسی مالی این است که قابلیت پیش‌بینی را برای افراد، بدون نیاز به الگوی خاص یا اطلاعاتی از گذشته بازار سرمایه فراهم می‌کند. این نوع تحلیل که از تعریف نجوم و ریاضی الهام گرفته، رفتار بازار‌ها و شاخص را به ما نشان می‌دهد. احتمالا این سوال در ذهن‌تان به‌وجود آمده که چگونه حرکت و موقعیت سیارات و ستارگان می‌توانند روی بازارهای مالی تاثیر بگذارند؟

در پاسخ به این سوال باید به شما بگویم که در حقیقت این یک تاثیر غیرمستقیم است. ستارگان و سیارات بر رفتار و خصوصیات انسان‌ها تاثیر می‌گذارند و مهم‌ترین بخش در بازارهای مالی نیز همین رفتار خریداران در معاملات‌شان است.

تحلیلگران تکنیکال سعی می‌کنند با مطالعه الگوها، چرخه‌های صعودی و نزولی و حرکت‌های سینوسی و شبه‌سینوسی رفتارهای آینده بازار را پیش‌بینی کنند. این رفتارها و الگوها ناشی از عوامل بسیاری است که به پارامترهای مختلفی در اقتصاد کلان و خرد کشورها و رفتارهای جمعی بازیگران بازار ارتباط دارد؛ پس در تحلیل به روش تکنیکال، تحلیلگران سعی می‌کنند با استفاده از الگوهای تکرارشونده گذشته، آینده را پیش‌بینی کنند. به‌دلیل شباهت‌های رفتاری در سیستم‌های انسانی، بسیاری از آنها در پیش‌بینی الگوهای کلی آینده موفق‌اند، اما در تحلیل به روش ستاره‌شناسی تحلیلگران به گذشته بازار توجهی ندارند و عملکرد بازار را در آن برهه زمانی با استفاده از حرکت سیارات بررسی می‌کنند. به‌عنوان مثال ترکیب دو سیاره پلوتون و ونوس با هم بسیار تاثیرگذار و مهم است اما تاثیر آنها به‌خاطر نسبت فیبوناچی مهمی است که بین آنها اتفاق افتاده است. یا ترکیب دو سیاره ونوس و اورانوس هم به همین منوال است. ونوس حدود ۷ ماه زمینی طول می‌کشد تا گردش به دور خورشید را انجام دهد و اورانوس هر ۱۰۰۹ ماه زمینی یک بار به دور خورشید می‌چرخد.

 رابطه بین آنها بر نسبت طلایی ۶۱.۸ درصد فیبوناچی استوار است؛ بنابراین وقتی ونوس و اورانوس در زوایایی خاص نسبت به هم قرار می‌گیرند، بر بازارهای مالی تاثیر می‌گذارند که بعضی از این زوایا باعث روندهای صعودی و بعضی از این زوایا باعث روندهای نزولی می‌شوند. یا رابطه بین دو سیاره ونوس و مشتری هم دارای یک نسبت طلایی فیبوناچی است.

 به تمام این سیارات خورشید را هم باید اضافه کنیم، زیرا خورشید نیز یکی دیگر از حکمرانان در بازارهای مالی است که از آن برای پیشگویی بازار طلا استفاده می‌شود. یکی از موقعیت‌های خوب در بازار، خرید طلا هنگام ورود خورشید به برج مرداد و فروش استقراضی آن هنگام ورود به برج بهمن است. 

توجه داشته باشیم که استفاده از روش ستاره‌شناسی نباید منجر به دیدگاهی جبری شود؛ بنابراین سوال اساسی این است که وقتی این سیارات بر مبنای نسبت‌های طلائی فیبوناچی عمل می‌کنند چرا ما همان نسبت‌های فیبوناچی را در معاملات‌مان اعمال نکنیم و سراغ یک علم مبهم بیاییم؟! حالا فرض کنید یک پیشگو بر اساس این چرخه‌ها سعی کند همبستگی بین فرازوفرودهای بازارهای مالی را با فرازوفرودهای فاصله یک سیاره از زمین پیدا کند. این کار ممکن است؟ بله؛ قطعا ممکن است زیرا سراسر کائنات بر پایه ریاضیات و هندسه شکل گرفته است.

 شاخ و برگ درخت‌ها به‌صورت تصادفی در جهات مختلف رشد نمی‌کنند و اندازه‌گیری زاویه شاخه‌ها نشان می‌دهد که در الگوی رشد آنها نظمی وجود دارد و درختان با پیروی از این نوع الگوی رشد، قادرند درصد بیشتری از نور خورشید را جذب کنند.

حافظ می‌فرماید: 

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم 

کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

پس اگر شما ده‌ها نمودار صعودی و نزولی در طول زمان داشته باشید، می‌توانید با کمی زحمت برخی از روندهای صعودی و نزولی اجرام آسمانی را به روندهای صعودی و نزولی بازار ارتباط دهید و بر هم منطبق کنید؛ اما آیا فایده‌ای هم دارد! 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4jx6z3