سه‌شنبه 04 اردیبهشت 1403 - 23 Apr 2024
کد خبر: 19831
تاریخ انتشار: 1401/07/12 05:39
گفت‌وگوی صمت درباره اهمیت آموزش در بخش معدن

آموزش، سرمایه‌گذاری است نه هزینه

انوشیروان دلیریان، دانش‌آموخته رشته استخراج معدن و فعال و محقق حوزه معدن و صنایع معدنی است. صمت در گفت‌وگو با این فعال معدنی به موضوع آموزش در بخش معدن پرداخته است.

وی سخنان خود را بااشاره به مزیتهای حوزه آموزش در کشور آغاز کرد و گفت: «ما در زمینه فرهنگسازی در بخش معدن امتیاز ویژهای داریم، زیرا این حوزه صنعتی ریشهای تاریخی در کشور ما دارد. علاوه بر این، در زمینه سختافزاری هم امکانات قابلتوجهی داریم که بهعلت معدنخیز بودن، گستردگی و وسعت کشور، تنوع مواد معدنی و ساختارهای زمین شناسی است. از نظر کمیت منابع انسانی هم شرایط قابلقبولی داریم که این مجموعه میتواند زمینهای برای پیشبرد اهداف و فرآیندهای معدنی و تسریع آموزش معدنکاران و بخش معدن باشد، اما نقطه ضعف هم کم نیست...».ادامه این گفتوگو را بخوانید.

آموزش و اهمیت آن در حوزه معدن چقدر است؟

پیش از بررسی موضوع آموزش در حوزه معدن و چالشهای مرتبط با آن لازم است، مقدمهای در زمینه اهمیت آموزش گفته شود. اگر بخواهیم تعریفی جامع و کلان داشته باشیم، بدانیم که آموزش بزرگترین دستاورد بشر برای حفظ بقا و توسعه دستاوردهای خود از روز اول تاکنون بوده است. در دنیای مدرن امروزی این تعریف بسیار گستردهتر شده و ابعاد گوناگونی به خود گرفته است، بهطوری که بیشتر کشورها بهویژه کشورهای پیشرفته برای حفظ قدرت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، فرهنگی و حتی نظامی خود به آموزش منابع انسانی، بیش از پیش توجه  و روی آن سرمایهگذاری میکنند. روشن است که معدن هم بهعنوان بخشی از اقتصاد کشور از این امر کلی مستثنا نیست. بدون شک آموزش میتواند تاثیر مثبت و فزایندهای روی افزایش بهرهوری، حفظ امنیت کارکنان، پرسنل و حتی سودآوری و درآمد این بخش داشته باشد.

پس با این مقدمه کوتاه میتوان به این نتیجه رسید که باید به موضوع آموزش با دید سرمایهگذاری نگاه کرد نه هزینه. توجه به آموزش با نگاه سرمایهگذاری و تلاش برای هزینه در این بخش یکی از مسائلی است که در کشورهای در حال توسعه کمتر موردتوجه قرار میگیرد. در بخش معدن ما هم، نشانههایی از این طرز تفکر بهچشم میخورد و به آموزش به چشم فعالیتی هزینهبر نگاه میکنند، نه سرمایهای.

نقاط قوت سیستم آموزشی فعلی ما چیست؟

برای پاسخ به این سوال باید اول ببینیم یک سیستم آموزشی به چه ارکانی نیاز دارد. بهعقیده من، آموزش در بخش معدن به ۴ رکن اصلی و اساسی نیاز دارد که عبارتند از: فرهنگسازی، برخورداری از ابزار و ظرفیتهای موردنیاز برای آموزش، منابع انسانی موجود و دانش روزآمد.

بهاعتقاد من، باید اول نقاط قوت و ضعفمان را در این ۴ رکن بشناسیم و بعد آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

اگر بخواهیم از بررسی نقاط قوت شروع کنیم؛ مردم ما از نظر فرهنگی با معدن و معدنکاری غریبه نیستند و این یک حسن تاریخی است، البته ممکن است معدنکاری در طول تاریخ دستخوش فراز و فرودهایی شده باشد، اما این فعالیت در کشور ما سابقهای حداقل ۵ هزار ساله دارد.

از معدن فیروزه نیشابور بگیریم تا معدن طالمسی، مسکنی، نخلک در ایران مرکزی و زرشوارن در غرب کشور که نمونههایی مانند این بسیار است. پس یکی از ارکان مهم، موضوع فرهنگسازی است که در کشور ما بهواسطه پیشینه تاریخی وجود دارد و فقط نیاز به پرورش آن احساس میشود.

یکی دیگر از بخشهایی که باید بر آن تاکید شود، دسترسی به ابزار و امکانات موردنیاز است. به این بخش میتوان هم بهعنوان نقطه قوت اشاره کرد و هم بهعنوان نقطه ضعف، زیرا ما بهواسطه برخی فرآیندها که بهشکل ذاتی در کشور وجود دارد، از نقاط قوتی برخوردار هستیم، اما در بخشی دیگر از فرآیندها، مشکلات و نقایصی داریم که میتواند نقطه ضعفمان بهشمار بیاید.

باتوجه به اینکه عمدهترین بخش آموزشی در حوزه معدن سروکار داشتن با مسائل طبیعی، زمین و ساختارهای آن است، پس میتوانیم ادعا کنیم در این بخش امتیازات فراوانی داریم، زیرا کشور ما معدنخیز است.

ایران در کمربند معدنی جهان قرار گرفته و طبق اعلام سازمانهای معتبر جهانی جزو یکی از ۵ منطقه معدنی بهشمار میرود و بنابراین مزیت نسبی معدنی شدن دارد. از طرف دیگر، ایران کشوری پهناور است که ساختار زمینشناسی و مواد معدنی آن تنوع بسیاری دارد و این موضوع هم نقطه قوتی در امر آموزش تجربی و عملیاتی نیروی انسانی است.

مزیت بعدی ما، برخورداری از نیروی انسانی است. لازم است بدانیم کشور ما در امر پرورش و آموزش نیروی متخصص معدنی قدمتی ۱۷۰ ساله دارد. در سال ۱۲۳۰ و زمانی که امیرکبیر فرمان تاسیس دارالفنون را صادر کرد، رشته معدنشناسی یکی از رشتههای اولیه این مدرسه بود و با ۵ دانشآموز کار خود را شروع کرد.

سپس از بدو تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، رشته معدن و زمینشناسی که یکی از زمینههای تحصیلی دکتر حسابی هم بود، فعالیت خود را با پذیرش دانشجو آغاز کرد.

جلوتر که میآییم، از اواخر دهه ۷۰، در زمینه آموزش و پرورش نیروی متخصص معدنی چه در مقطع کاردانی و چه در مقطع کارشناسی، رشد فزایندهای داشتیم و دانشگاههای دولتی و آزاد این وظیفه را برعهده گرفته بودند. در دهههای بعد این آموزش و پرورش به تحصیلات تکمیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکتری هم تسری پیدا کرد، به این ترتیب، ایران در فراوانی منابع انسانی هم دست بالا را دارد.

باتوجه به نقاط قوت یادشده، نقاط ضعف این سیستم از نظر شما چیست؟

نقطه ضعف ما در رکن چهارم یعنی پژوهشمحور نبودن دانش است، البته ممکن است در بعضی موارد امتیازاتی وجود داشته باشد، اما برآیند بخش دانش معدنی کشور ما دچار ضعف و نقصان است.

دانش، اطلاعات کاربردی و سازماندهیشدهای است که برای حل یک مسئله استفاده میشود. نخستین ضعف ما این است که نظام آموزشی ما پژوهشمحور نیست، یعنی دادههای کاربردی و سازماندهیشدهای که ما در اختیار منابع انسانی اعم از متخصص، تکنسین، کارگر و سایر افراد درگیر در این بخش قرار میدهیم، در حد نیاز و توقع بخش معدن نیست و خیلی به کار حل مسائل این بخش نمیآید.

پس این نظام دچار نقص در حوزه پژوهش است و مهارتمحور و صنعتمحور هم نیست، یعنی توقعی که بخش صنعت از حوزه آموزش و دانشگاه دارد، در مرحله تربیت نیروی متخصص لحاظ نمیشود و از سوی دیگر آن چیزهایی که مراکز آموزشی به دانشجویان ارائه میدهند، کاربردی
 نیست.

موضوع بعدی این است که نظام آموزشی ما منسجم و هدفمند نیست و نمیدانیم چه دانشی موردنیاز کدام گروه است، یعنی اگر بخواهیم بخش معدن را به معدندار، متخصصان این حوزه، کارگران و مصرفکنندگان مواد معدنی تفکیک کنیم، هنوز نمیدانیم چه اطلاعاتی برای چه قشری نیاز است و در اصل دانش حوزه معدن را تفکیک و دستهبندی نکردهایم.

مورد بعدی این است که نظام آموزشی ما هنوز سنتی است و بیش از ۷۰ سال است که بدون تغییر و بروزرسانی ارائه میشود، در حقیقت این دانش باتوجه به پیشرفت و شرایط، روزآمد نشده است. ما در حال گذار از معدنکاری سنتی به معدنکاری نوین هستیم که این شیوه بسیار حساس و شکننده است. اگر درست پیش برویم، بهطورحتم نتایج آن را در شرایط پیشرو خواهیم دید، اما اگر سهلانگاری کنیم، آسیبی بهمراتب بیشتر از معدنکاری سنتی به این بخش وارد خواهد شد، بنابراین این موضوع، هم نقطه ضعف بهشمار میرود و هم نوعی تهدید.

مشکل دیگر سیستم آموزشی ما برمیگردد به تحریمهایی که کشور ما با آن دست و پنجه نرم میکند و بهتبع آن، ارتباط رودرروی متخصصان کشورهای صاحب معدن با متخصصان کشور ما قطع شده است.

البته باید به این نکته هم اشاره شود که در سالهای اخیر بسیاری از متخصصان کشور ما که سرمایه ملی بهشمار میرفتند، تن به مهاجرت دادهاند و از کشور خارج شدهاند. اما از دل این تهدید، فرصتی هم برای کشور ایجاد شده است، زیرا بهواسطه جریان آزاد اطلاعات در دنیای امروز، مرزهای فیزیکی و جغرافیایی در عمل از بین رفتهاند، البته داستان مهاجرت میتواند مزیتی نیز برای ما بهشمار رود. در این صورت، نیروهای متخصص مهاجر میتوانند با استفاده از روشهای نوین ارتباطی، محدودیتهای انتقال دانش را از بین ببرند و کشور را از حالت ایزوله بودن خارج کنند و با این ترفند، تا حدودی این عقبماندگی جبران شود که این فرآیند تا امروز تا حدودی اجرایی شده است.

با این همه، محدودیتهای تحریم تاثیر خود را در زمینه تامین سختافزارهای آموزشی علم نوین معدنکاری نشان داده است. وقتی سختافزارهای مناسب در گرایشهای اکتشاف، فرآوری و آزمایشگاهی نداشته باشیم، امکان پیشرفت چندانی در زمینه آموزش و پرورش نیروی متخصص نخواهیم داشت.

بنابراین نبود ارتباط هدفمند با کشورهای صاحب سبک معدنکاری، یکی از نقاط ضعف جدی سیستم آموزشی حال حاضر ما است.

برنامهریزی آموزشی برای آینده نیازمند توجه به چه ویژگیهایی است؟

باید این موضوع را بهشکل کلان بررسی کرد، زیرا برنامهریزی آموزشی زیرمجموعهای از موضوع «مدل آموزشی» است.

بهعقیده من، در بخش معدن باید پیش از هر کاری یک مدل آموزشی تعریف شود که پاسخگوی موارد زیر باشد: رهبری آموزش و توسعه بخش معدن و صنایع معدنی بهصورت مشخص برعهده کیست، فرهنگ یادگیری چگونه باید باشد، استراتژی بخش معدن و نهاد مسئول آموزش چیست، فرآیند آموزش و شناسایی نیازها چگونه تعریف میشود. از این مرحله به بعد میتوان برنامهریزی آموزشی انجام داد. مدیریت اجرا و مشخص کردن نهاد مجری و نظارت بر اجرای ارزیابی افراد آموزشدیده برعهده چه نهادی است و در نهایت بررسی نتایج عملکردی و کلیدی آموزش و یادگیری چگونه است؟

خلاصه اینکه برای داشتن برنامهریزی آموزشی باید مدل مدونی تعریف شده و براساس پارامترهای آن پیش برویم تا بتوانیم نظام آموزشی کارآمدی داشته باشیم.

آیا فارغالتحصیلان دانشگاهی باید دورههای مهارتآموزی بگذرانند؟

گذراندن دورههای مهارتآموزی جزو لاینفک این رشته است. رشته معدن و فارغالتحصیلان این رشته، بهطبع باید بدانند که معدنکاری و دانش معدنی تخصصی چندوجهی است.

بخش مهندسی با داشتن زمینه و پایه ریاضی پرورش داده و زمینشناسی و شناخت ساختارهای موجود در زمین با علوم پایه تقویت میشود و بخش عملیاتی و اجرایی نیز با علوم تجربی پیش میرود.

اهمیت مهارت تجربی در معدنکاری آنقدر است که بازه اعمال ضرایب بسیاری از فرمولهای ریاضی بین ۱۰ تا ۲۰ واحد در نظر گرفته شده و این خود بهتنهایی نشاندهنده نقش و اهمیت تجربه است، بنابراین اگر فردی از نظر دانش و تخصص حتی دایرهالمعارف معدنی هم باشد، از مهارتآموزی بینیاز نیست. بهعبارت دیگر، کسی که نتواند دانش خود را به مرحله اجرا برساند، چیزی جز عالم بیعمل نیست.

چه نهادی متولی برگزاری این دورهها است؟

همانطور که گفته شد، آموزشها باید بهطورکامل هدفمند باشد، یعنی باید بهروشنی دانست که لازم است چه دانشی به چه گروه و دستهای ارائه شود. در بعد کلان، متولی راهبری و سیاستگذاری آموزشی معدن وزارت صمت است که از طریق سازمان توسعه و نوسازی (ایمیدرو) این رسالت را بهانجام میرساند، اما اگر دستهبندیها را جزئیتر کنیم، نهادهای دیگری هم در این زمینه دخیل هستند.

در زمینه آموزش و پرورش متخصصان معدنی، این وظیفه برعهده نظام مهندسی معدن است. بخش خصوصی هم با تفکیک معدنداران و سرمایهگذران بخش خصوصی و متخصصان، میتواند از طریق خانه معدن ایران یا اتاق بازرگانی مسئولیت فرهنگسازی و آموزش و پرورش نیروها و پرسنل خود را بهانجام برساند.

ایمیدرو باید گستره عملیات خود را بیشتر کند و همانطور که بخش کارگری معادن تحتپوشش خود را پشتیبانی میکند، باید تشکیلات معدنی بخش خصوصی را هم موردحمایت قرار دهد. یکی از مهمترین اقدامات ایجاد فرهنگ یادگیری و آموزش در بخش خصوصی است.

بهعبارت دیگر، باید هم معدندار و هم پرسنل درگیر در معادن بخش خصوصی ضرورت و اهمیت آموزش را دریابند و بدانند از این طریق میتوانند هم ارتقای شخصی و هم شغلی پیدا کنند و این نگرش مسموم و آسیبزا که آموزش را نوعی هزینه میدانند، برطرف شود.

 

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4dxbbw