«براساس پیشبینی کمیسیون اتحادیه اروپا، کشورهای عضو این اتحادیه در سال ۲۰۱۵م متوسط رشد اقتصادی ۱/۸ درصد را تجربه خواهند کرد.»
این خبر در شرایطی مخابره شد که اروپا در سالهای اخیر انواع محدودیتها و موانع اقتصادی را به چشم دیده بود و به همین دلیل «اعلام رشد ۱/۸ درصدی» باعث شد تا درباره چرایی چنین تغییری و همچنین راهکارهایی که برای «ثبات رشد» لازم است، تحلیلهایی مطرح شود.
پیروز ایزدی، کارشناس سیاست خارجی و مسائل اروپا و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات استراتژیک، مجمع تشخیص مصلحت نظام در بین کشورهای اتحادیه اروپا رشد آلمان را اتفاق خوبی میداند و میگوید: «توصیههای اقتصادی که مبتنی به تزریق نقدینگی و راهاندازی پروژهها در کنار هم است، اینطور میگوید که باید کاری کرد تا تقاضا به بیشترین حالت ممکن خود برسد و چنین میشود که پویایی اقتصادی را به هدفی محقق تبدیل میکند.» این کارشناس اقتصاد بینالملل همچنین با اشاره به شرایط اقتصادی اروپا و ایران اذعان میدارد که میتوانیم با این قاره در فضای تجاری همکاریهایی جدی داشته باشیم. در ادامه گفتوگوی صمت را با این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات استراتژیک میخوانید.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر اتحادیه اروپا بحران اقتصادی را تجربه کرده است، این بحران ناشی از چه برنامههایی بود؟
کاهش رشد تولید ناخالص در اروپا بهخصوص کشورهایی مثل فرانسه و اسپانیا و جنوب قاره اروپا ناشی از اقدامات ریاضتی بود که براساس دستورالعملهایی اجرایی شد، البته اتحادیه اروپا در ازای بستههای حمایتی از آنها مطالباتی مطرح کرد و تاکید داشت بر نحوه هزینهها نظارت داشته باشد. چون آنها برای نجات از بحران بدهی به کمکهای سایر کشورهای اروپایی احتیاج شدیدی داشتند.
حالا صحبت از رشد اقتصادی در اتحادیه اروپا است. در شرایطی که اروپا روزهای دشواری را پشتسر گذاشته است، برنگشتن به آن روزها در چه صورتی ممکن است؟
یکی از اقداماتی که اقتصاددانان توصیه میکنند، این است که به اقتصاد قاره اروپا نقدینگی تزریق شود تا بلکه از این طریق بازار خرید و فروش تحریک شده و در نتیجه تولید رونق بگیرد. در این صورت است که اقتصاد اروپا از رکود خارج شده و میتواند به مسیر پیشرفت برگردد. در نتیجه هم مشکل بیکاری برطرف میشود و هم کشورها و مناطق دیگر رغبت کافی برای سرمایهگذاری خواهند داشت.
رشد بیشتر اتحادیه اروپا در چه شرایطی محقق میشود؟
توصیههای اقتصادی که مبتنی بر تزریق نقدینگی و راهاندازی پروژهها در کنار هم است، اینطور میگوید که باید کاری کرد تا تقاضا به بیشترین حالت ممکن خود برسد و اینچنین میشود که پویایی اقتصادی را به هدفی محقق تبدیل میکند.
این شرایط باعث ایجاد تورم نمیشود؟
درست است اما تورم حاصل این رویکرد است. به همین دلیل کشورهایی مثل آلمان که بهشدت ضد تورم هستند، با این روش مخالفت میکنند.
پس چرا همچنان این رویه پیگیری میشود؟
زیرا اقتصاد اروپا فقط از طریق تزریق نقدینگی و راهاندازی پروژهها میتواند خودش را از رکود خارج کند. به همین دلیل اتحادیه اروپا برای نجات کشورهایی که بحران دارند، همین راه را برمیگزیند. البته برای جلوگیری از بالا رفتن نرخ تورم تدابیری هم اندیشیده میشود.
واقعیت آن است که اقتصاد اروپا در حالگذار از رکود است. فضای تجارت در چنین موقعیتی چه وضعیتی دارد؟
یکی دیگر از مشکلات ساختاری که در کشورهای اروپایی مشاهده میشود، این است که اقتصاد قابلیت رقابتپذیری را از دست داده و به همین دلیل ضررهای زیادی را به این حوزه مهم تحمیل میکند. تعطیلی سرمایهگذاریهای جدید باعث شده تا اقتصاد نوآوری به خود نبیند. انعطاف نداشتن قیمت یورو هم مزید بر علت شده است تا رقابت ریسک بالایی داشته باشد و به همین دلیل صادرات گران تمام میشود تا در نتیجه جامعه با پدیدهای به نام «رقابتگریزی» مواجه شود و اینطور میشود که اروپا نوسان به خود میبیند.
اتحادیه اروپا یکی از طرفهای تجاری ایران بود که در سالهای اخیر مراودات تجاری با این اتحادیه کاهش یافته است. حالا در شرایط جدید اقتصادی ایران چگونه میتواند تعامل بهتری در فضای تجاری با کشورهای عضو اتحادیه اروپا داشته باشد؟
در وهله نخست باید گفت اقتصادهایی که به نوعی این مشکل را تجربه کردهاند، به همکاری با دیگران احتیاج مبرمی دارند و به همین دلیل ایران یا هر کشور دیگری اگر بتواند وارد تعامل منطقی با کشورهای اروپایی شود، هم میتواند به اقتصاد خودش سود برساند و هم اینکه درصدی از مشکلات آنها را بکاهد.