علم زمینشناسی مقدم بر فعالیت معدنی
علم«زمینشناسی» مقدم بر معدن و تمام پدیدههای متعلق به زمینشناسی است. مطالعات سد، تونل، جاده، کانالهای آبرسانی، پروژههای خاکی و آبی، تعیین محلهای مناسب برای سازههای مهم مانند نیروگاهها درواقع از جایگاه عمیق رشته زمینشناسی نشأت میگیرد.
در کنار بررسیهای عملیاتی و فعالیتهای اکتشاف و بهرهبرداری معادن باید از نهادی به نام سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی بهره برد چراکه نخستین گام برای یافتن ظرفیتهای معدنی، بررسی دادههای موجود از جمله نقشههای زمینشناسی است؛ البته دادههای دیگری چون دورسنجی و نقشههای کوچکمقیاس در تلفیق با دادههای زمینشناسی، راهنمای مناسبی برای انتخاب مکانهای مناسب و مهم برای اکتشاف مواد معدنی هستند. پس این نشان از اهمیت علم زمینشناسی در چرخه معدنکاری دارد.
کشورهای توسعهیافته بر اهمیت سازمان زمینشناسی واقف بوده و هر سال بودجه مناسبی را برای این نهاد درنظر میگیرند. در ایران این سازمان با بیش از ۶۰ سال قدمت، نقش بسزایی در تولید اطلاعات پایه تاکنون داشته است. این نهاد در ابتدای مسیر نقشه راه معدن قرار گرفته و عملکرد آن در توسعه اکتشاف معدنی است.
از این رو، نیاز است ضمن درنظر گرفتن بودجه مناسبی برای این سازمان، دیگر فعالان معدنی برای بهرهمندی از اطلاعات علمی و مناسب، از سازمان زمینشناسی مشاورههای تخصصی بگیرند. اعلام وضعیت بحرانی از لحاظ شرایط آبوهوایی در نیمی از دشتهای کشور و در ادامه، مهاجرت ساکنان این مناطق به شهرهای دیگر، به دلیل بیتوجهی به علم زمینشناسی است.
استخراج بیش از حد از معادن، برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی و در نتیجه خالی شدن آنها، فرسایش خاک و... از عوامل خشکسالی و شکاف زمین در بسیاری از استانهای کشور است. علم زمینشناسی در این مرحله محدود نشده و در اکتشافات معدنی نیز باید به ساختار زمینشناسی گسلها، چینهشناسی، آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین و پایش آتشفشانها توجهی ویژه شود. یکی از نشانههای بههمپیوستگی و درهمتنیدگی مبحث زمینشناسی و معدن، پدیده کانسار است؛ کانسار به جایی گفته میشود که کانه یا مواد معدنی در آن مکان توسط پدیدههای زمینشناسی تشکیل شده باشد. در صورت وجود شرایط مناسب برای بهرهبرداری از آنها، این مکان میتواند به معدن تبدیل شود.
کانسارها به دو گونه عمده کانسارهای فلزی و کانسارهای غیرفلزی تقسیم میشوند. کانسارهای فلزی کانسارهایی هستند که ماده معدنی آنها بهطور عمده دارای ترکیبات قابل فرآوری فلزی است. کانسارهای طلا، مس، نقره، آهن و کروم از دسته کانسارهای فلزی به شمار میروند. در مقابل ماده معدنی عمده قابل فرآوری کانسارهای غیرفلزی، مواد معدنی غیرفلزی است. مانند کانسارهای گچ و آهک. علاوهبر مسائل فنی، موارد دیگری هستند که توجه به آنها نیازمند بهرهگیری از علم زمینشناسی است. بررسی جغرافیای طبیعی ایران، معادن، زمینشناسی و هرکدام از جاذبههای گردشگری قابل سرمایهگذاری در کشور بیانگر آن است که اکوتوریسم در ایران میتواند یک منبع اقتصادی کمنظیر، خاص و بسیار مستعد باشد.
متاسفانه این موضوع سالها است مغفول مانده و حتی میتوان گفت در سالهای اخیر به حال خود رها شده است. موقعیت اکوتوریسمی ایران در وهله نخست متاثر از شرایط توپوگرافی آن بوده که ویژگی خاصی را به این کشور داده است. بهطور معمول کشورهایی که در این شرایط توپوگرافی هستند، اغلب در مناطقی با اقلیم خشک و نیمهخشک قرار دارند.
علاوهبر آن، ایران دارای مجموعهای از چینخوردگیهای اول و دوم و سوم زمینشناسی است که موجب شده این کشور به یکی از بلندترین فلاتهای دنیا تبدیل شود. این چینخوردگیها میتواند سبب جذب گردشگران و علاقهمندان به مسائل زمینشناسی شود.
از سوی دیگر، باید درنظر داشت در ایران عامل ارتفاع بهشدت در تقابل با عامل عرض جغرافیایی عمل کرده و موجب شده وضعیت طبیعی ایران تفاوتهای بسیاری با موقعیت جغرافیایی آن در کره زمین داشته باشد. بهعنوان جمعبندی میتوان گفت ایران به دلیل دارا بودن پدیدههای زمینشناختی متعدد، ظرفیت مناسبی برای بهرهبرداریهای مختلف اقتصادی دارد. اما بهرهگیری از این ظرفیتهای طبیعی، نیازمند توجه و بکارگیری علم زمینشناسی بهطور تخصصی است.