اقتصاد کوتاهمدت و سرزمینفروشانه مدیران آب
عباس محمدی کنشگر محیطزیست
![]()
روز جهانی کوهستان از سال ۲۰۰۲ میلادی در تقویم جهانی تثبیت شده است و هر سال یک موضوع محوری یا شعار برای آن تعیین میشود.
شعار امسال بر اهمیت حیاتی یخچالهای کوهستانی تاکید دارد.
در ارتباط با این موضوع کلیدی، ما در یک محیط جغرافیایی گرم و خشک زندگی میکنیم که بهطورکلی، یخچالها و پهنههای برفی در آن محدود هستند و متاسفانه، بهدلیل روند تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین، این پهنههای یخی و برفی در کوهستانهای مرتفع کشور روزبهروز در حال کاهش
هستند.
نکته قابلتاملی که وجود دارد، این است که مسئله گرم شدن زمین و همچنین روند رو به کاهش پهنههای یخی و برفی کوهستانها، تقریبا بهطورکامل از دیدگاه و جنبههای مدیریتی مدیران بخش آب کشور نادیده گرفته شده است. این مدیران این قضیه را بسیار سادهانگارانه تلقی کرده و به آن توجه کافی و دوراندیشانه نشان ندادهاند.
کاملا بدیهی است که اگر منابع آبی اصلی کشور دچار آسیب جدی و لطمه شوند، کل ساختار اقتصادی کشور نیز آسیب خواهد دید.
کوهستانها در سراسر جهان، بهویژه در کشورهای خشک و نیمهخشک نظیر ایران، منبع اصلی تامین آب محسوب میشوند. تقریبا تمام آب مورد استفاده ما، اعم از آبهای روان سطحی و آبهای زیرزمینی عمقی، وابسته به اکوسیستمهای کوهستانی
است.
حتی آبهای فسیلی نیز که به هزاران سال پیش بازمیگردند که از کوهستانها تامین و در سفرههای زیرزمینی ذخیره شدهاند. سلامت این منابع آبی، پویایی و حرکت اقتصاد را تضمین میکند؛ چراکه بدون آب، نه کشاورزی وجود خواهد داشت، نه دامپروری و نه صنعت توسعهیافتهای.
اما مشکلی که در 4 یا 5 دهه اخیر به وجود آمده، این است که مدیریت سرنوشت رودخانهها و آبهای زیرزمینی به وزارتخانهای واگذار شده که اساسا وظیفه اصلی آن تامین انرژی و برق است.
در حالی که تصمیمگیریهای کلان در حوزه آب و رودخانهها، نظیر ساخت سد یا کانالهای انتقال آب، باید توسط مهندسان سازه و برق انجام نشود، بلکه باید براساس ضرورت و نیازسنجی دقیق توسط کارشناسان منابعطبیعی، کارشناسان محیطزیست، متخصصان اجتماعی و دیگر ذینفعان صورت پذیرد. متاسفانه، اکنون این مهندسان هستند که برای آینده رودخانهها و منابع آبی کشور تصمیم میگیرند. ما با این مشکل ساختاری عمیق مواجهیم و بههمین دلیل، اقتصاد کشور کاملا ضربه خورده و آینده آن در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
مقصر اصلی این وضعیت، وزارت نیرو است که رودخانهها و آبهای زیرزمینی را بهطورکامل در ید اختیار خود گرفته است، در حالی که کنترل اساسی و آیندهنگری لازم در این حوزه را ندارد.
این وزارتخانه مسائل محیطزیستی را نادیده میگیرد و جامعه محلی در مبدأ رودخانهها یا در مسیر کانالهای انتقال آب، اساسا نادیده گرفته شدهاند؛ به این معنا که مردم هیچ نقشی در تعیین نیاز به ساخت سد یا اجرای پروژههای آبی ندارند.
این نادیدهگرفتن، به اقتصاد محلی و در کل به اقتصاد بخشهای گوناگون کشور بهشدت آسیب زده است.
ما اکنون اقتصادی را در کشور دنبال میکنیم که میتوان آن را اقتصاد کوتاهمدت و سرزمینفروشانه نامید. این اقتصاد با فروش خاک و منابعطبیعی (مانند شن، ماسه و سنگ) و همچنین منابع زیرزمینی (مانند نفت و گاز) در حال چرخیدن است.
در صورتی که اگر کوهستانهای ما سالم باشند و منابع آب بهشکل درستی مدیریت شوند، میتوانیم به یک اقتصاد پویا و درازمدت دست یابیم. آنچه امروز شاهد آن هستیم، بهویژه در 7 ،8 سال اخیر، سنگتراشی و استخراج بیرویه از کوهستانها و تخریب رودخانهها است.
از جنبه اقتصادی، ما در حال تخریب و خوردن اصل سرمایه هستیم، در صورتی که باید از منافع حاصل از سرمایه استفاده کنیم.
این یک موضوع بسیار ساده است که هر کاسب و سرمایهگذار کوچکی هم میداند؛ سرمایه باید حفظ شود و از منافع آن بهرهبرداری شود. در حوزه آب نیز که مهمترین ماده حیاتی کشور است، کوهستانها بهشدت در معرض تخریب قرار دارند، رودخانهها دستخوش سیاستهای غلط سدسازی و انتقال آب شده و تالابها نیز خشک شدهاند. تمام این فجایع، نتیجه مستقیم مدیریت غلط و اشتباه کوهستانها و منابع آبی کشور است.