راهکارهای تابآوری صنعت فولاد در پساماشه
محمدعلی عبدالعظیمی کارشناس حوزه فولاد
فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بار دیگر سایهای سنگین بر صنایع راهبردی کشور انداخته است. فولاد بهعنوان یکی از موتورهای اصلی اقتصاد ایران، نهتنها بیش از ۸ درصد سهم در تولید ناخالص داخلی صنعتی دارد، بلکه با صادرات سالانهای نزدیک به ۱۵میلیون تن و ارزآوری در حدود ۶ تا ۷ میلیارد دلار، نقشی تعیینکننده در تراز تجاری کشور ایفا میکند.
این صنعت در سالهای اخیر بهواسطه توسعه ظرفیتها و سرمایهگذاریهای کلان، جایگاه ایران را در میان ۱۰ تولیدکننده بزرگ فولاد جهان تثبیت کرده است. اما پرسش کلیدی اینجاست؛ با بازگشت محدودیتهای شدید مالی، بانکی و فناورانه، آیا فولاد ایران به مسیری نزولی خواهد رفت یا میتواند از دل بحران، فرصتی تازه برای نوآوری و بومیسازی بیابد؟
جایگاه امروز فولاد ایران در بازار جهانی
براساس آمار انجمن جهانی فولاد (WSA) در سال ۲۰۲۴، ایران با تولید حدود ۳۰ میلیون تن فولاد خام، پس از ترکیه و برزیل در رتبه دهم جهان ایستاده است. این جایگاه اگرچه ارزشمند است، اما شکنندگیهایی دارد؛ چراکه بیش از نیمی از صادرات فولاد ایران به چند کشور همسایه محدود است. در عین حال، مصرف انرژی در خطوط تولید فولاد کشور حدود ۱.۵ تا ۲ برابر میانگین جهانی است (گزارش انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، ۱۴۰۲). این وابستگی بالا به انرژی، در شرایط محدودیت صادرات یا افزایش هزینههای سوخت، میتواند مزیت رقابتی ایران را تضعیف کند.
تجربه نشان داده است که هرگاه تحریمها شدت گرفتهاند، دسترسی به بازارهای بانکی و بیمهای بینالمللی دشوارتر شده و صادرات فولاد تحت فشار قرار گرفته است. اما در مقابل، بازارهای منطقهای (بهویژه عراق، افغانستان و آسیای میانه) بهعنوان سوپاپ اطمینان عمل کردهاند و حتی در برخی سالها، حجم صادرات به این کشورها رشد هم داشته است. این دوگانه «تهدید و فرصت» اکنون بار دیگر پیشروی صنعت فولاد قرار گرفته است.
یکی از نخستین نقاطی که تحریمها بر آن اثر میگذارند، زنجیره تامین تجهیزات و فناوریهای تولید فولاد است. بخش قابلتوجهی از ماشینآلات کورههای قوس الکتریکی (EAF)، سیستمهای اتوماسیون، کنترل و قطعات یدکی از کشورهای اروپایی و آسیای شرقی وارد میشود. در شرایط بازگشت تحریمها، حتی اگر مسیرهایی برای واردات غیرمستقیم وجود داشته باشد، هزینهها و زمان تامین چند برابر خواهد شد.
یکی از مدیران باسابقه فولاد مبارکه در گفتوگویی تاکید کرده است که بزرگترین تهدید برای ما، نه توقف صادرات بلکه ناتوانی در نوسازی خطوط تولید است. اگر طی 3 سال آینده نتوانیم فناوریهای جدید را به خطوط بیاوریم، شکاف فناورانه ما با رقبا دوبرابر خواهد شد. این هشدار زمانی بیشتر اهمیت پیدا میکند که بدانیم بازار جهانی فولاد بهسمت «فولاد سبز» حرکت کرده و کشورهایی مانند آلمان و سوئد سرمایهگذاریهای کلانی در فولاد هیدروژنی کردهاند. جا ماندن از این قافله، میتواند بهمعنای از دست رفتن بازارهای آینده باشد.
تحریمها بهطورمستقیم بر صادرات فولاد ایران اثر خواهند گذاشت، هرچند اروپا بهدلیل اجرای مکانیسم تعدیل کربن مرزی (CBAM) عملا بازار دشواری برای ایران خواهد بود، اما بازارهای منطقه همچنان دستنخورده باقی میمانند. تجربه تحریمهای سال ۲۰۱۲ نشان داد که صادرات فولاد ایران به کشورهای همسایه نهتنها متوقف نشد، بلکه در برخی مقاطع افزایش یافت.
بهبیان دیگر، تحریمها بیش از آنکه بازار را بهطورکامل مسدود کنند، مسیرهای رسمی را محدود میسازند. در این شرایط، کشورهای همسایه (بهویژه عراق، افغانستان، آسیای میانه و حتی روسیه) میتوانند بهعنوان بازارهای جایگزین عمل کنند. با این حال، تکیه بیش از حد بر این بازارها، ریسک تمرکز و آسیبپذیری را بالا میبرد.
بدون تردید، با بازگشت تحریمها سرمایهگذاران خارجی تمایلی به ورود به پروژههای جدید فولادی نخواهند داشت. این موضوع بهویژه در پروژههای بلندمدت و فناورانه مانند فولاد سبز خود را نشان خواهد داد. اما در عین حال، همین عقبنشینی میتواند فرصتی برای سرمایهگذاران داخلی باشد تا در حوزههایی که پیشتر در اختیار خارجیها بود، ورود کنند. پروژههای بومیسازی تجهیزات، ساخت قطعات یدکی و حتی توسعه فناوریهای کاهش مصرف انرژی، از جمله حوزههایی هستند که میتوانند بازده مناسبی داشته باشند. سرمایهگذاران داخلی اگرچه با ریسک بیشتری روبهرو خواهند شد، اما در صورت موفقیت، سود قابلتوجهی در انتظار آنهاست.
جمعبندی
فعال شدن مکانیسم ماشه، صنعت فولاد ایران را در موقعیتی حساس قرار داده است. این صنعت از یکسو با تهدیدهایی همچون محدودیت فناوری، کاهش صادرات و افزایش هزینهها مواجه است و از سوی دیگر، فرصتهایی همچون بومیسازی تجهیزات و توسعه بازارهای منطقهای پیشرو دارد. سرنوشت فولاد ایران در این شرایط، نه صرفا بهشدت تحریمها، بلکه به کیفیت تصمیمگیری مدیران و سیاستگذاران وابسته است. اگر مسیر درست انتخاب شود، فولاد ایران میتواند نهتنها تابآور باقی بماند، بلکه جایگاه خود را در منطقه و جهان تقویت کند.