تصمیم قرن برای بقا
کامیار فکور - خبرنگار
جهان در آستانه فاجعهای بیسابقه ایستاده است. پیشبینیها حاکی از آن است که در چند سال آینده، گرمایش جهانی از مرز حساس ۱.۵درجه سانتیگراد عبور کرده و نقاط بحرانی اقلیمی یکی پس از دیگری فعال شده و تهدیدات فاجعهباری را برای میلیاردها انسان رقم میزند. صخرههای مرجانی مناطق گرمسیری هماکنون از نقطه بحرانی خود گذشتهاند و با مرگومیر بیسابقهای روبهرو هستند که مستقیما معیشت صدها میلیون وابسته به آنها را نابود میکند. این تنها نمونهای از تغییرات برگشتناپذیری است که آغاز شده و هر کسری از گرمایش اضافی، احتمال فعال شدن نقاط بحرانی مخربتر را بهشدت میافزاید.
از جمله این نقاط بحرانی، فروپاشی احتمالی گردش واژگون نصفالنهاری اقیانوس اطلس است که میتواند زمستانهای طولانی و شدید را به شمالغرب اروپا بیاورد و امنیت غذایی و آبی جهان را عمیقا تهدید کند. همچنین جنگلهای آمازون، بهدلیل ترکیب تغییرات اقلیمی و جنگلزدایی افسارگسیخته، در معرض خطر نابودی گسترده قرار گرفته است. پنجره فرصت برای جلوگیری از این زنجیرههای مخرب بهسرعت در حال بسته شدن است و به اقدامی فوری، بیسابقه و فراتر از تجربههای پیشین نیاز دارد.
برای پرهیز از عبور از این نقاط بحرانی، انتشار جهانی گازهای گلخانهای باید تا سال ۲۰۳۰ به نصف کاهش یابد. دستیابی به این هدف مستلزم شتابی بیسابقه در تحول ساختار اقتصادی و حذف کامل کربن از آن است. اهداف کنونی کشورها تنها میتواند گرمایش را به ۲.۱ درجه سانتیگراد محدود کند که برای پیشگیری از فاجعه کافی نیست. باید از این اهداف فراتر برویم و سیاستهایی اتخاذ کنیم که نقاط بحرانی مثبتی در اقتصاد و جامعه ایجاد کند؛ بهگونهای که تغییرات پایدار را بهسمت آیندهای بدون کربن هدایت کنند. این تحولات باید بهگونهای طراحی شوند که نهتنها آلایندهها را کاهش داده، بلکه عدالت و برابری را نیز در مرکز خود جای دهند.
نظام اقتصادی فعلی که برپایه رشد بیپایان و سودآوری حداکثری شکل گرفته، عامل اصلی این بحران است. این نظام منابعطبیعی را صرفا کالایی برای استخراج میبیند و اثرات ویرانگر آن بر محیطزیست و جوامع انسانی را نادیده میگیرد. مقابله با این وضعیت، نیازمند گذار منظم و عادلانه از سوختهای فسیلی بهسمت فناوریهای پاک است. این گذار نباید صرفا فنی باشد؛ بلکه باید اجتماعی نیز باشد و معیشت و رفاه کارگرانی که در این صنایع فعالیت دارند، در اولویت قرار گیرد. ممنوعیت فروش آتی خودروها، کامیونها و دیگهای بخار وابسته به سوختهای فسیلی گامی مهم در این مسیر است، اما باید همراه با آن سرمایهگذاریهای عمومی در انرژیهای تجدیدپذیر، حملونقل عمومی و کشاورزی پایدار افزایش یابد تا مشاغل جدید و باکیفیت برای همه ایجاد شود. این تغییر، بازتعریف اولویتهای اقتصادی است: تقدم سلامت انسان و سیاره بر سود شرکتهای بزرگ؛ یا در زبان اقتصاد سیاسی: تقدم ارزش مصرفی بر ارزش مبادلهای.
سیستم غذایی فعلی نیز سهم بزرگی در انتشار گازهای گلخانهای دارد. کشاورزی صنعتی، بهویژه دامپروری گسترده، موجب جنگلزدایی و تخریب شدید اکوسیستمها شده است. برای ایجاد نقطه بحرانی مثبت در این بخش، سیاستگذاران باید قوانین تجاری را طوری تغییر دهند که تولید پایدار کالاها را تقویت کند. این تغییر باید با انتقال بودجه عمومی از دامپروری صنعتی به تولید پروتئینهای گیاهی و کشاورزی محلی همراه باشد. چنین اقدامی فقط انتشار کربن را کاهش نمیدهد، بلکه خطر نابودی زیستبومهای مهمی چون آمازون را کم کرده و زمین بیشتری برای بازسازی طبیعت آزاد میکند.
این دگرگونی غذایی فرصتی برای ساختن سیستمی عادلانهتر است. بهجای تکیه بر زنجیرههای تامین جهانی که غالبا به سود شرکتهای بزرگ و زیان کشاورزان کوچک عمل میکنند، میتوان بهسمت تولید محلی و منطقهای حرکت کرد. این رویکرد امنیت غذایی را افزایش داده، وابستگی به بازارهای جهانی را میکاهد و امکان دسترسی مردم به غذای سالمتر و پایدارتر را فراهم میکند.
همزمان، برای احیای طبیعت و حذف پایدار دیاکسیدکربن از جو، باید از حقوق بومیان و جوامع محلی حفاظت و از ابتکارات حفاظتی به رهبری جوامع محلی پشتیبانی کرد. این جوامع، بهسبب زندگی در هماهنگی با محیط، بهترین حافظان اکوسیستمها هستند. ارزش طبیعت باید بهطورعادلانه و شفاف تعیین شود و منافع آن بهجای جریان یافتن به جیب شرکتها، به جوامع محلی و طبقه کارگر بازگردد.
هیچیک از این تحولات بدون سیاستگذاری قاطع و مشارکت فعال جامعه تحقق نمییابد. نباید منتظر ماند تا دولتها بهتنهایی مسیر را تغییر دهند. هر یک از ما با اقدام جمعی و پشتیبانی از جنبشهای مردمی، میتوانیم نقاط بحرانی مثبتی در جامعه ایجاد کرده و تغییرات بزرگ و سبزی را بهسوی آیندهای پایدار هدایت کنیم. این بحران جهانی نیازمند همبستگی و همکاری بینالمللی است، اما راهحلها باید در سطح محلی و با مشارکت مستقیم مردم شکل بگیرند.