تصمیمات غیرشفاف بانک مرکزی
عیسی کشاورز مدیرعامل صرافی یوبیتکس
با تاسف باید بگویم که در روزهای اخیر شاهد تصمیم ناگهانی و غیرشفاف بانک مرکزی در مسدودسازی درگاههای پرداخت مرتبط با اکوسیستم رمزارزی کشور بودیم.
این اقدام بدون اطلاعرسانی قبلی، بیانیه رسمی یا برگزاری جلسات هماندیشی انجام شد و نشاندهنده عدمهماهنگی بین نهادهای دولتی و بخش خصوصی است.
کاهش شفافیت، سوق دادن فعالیتها به بازارهای غیررسمی و از بین رفتن اعتماد چندینساله کاربران و فعالان این حوزه از جمله تبعاتی تصمیم بانک مرکزی است. چنین اقداماتی نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی کمک نمیکند، بلکه باعث تضعیف اقتصاد رسمی و محدود شدن نوآوری در حوزه رمزارزها میشود. نگرانیهای بانک مرکزی درباره شفافیت و سوءاستفادهها قابلدرک است، اما برخوردهای یکجانبه و سلبی نمیتواند راهحل مناسبی باشد.
اکوسیستم رمزارزی ایران همانقدر به منافع ملی و پیشرفت اقتصادی کشور متعهد است که بانک مرکزی نگران آن است. ما معتقدیم این نگرانیها باید در چارچوب یک گفتمان ملی مطرح شوند تا بتوان با استفاده از ظرفیتهای همهجانبه، به راهحلهای پایدار دست یافت.
نخستین گام برای حل این مسئله، بازگشت بانک مرکزی به میز گفتمان و برگزاری جلسات تخصصی با حضور نمایندگان اکوسیستم رمزارزی و کارشناسان اقتصادی است. تنها با تعامل، همراهی و ایجاد چارچوبهای نظارتی شفاف میتوان به یک راهحل مناسب دست یافت.
ما نیازمند سیاستهای حمایتی و منطقی هستیم که در کنار نظارت، از رشد و توسعه این حوزه حمایت کند. برخوردهای ناگهانی و محدودکننده، دستاوردهای چندینساله این صنعت را نابود میکند و باعث بیاعتمادی عمومی میشود.
بانک مرکزی باید به این نکته توجه داشته باشد که توسعه اقتصاد دیجیتال تنها با همدلی، همفکری و ایجاد عقلانیت جمعی ممکن است.
دعوت به گفتمان ملی، تدوین سیاستهای شفاف و ایجاد اکوسیستمی پایدار و شفاف میتواند اقتصاد کشور را بهسمت رشد و شکوفایی هدایت کند.
زمزمههایی درباره ورود بازیگران جدید به این عرصه شنیده میشود که مفاهیمی مانند «بانک کریپتویی» یا اظهارات مشابه نشاندهنده آن است. اکوسیستم رمزارزی ایران اکنون بهحدی بزرگ و قدرتمند شده است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
این پیشرفت نتیجه تلاش چندینساله فعالان این حوزه است که دستاوردهایشان بهوضوح در معرض دید همگان قرار دارد.
اگر بانک مرکزی قصد دارد بازیگران جدیدی را وارد میدان کند، نیازی به قربانی کردن سایر فعالان موجود نیست. بهجای این برخوردهای محدودکننده، میتوان از ظرفیتهای موجود بهصورت جامع استفاده کرد و بهجای تقابل، بهسمت همکاری حرکت کرد.
این اظهارات یکی دیگر از شواهدی است که نشان میدهد بانک مرکزی تصمیمهای غیرکارشناسی و بدون هماهنگی اتخاذ میکند. حتی بهنظر میرسد بدنه کارشناسی بانک مرکزی نیز در این موضوع دخالتی نداشته است.
در زمینه پولشویی، معمولا خروجی پول باید مسدود شود، اما اکنون شاهد رفتار متناقضی هستیم.
درگاههای ورودی مسدود شدهاند و کسی نمیتواند پولی به حسابهای ما واریز کند، اما همچنان امکان برداشت وجود دارد. این تضادها نشاندهنده تصمیمات غیرمنطقی و عدمشفافیت است. یک سازمان دولتی که بخواهد چنین تصمیم مهمی را اتخاذ کند، باید اطلاعرسانی رسمی با ذکر منبع انجام دهد.
آیا نباید خبری که چنین تبعات سنگینی دارد، بهنقل از روابط عمومی بانک مرکزی، وزارت اقتصاد یا مقامات رسمی منتشر شود؟ چگونه ممکن است بانک مرکزی با این سطح از اعتبار و قدرت، خبری را بدون ذکر منبع رسمی و پذیرش مسئولیت آن منتشر کند؟ این امر نهتنها شفافیت را زیرسوال میبرد، بلکه باعث گسترش شایعات و بیاعتمادی در فضای رسانهای میشود.