-

چرا صنعتی نشدیم؟

سیدمحمد بحرینیان صنعتگر و پژوهشگر حوزه صنعت

بحرینیان

به‌راستی چرا کشور ما بعد از سال ۱۲۱۰، یعنی از زمان قرارداد ترکمانچای، نباید صنعتی شود و پیشرفتی داشته باشیم. پاسخ کاملا روشن است، اگر کشور ما صنعتی می‌شد، بدون شک اکنون حداقل جزء پنج قدرت دنیا بودیم، چراکه هم در قرون قدیم خلق‌کننده علوم و فنون بودیم و به اتکای همین دلایل، امپراتوری‌های ایران با قدرت اقتصاد ناشی از آن توانایی‌ها، از کشورهای موثر و مطرح جهان بودند. اکنون حوزه تمدنی ما بیشتر از ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون جمعیت و اگر صنعت مبتنی بر فناوری و علوم در ایران پا می‌گرفت، با داشتن نیروهای انسانی دانشمند و توانای ایران، منابع عظیم معدنی و طبیعت متنوع و موقعیت ژئوجغرافیایی، پلتیکی و نقطه بسیار راهبردی کشورمان در جغرافیای جهان، می‌توانستیم یکی از قدرت‌های مطرح جهان باشیم که البته با برنامه‌ریزی درست و اصولی هنوز هم می‌توانیم باشیم. اما در نبود دانش و قدرت تشخیص تصمیم‌گیران، ببیند ما امروزه چه اقتصادی و چه میزان واحدهای کوتوله تولیدی داریم!؟ این درد از قدیم در ایران بوده است. تأکید می‌کنم هیچ کشوری با کوتوله‌پروری رشد نکرده و نتوانسته به ارتقای تکنولوژی خود کمک کند. به جرأت به شما می‌گویم اگر می‌خواهید یک کشور را ناتوان نگه دارید، بهترین سیاست، ترویج کوتوله‌پروری است؛ مسیری که در ایران پیاده‌سازی شد. تمام این موارد برای این است که ایران از مسیر صنعتی شدن و توسعه دور بماند، زیرا صنعتی شدن ما به نفع بسیاری از ابرقدرت‌ها در دنیا نیست و آنها برای عقب‌ماندگی ما از توسعه اقتصادی از هیچ کوششی فروگذار نکردند و برای موفقیت خود در این مسیر، همواره از عوامل خائنی که در این کشور در مسیر توسعه کارشکنی کنند، استفاده کردند و ما در خواب غفلت بودیم. آیا سیاست تک‌نرخی ارز در شرایط فعلی کشور قابل اجراست؟ درحال‌حاضر نمی‌توانیم به سمت ارز تک‌نرخی برویم، وقتی که در صادرات کالاهای صنعتی مازاد تجاری داشته باشید، می‌توانید این کار را انجام دهید، در حالی که ما به صورت مزمن اگر نفت نباشد، کسری تراز تجاری بسیار قابل‌توجهی داریم.

در ادامه آیا واقعا آزادسازی واردات خودرو، «آخرین گام برای شکست انحصار» بود که برداشته شد. کدام انحصار!؟ آنها مفهوم انحصار را هم نفهمیده‌اند! وقتی شومپیتر بحث «تخریب خلاق» را مطرح می‌کند، در واقع مفهومی را پیش می‌کشد که برخی مسئولان کشور ما به‌اندازه سرسوزن هم آن را متوجه نشده‌اند و البته این اشتباهات از ۱۱۰ سال پیش در این کشور بوده است.

 نگاهی به مشکلات پیچیده صنعت خودرو بیندازید. این مشکلات اغلب ناشی از ناتوانی در برنامه‌ریزی کشور و در شرایط فعلی باعث انتقاد بحق مردم است. این مشکلات به این دلیل است که در آن پول هست، در داروسازی، موتورسیکلت، خام‌فروشی پتروشیمی و قس علیهذای ما نیز پول هست! به همین دلیل آن را رها نمی‌کنند. این آمارها برای ما جای شرم دارد. در پایان سال ۱۴۰۰ در ایران، ۷۸ موتورسیکلت‌ساز دارای پروانه بهره‌برداری و ۴۳ واحد هم در دست اجرا بوده است. از ترکیه گرفته تا انتهای آسیا در ژاپن، ۷۲ موتورسیکلت‌ساز وجود دارد. چین با یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت، ۱۶ واحد موتورسیکلت‌سازی دارد. تقریبا در همه صنایع ایجادی، کشاورزی‌ها و دامداری‌های کوچک‌مقیاس و حتی خدمات هم ما چنین وضعیتی داریم. بازی با واژه‌های بزک شده و سطحی‌نگری، آفت این کشور شده است. مسیری که ما برای تولید در پیش گرفته‌ایم، به رقابت و توسعه ختم نمی‌شود.

انتصاب ناکارآمدان بر مناصب تصمیم‌گیری، دستورالعمل سی.آی.ای به جاسوسان خود بود. به خاطر دارم KGB در دوره‌ای کشف کرد که معاون تیتو، رئیس‌جمهور یوگسلاوی سابق، جاسوس CIA است. در بازجویی‌ها، او در تشریح نحوه عملکردش به عنوان جاسوس گفته بود، متخصصین آگاه خود را در جایی منصوب می‌کردم که در تخصص آنها نبود. مثلا مهندس عمران را برای مدیریت صنعت می‌گذاشته و مهندس مکانیک را برای مدیریت کشاورزی منصوب می‌کرده و از این دست اقدامات. ۲۶ ژانویه ۱۹۴۴، یعنی دی ماه ۱۳۲۲ و یک سال قبل از پایان جنگ جهانی، سازمان CIA دستورالعملی نوشت به‌نام «Simple Sabotage Field Manual» و آن را در اختیار عوامل خائن به سرزمین آبا و اجدادی هر کشور قرارداد. این دستورالعمل را سازمان سیا در سال ۲۰۰۸ از طبقه‌بندی محرمانه خارج و منتشر کرد و اکنون در اینترنت هم در دسترس همه قرار دارد. در یکی از بندهای این دستورالعمل آمده است: «هنگام انتصاب تکالیف کاری، همیشه اول از مشاغل بی‌اهمیت شروع کنید. مراقب باشید که مشاغل مهم به کارکنان ناکارآمد و ماشین‌آلات ضعیف، واگذار شود.» یا در بندی دیگر توصیه می‌کند: «برای تضعیف روحیه و پیرو آن، تضعیف تولید، نسبت به کارکنان ناکارآمد ملاطفت به خرج دهید؛ به آنها ترفیع‌هایی بدهید که سزاوارش نیستند. نسبت به کارکنان کارآمد، تبعیض قائل شوید؛ درباره کار آنها، ناعادلانه شکایت کنید.» حالا شما حدیث مفصل بخوانید از این مجمل. ببینید امروز ما مصادیقی از این نحوه عمل داریم یا خیر! بعد از گزارش سیا، واژه‌ای را با عنوان «موارد ناخوشایند» تعریف کردم. یعنی اینکه تصمیم‌گیران اقتصادی هر کشور تحت نفوذ ذی‌نغعان باشند یا خودشان ذی‌نفع باشند، یا اینکه تحت نفوذ یک عامل خارجی باشند، یا خودشان عامل خارجی باشند. این موارد تنها بخشی از دلایل صنعتی نشدن ایران است. این ماجرا بسیار از موارد را در برمی‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین