چالش هوشمندسازی با تخصص
شهرام شریعتی کارشناس و فعال معدن
بخش عظیمی از معدنکاری در تمام کشورهای دنیا با استفاده از روشهای قدیمی و سنتی انجام میشود و جز شرکتهای بسیار بزرگ معدنی، بقیه از تکنولوژی روز عقب هستند، بنابراین عقبماندگی در زمینه هوشمندسازی معادن، مختص ایران نیست و در سراسر دنیا بهچشم میخورد، اما راه ما به نسبت دیگر کشورهای دنیا دورتر است و پیچوخمهای بیشتری دارد.
در حال حاضر، بیش از ۲۰ سال است که معادن بزرگ دنیا، حداقل معادن شاخص در کلاس بینالمللی، قدم در مسیر هوشمندسازی گذاشته و زیرساختهای موردنیاز آن را پیاده کرده و به مرحله عملیاتی رساندهاند، اما در کشور ما حتی در معادن بزرگ هم، هوشمندسازی در سطح متوسط، بهمعنی واقعی، اجرایی نشده است.
البته باید گفت در معادنی مثل مسسرچشمه، گلگهر و چادرملو اقدامات مناسبی در اینراستا انجام شده است، اما این موارد استثنا هستند و علاوه بر این، هنوز در کلاس جهانی به جایگاه مناسبی در زمینه هوشمندسازی دست پیدا نکردهاند.
بنابراین، باید ۲ مسئله را مدنظر داشته باشیم؛ نخست اینکه، باید در قدم اول تصمیمگیری را جدی بگیریم که این مرحله در کشور ما بسیار سخت و پرچالش است و دیگر اینکه، فکری برای رابطهمان با دیگر نقاط دنیا کنیم و هرچه زودتر به آن سروسامان دهیم تا بتوانیم سرمایهگذار خارجی را جذب و در نهایت، بحث هوشمندسازی را کمکم پیادهسازی کنیم، هرچند در فرآیند هوشمندسازی تمام سیستمها دیجیتالی است و استفاده از اینترنت میتواند راندمان بسیاری از صنایع را بالا ببرد، اما بسیاری از معادن بزرگ و شرکتهای تولیدی و صنعتی در همه نقاط دنیا برای محافظت از اطلاعات محرمانه خود و نگرانی از بابت هک و نفوذ به سیستمها، تمایلی به استفاده از اینترنت برای هوشمندسازی نشان نمیدهند. در کشور ما هم، مشکلاتی در اینباره بهوجود آمده که موجب شده است، بعضی احساس کنند که وصل شدن به سیستم اینترنتی، امنیت چندانی ندارد و باعث میشود که سیستم با خطراتی روبهرو شود. هوشمندسازی بهشکلی که در تعریف فوق به آن اشاره شد، استفاده از هوشمصنوعی و سیستمهای رایانهای است تا به مدیریت مجموعه برای افزایش راندمان کمک کند. پس در موارد زیر، میتواند کمک بزرگی به بهرهبردار معادن کوچک یا متوسط باشد. برای مثال، قرار است به محلولی یک ماده افزودنی اضافه شود، با استفاده از ابزارهای هوشمند میتوان فهمید چه میزانی از ماده و در چه زمانی باید به محلول اضافه شود و به این ترتیب، خطاهای انسانی تا حد ممکن کاهش مییابند یا حتی بهصفر میرسند یا نحوه مدیریت بهینه نیروی انسانی چگونه است، چگونه باید از سیستمهای نظارتی دقیق استفاده کرد تا ایمنی فضای کار افزایش یابد، خطاهای محاسباتی چگونه حذف میشود، چطور میتوان مصرف سوخت را کنترل کرد و موارد متعددی از این دست. اما برای دستیابی به این هدف؛ باید ۲ پیشنیاز مهم و ضروری فراهم شود؛ اول تصمیم مدیریتی کلان و دوم فراهم شدن تکنولوژی. ما برای دستیابی به قله هوشمندسازی به این ۲ بال نیاز داریم، بنابراین میتوان باجرأت گفت در حال حاضر معادن کوچک در کشور آنقدر گرفتار مسائل ابتدایی و کوچک شدهاند که دغدغه اصلی آنها هوشمندسازی نیست و هوشمندسازی برای آنها اقدامی لوکس بهنظر میرسد. بهرهبردار بخش خصوصی که معدن کوچک یا متوسطمقیاسی دارد، امروزه بیشتر به فکر تامین حقوق کارگران، تامین سوخت موردنیاز یا تهیه ماشینآلات و... است و دیگر مجالی ندارد که به مسئله لوکسی مانند هوشمندسازی توجه کند.
البته قابلتصور است که در آینده و زمانی که رویای هوشمندسازی معادن محقق شود، فرصتهای شغلی بسیاری از دست برود، اما بهگمانمن، نباید از امروز نگران این مسئله بود، زیرا همزمان نیروهای کارآمد، زبده و متخصص میتوانند جذب بخش توسعه معدن و صنایعمعدنی شوند.
اگر دولت سوبسیدهایی برای هوشمندسازی به معادن اختصاص بدهد و امکانات آن را فراهم کند، موجب رشد و توسعه معادن و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میشود. در حال حاضر ما در زمینه نیروی فنی دچار کمبود هستیم و برای تامین نیروی کار متخصص برای بسیاری از معادن با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهیم شد.
اگر تعدادی از این نیروها آزاد شوند، میتوانند در زمینه توسعه معدن، استخراج و بهویژه اکتشاف فعالیت کنند. درست است که اشتغال موضوع بسیار مهم و حساسی است، اما در حال حاضر در بخش معدن مشکل اشتغال وجود ندارد. شاید تا ۱۰، ۱۵ سال پیش، فارغالتحصیلان معدن و زمینشناسی یا نیروهای متخصص و کاربلد دغدغه اشتغال داشتند، اما هماکنون این مشکل بهندرت بهچشم میخورد و فرصتهای شغلی زیادی وجود دارند، اما نیروی متخصص برای پر کردن جاهای خالی نداریم.