-
بلاک‌چین بهبوددهنده وضعیت اقتصاد کشور

عباس آشتیانی، پژوهشگر حوزه بلاک‌چین و رمزارزها

ارزهای دیجیتال نظیر بیت‌کوین نوعی از دارایی هستند که چند سالی می‌شود مردم ایران و جهان با آن معامله می‌کنند که در اتفاقی جدید صندوق بین‌المللی قابل‌معامله در بورس برای این قبیل از دارایی‌های جهان‌روا ایجاد شده است. این اتفاق نشان می‌دهد که این سطح از دارایی با هدف سرمایه‌گذاری و کسب سود در کشورهای مختلف مورداقبال مردم قرار گرفته است.

عباس آشتیانی، پژوهشگر حوزه بلاک‌چین و رمزارزها

ارزهای دیجیتال نظیر بیت‌کوین نوعی از دارایی هستند که چند سالی می‌شود مردم ایران و جهان با آن معامله می‌کنند که در اتفاقی جدید صندوق بین‌المللی قابل‌معامله در بورس برای این قبیل از دارایی‌های جهان‌روا ایجاد شده است. این اتفاق نشان می‌دهد که این سطح از دارایی با هدف سرمایه‌گذاری و کسب سود در کشورهای مختلف مورداقبال مردم قرار گرفته است. بنابراین باید گفت، دارایی‌های رمزارزی که بر بستر بلاک‌چین فعالیت می‌کنند، ارزش بین‌المللی دارند که جابه‌جایی آنها در سطح بین‌المللی و در مقیاس خرد و کوچک، می‌تواند موردتوجه کشورها قرار بگیرد. به‌طورقطع بلاک‌چین به‌عنوان یک فناوری نوظهور می‌تواند به بهبود وضع اقتصاد کشور کمک کند.

با ایجاد توکن‌هایی که پشتوانه‌ای از جنس دارایی‌های سنتی کشور دارند، می‌توان به توسعه بازار دارایی‌های داخل کشور نظیر سهام، املاک یا بازار بورس پرداخت. حتی با کمک فناوری بلاک‌چین می‌توانیم سهم بیشتری در بازار بین‌المللی داشته باشیم، همچنین می‌توانیم ورود سرمایه خارجی را در املاک و سهام کشور هموارتر کنیم و در تامین مالی شرکت‌ها از فناوری بلاک‌چین بهره ببریم. اما آن روندی که در کشور شاهدش هستیم، این است که مردم با نیت حفظ ارزش سرمایه متاثر از تورم و سیاست‌های پولی کشور، سمت این بازار رفته‌اند. به‌عبارت‌روشن‌تر، همان‌گونه که اغلب مردم برای حفظ یا ارتقای سرمایه به‌دلیل تورم، به خرید فلزات گرانبها یا ملک و... روی می‌آورند، به‌همین‌دلیل هم، ارز دیجیتال می‌خرند؛ بنابراین هدف مردم در کشورهایی که نرخ رشد تورم بالایی دارند، حفظ سرمایه است.

در این بخش از اکوسیستم ارزهای دیجیتال به‌طورکلی در گام نخست نمی‌توانیم شاهد اثر مستقیم اقتصادی خاصی باشیم. به‌عبارت‌روشن‌تر، نمی‌توان گفت که اثر مثبت یا منفی اقتصادی دارند، اما اگر سود و سرمایه کسب‌شده در قالب‌های گوناگون از کشور خارج شود یا به‌عبارتی فرار سرمایه شکل بگیرد، به‌طورقطع برای اقتصاد کشور مضر خواهد بود و اثر اقتصادی منفی خواهد داشت؛ اما اگر بتوان این دارایی تهیه‌شده را کاربردپذیر کرد و در چرخه تجارت خارجی یا به تامین نیازهای خرد کشور نظیر نیازهای دانشجویی و پزشکی اختصاص داد، در چنین شرایطی، کاربردپذیر و بی‌شک منجر به بهبود وضعیت اقتصادی می‌شود. به‌طورطبیعی مردم همواره بخشی از درآمد و سبد زندگی خود را به خرید دارایی‌هایی نظیر طلا، ملک، خودرو یا سهام در بورس و در چند سال اخیر به خرید رمزارزها اختصاص می‌دهند؛ در این مرحله نفع حاکمیت در بحث اقتصاد مطرح نیست، اما ایجاد اثر اقتصادی مثبت یا منفی در دنیای رمزارزها، بستگی به مواجهه سیاست‌گذاران با این نوع از دارایی‌ها دارد. همزمان سیاست‌گذار می‌تواند کاری کند که این دارایی‌ها، مشاهده‌پذیری کمتری داشته باشند یا می‌تواند به چرخه اقتصاد کمک بیشتری کند؛ بنابراین نوع مواجهه حاکمیت است که تعیین‌کننده تبدیل شدن این فرصت به تهدید است.

متاسفانه در کشور مدیریت، تنظیم‌گری و قانون‌گذاری رمزارزها، روال استانداردی نداشته است. باتوجه به شرایط اقتصادی خاص کشور، بانک مرکزی بیش از هر چیز دغدغه حفظ ارزش پول ملی را دارد. به‌عبارت‌روشن‌تر، تبدیل ریال به هر چیزی که منجر به دفع آن شود، به‌طورقطع برای بانک مرکزی، توسعه رمزارزها مطلوب نیست. این روند معیوب می‌تواند تاثیر جدی بر کل اقتصاد کشور داشته باشد. گفتنی است، حرکت مردم به‌سمت بازارهای سرمایه‌گذاری از جمله رمزارزها ناشی از تورم و نبود ثبات اقتصادی است و رابطه علت و معلولی دارد. به‌عبارت‌روشن‌تر، خرید طلا یا رمزارز باعث تورم نمی‌شود؛ بلکه تورم باعث روی آوردن مردم به این نوع دارایی‌ها می‌شود. از یک‌سو، دستگاه‌های ذی‌صلاح و ذی‌ربط تاحدودی در بحث تنظیم‌گری این حوزه شانه خالی کردند و تمام مسئولیت این فرآیند را بر دوش بانک مرکزی انداختند. از سوی دیگر، بانک مرکزی هم به‌دلیل ماهیت و وظیفه‌ای که در کشور دارد، اقدام به بکارگیری سیاست‌های توسعه‌ای برای رمزارزها نمی‌کند. حتی تاحدودی مانع توسعه فعالیت رمزارزها در کشور هم شده که این جزو فعالیت‌های ذاتی بانک مرکزی است. متاسفانه عدم‌حمایت شورای‌عالی فضای مجازی و وزارت امور اقتصادی و دارایی موجب شد تا ست‌اندازهای پیش‌روی توسعه ارزهای دیجیتال در کشور روزبه‌روز بیشتر شود. تا ۲ سال گذشته، ایران پا به پای دیگر کشورها در دنیای رمرزارزها فعال بود، اما از ۲ سال پیش با شناخته شدن این موجودی‌ها نظیر بیت‌کوین، این درخشش رو به افول رفت.

به‌اعتقادمن، تنظیم‌گری رمزارزها نباید تنها به دوش بانک مرکزی بیفتد. ضعف اصلی که تاکنون وجود داشته، این بوده است که بانک مرکزی به‌تنهایی متولی این تنظیم‌گری بود که وزارت امور اقتصادی و دارایی و دیگر نهادهای مرتبط مسئولیت آن را برعهده نگرفتند. این امر باعث شد که بانک مرکزی براساس وظیفه ذاتی خودش با موضوع توسعه رمزارزها در کشور برخورد کند که به‌طورقطع، عدم‌رسمیت‌بخشی و عدم‌توسعه است. به‌طبع بانک مرکزی علاقه به توسعه یک بازار جایگزین سرمایه‌گذاری برای ریال ندارد و تا زمانی که دستگاه‌های ذی‌صلاح نظیر وزارت اقتصاد مسئولیت تنظیم‌گری این عرصه را به‌طورکامل نپذیرند، نمی‌توان آینده روشنی را در این حوزه برای کشور متصور بود. همان‌گونه که بانک مرکزی علاقه ندارد، طلا و ارز جایگزین ریال باشد، علاقه‌ای هم به تبدیل دارایی‌ها به رمزارز ندارد. گفتنی است، در اغلب کشورها تنها بانک‌های مرکزی به‌عنوان نهاد رگلاتور شناخته نمی‌شدند. نهادهای خودتنظیم‌گر باعث ایجاد یک شفافیت مطلوب و یک ساماندهی مناسب به حوزه رمزارزها هستند. به‌نظرمن، تاکنون گام‌های درستی برای این روش برداشته شده و ممکن است شاهد ساماندهی بهتری برای فعالیت این کسب‌وکار نیز باشیم. برای اینکه وزارت امور اقتصادی و دارایی چنین نهادی را در هماهنگی میان نهادها به‌وجود آورد، یکی از ارکان مهم آن، بانک مرکزی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین