تولید رقابتی شرط بقا
محمدحسین بصیری-کارشناس و فعال معدنی
بهطورکلی ماهیت همه تصمیمگیریهایی که تا امروز برای بخش معدن اتفاق افتاده، در این راستا بوده است که کار انجام نشود و چگونگی آن، به هنر مدیران بستگی داشته است. بهاینترتیب، روشهای گوناگونی برای مانعتراشی بر سر راه تولید بهکاربرده شده تا هیچکس نتواند کار کند.درباره مشکل ماشینآلات معدنی، وضعیت عجیبی پیش آمده که میتوان آن را با میوهفروشیهایی مقایسه کرد که بار خود را درهم میفروشند و کسی نمیتواند میوه موردنظر خود را جدا کند و خریدار محکوم است که از یکطرف هرچه هست و نیست، بردارد.بهنظر من، سیاستی که وزارتخانه تا امروز پیشگرفته، دقیقا مثل میوهفروشی درهم حتی شاید بتوان گفت بدتر از آن است؛ زیرا میوهفروش میگوید گوجهفرنگی میخواهی آن را در هم بردار، اما در این زمینه گفته میشود بهازای هر گوجهفرنگی، باید یک شلغم هم برداری! که البته این موضوع مربوط به دیروز و امروز نیست و نمیتوان آن را منسوب به یک دوره و یک وزیر دانست. وقتی معدنی برای مثال ۱۰۰ دستگاه دامپتراک ۱۰۰ تنی لازم دارد، معدندار وادار میشود که از خودروساز داخلی ۵۰ دستگاه ماشین داخلی بخرد که نرخ آن معادن کاترپیلار است، اما کیفیت آن یکدهم تولیدات خارجی هم نیست، اما پرسشهای مهمی در این زمینه مطرح است. برای نمونه اینکه چرا باید الزامی دولتی برای این کار باشد و چرا خود مردم نباید تصمیم بگیرند؟ چرا کیفیت ماشینسازیهای داخلی آنقدر بالا نیست یا نرخ مناسبی ارائه نمیدهند که مشتریان بهخودیخود آن را ترجیح بدهند.دولت باید از هپکو حمایت کند، چون بخشی از صنعت کشور است و کاری بسیار باارزش انجام میدهد. بنابراین، وزارت صمت وظیفه دارد که آنها را موردحمایت قرار دهد، اما در مقابل شرط بقای آن، باید این باشد که کیفیت قابلرقابتی با محصولات خارجی داشته باشد. پس باید بهشدت حمایت شوند، اما حمایت با جیب مردم درست نیست.
ماشینسازیهای داخلی هم، در مقابل باید تولیدی رقابتی داشته باشند و اگر نمیتوانند تولیداتی باکیفیت نمونههای خارجی ارائه دهند، باید حداقل در زمینه نرخ عرضه، رقابتی باشند. اگر نرخ تمامشده ماشینآلات داخلی ارزانتر باشد، کسی که توان خرید دامپتراکهای غولپیکر ۱.۲ میلیون دلاری کاترپیلار و کوماتسو را ندارد، محصول داخلی را با نصف نرخ تهیه میکند و بهاینترتیب، بسیاری از معدنکاران هجوم میآورند و تولیدات داخلی را با رضایت کامل خریداری میکنند، اما روالی که در کشور ما جریان دارد، این است، دامپتراکی که تولید داخل یا بهعبارتبهتر، مونتاژ داخلی است، نه کیفیت قابلرقابتی با محصولات خارجی دارد و نه قیمتی کمتر و با زور تولیدکنندگان و معدنکاران را وادار میکنند که از آنها خرید کنند. خلاصه کلام اینکه، تولید داخلی کشور باید رقابتی باشد یا از نظر کیفی یا کمی قابلرقابت با محصولات دیگر کشورها یا برندهای معتبر باشد.امروزه وزارت صمت با یک درجه تخفیف شرایط را به این صورت درآورده است که واردات بهصورت یکبهیک باشد و بهازای خرید یک ماشین داخلی، اجازه واردات یک ماشین خارجی را صادر میکند که این هم بهنظر من، طرح موفقی نخواهد بود و جای تعجب است که چرا با این تصمیمات ناکارآمد، هر دفعه یک بخش از تولید و جامعه معدنی را تحتالشعاع قرار میدهند.
گذشته درخشان هپکو
تجهیزات و ماشینآلات معدنی جزو محصولات خاص است و تولیدکنندههای کمی در سراسر دنیا توان ساخت آنها را دارند و فعال شدن ماشینسازیهای داخلی، نهایت آرزوی ما و اتفاق بسیار مبارکی است.کارخانه هپکو توان بالایی برای ساخت ماشینآلات و تجهیزات دارد که شاید در کمتر جایی از دنیا وجود داشته باشد. این کارخانه پیشتر بولدوزرهایی تولید میکرد که بسیار خوب و باکیفیت بود. در مقام مقایسه، چندی پیش من از یک ماشینسازی فعال در ترکیه بازدید کردم که ۳.۵ هکتار مساحت داشت و در این فضا، تجهیزات کارخانههای فولاد ساخته میشود و من خودم شاهد بودم که از همه دنیا سفارش داشتند، اما کارخانه هپکو با مساحتی قریب به ۱۰۰هکتار که چند ۱۰ برابر بزرگتر از آن کارخانه کوچک در ترکیه است، توان تولید خود را از دست داده و این تراژدی بسیار تلخی است و جای تاسف دارد که این کارخانه بسیار عظیم کشور ما یا دیگر ماشینسازیها، بهترین تجهیزات را دارند، اما متروک ماندهاند و تولید قابلتوجهی ندارند.
البته بعضی از قسمتها وجود دارد که تولید آنها بهصورتانحصاری در دست تعداد معدودی از شرکتها است. بهطورمثال، گیربکس و موتور دامپتراکهای غولپیکر ویژگیهای منحصربهفردی دارد و تنها تعداد انگشتشماری از تولیدکنندهها در جهان توان تولید این قطعات خاص را دارند.اما ساخت بدنه دامپتراک هم چیز کمی نیست. بهراحتی در کارخانه هپکو ساخته میشود. علاوه بر این، هپکو قابلیت و توان تولید بسیاری از تجهیزات سنگین مثل کرینهای بنادر (جرثقیلهای غولپیکر بنادر و...) را دارد، اما متاسفانه در این زمینه هم رونق چندانی ندارد و این رکود در بخش صنعت و اقتصاد، گریبان آنها را هم گرفته است.پس کمک به این کارخانهها بسیار ارزنده است، اما نه با فشار به تولیدکنندگان و نه اینکه از جیب آنها هزینه شود تا این کارخانهها موردحمایت قرار گیرند.