درد نان سد تولید علم
محمد عبدالحسینزاده پژوهشگر
جذب نخبگان باید جزو برنامههای سیاستگذاریهای مهم در کشور باشد که برای این هدف نیازمند یک سیستم جامع و هوشمند و بهروز هستیم. وی بااشاره به سخن اخیر رئیس معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان و رئیس بنیاد ملی نخبگان در رابطه با جذب ۵ هزار نفری نخبگان تا پایان سال آینده به صمت گفت: ظرفیت کشور بیش از ۵ هزار نفر جذب نخبه است. بنابراین جذب ۵ هزار نفر کار دشواری نیست، اما اینکه تا چه حد میتوانیم به چنین هدفی برسیم، خود جای بحث دارد. جذب نخبگان کشور هدفی است که نیازمند همافزایی همهجانبه میان معاونت علمی و وزارت علوم و وزارت بهداشت و دیگر وزارتخانههای مربوطه است. بهعبارتدیگر، تا زمانی که اراده ملی برای این امر شکل نگیرد، راه به جایی نخواهیم برد.
از یکسو، جامعه و نظام شغلی ایران در شرایط فعلی نخبهپذیر نیست و از طرفی هم، نخبگان علاقهای برای فعالیت در دستگاههای اجرایی ندارند. گفتنی است، نهادهای دولتی از نخبگان مقطع کارشناسیارشد و دکتری برای فعالیت در دستگاههای بهره میگیرند، اما آماری که از سوی بنیاد ملی نخبگان منتشر شده، حاکی از آن است که مهاجرت نخبگان بیشتر در دوره لیسانس اتفاق میافتد، بنابراین باید فکری به حال دانشجویان کارشناسی کرد که بیشترشان در فکر رفتن هستند. بهطورمعمول، افراد در مقاطع بالاتر، ریسک مهاجرت را نمیپذیرند و ترجیح میدهند خود را با شرایط موجود سازگار کنند.جذب نخبگان بهویژه نخبگان داخل کشور، نیازمند یک نگرش سیستمی است. متاسفانه تاکنون نظام اداری و دستگاههای اجرایی کشور زمینه مناسبی را برای جذب نخبگان فراهم نکردهاند و شرایط فعلی اجازه جذب حداکثری نخبگان را نمیدهد. بههمیندلیل، راهی جز ایجاد تغییرات بنیادی در بسترهای مرتبط وجود ندارد که بهاعتقادمن در بلندمدت حاصل میشود. در واقع، انتظار نمیرود باوجود بروکراسی خستهکننده حاکم در نظام اداری کشور، جذب نخبگان در دستگاههای اجرایی و اداری در کوتاهمدت اتفاق بیفتد.
محدودیتهایی از جمله پذیرا نبودن نظام اداری، مانع ورود مستقیم نخبگان به دستگاههای اجرایی کشور میشود، بههمیندلیل، باید از نهادهای واسط که بهعبارتی زیستبوم آنها متناسب با فرهنگ دانشبنیانی است، بهره گرفت، چراکه این نهادها پذیرای نخبگان هستند. برای هدف گفتهشده، نیازمند پیگیری چند گام هستیم که با نام بسته سیاستی هوشمند شناخته میشود. ایجاد هستههای علمی مسئلهمحور، یکی از این گامها است. گفتنی است، در گام نخست، در این هستهها دانشجویان با در نظر گرفتن مقاطع تحصیلی آنها باید تفکیک شوند. گام دوم به تفکیک رشتههای تحصیلی تاکید دارد؛ بهعبارتدیگر، باید هستههای علمی مربوط به مقاطع و رشتههای تحصیلی بهطورجداگانه تشکیل شود. ناگفته نماند که این هستههای علمی در شرایط فعلی هم در کشور وجود دارند، اما فاقد آییننامه مجزا با تفکیک رشته و مقطع تحصیلی هستند.
استادان جوان و فعال یکی از اهرمهای جذب نخبگان بهحساب میآیند. آنها میتوانند جذبکننده نخبگان باشند، بههمیندلیل باید تاکید ویژه برای نگهداشت استادان جوانی که درحالحاضر فعال هستند، داشته باشیم. همچنین، شاگردپروری هم دیگر رویکرد مهم نگهداشت نخبه یا جذب آنان است که الزاماتی دارد.
وقتی این الزام از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وجود داشته باشد که برای ارتقای علمی باید مقاله یا کتاب بنویسند یا اختراعی را بهثبت برسانند؛ این افراد زمانی برای شاگردپروری نمیگذارند و دانششان محصور در مقاله و کتابها میشود.متاسفانه زیستبوم قانون و مقررات کشور مردمگریز است و برای نخبگان دافعه دارد، بههمین سبب، الزام ایجاد مسیری که نظام قانون و مقررات را نخبهپسند کند و در نهایت، به حذف دستاندازهای قانونی بینجامد، بهشدت احساس میشود. همچنین، در بیشتر کشورهای توسعهیافته توجه ویژهای به ابزارهای اطلاعاتی و گفتمانی میشود که رسانه یکی از آنها است. این ابزارها بهطورمعمول بهعنوان جهتساز و جهتدهنده به نخبگان شناخته میشوند و بهنوعی موردبهرهبرداری قرار میگیرند که در نهایت به تقویت عرق ملی نخبگان بینجامند. در گام سوم، نشان دادن تجارب موفق و آشنایی با نخبگان ملی در زمان گذشته با استفاده از این ابزارها میتواند راهکار سودبخشی برای پیگیری این گام باشد؛ گفتنی است، هدف ایجاد احساس مثبت است.
گام بعدی، مربوط به موانع مالی و اقتصادی است. تا وقتی نخبگان درد نان و مسکن داشته باشند، نمیتوانند به تولید علم بپردازند. در حقیقت، پول اصلیترین عامل ایجاد یا نبود انگیزه است. بهعبارت روشنتر، باید شرایط رفاهی و ابتداییترین معضلات مالی نخبگان رفع شود تا آنها بتوانند با آرامشخاطر دست به تولید علم و فناوری بزنند. در واقع، اگر نخبگان دغدغه مالی نداشته باشند، میتوانند کارآیی لازم را در بدنه تولید و سرمایه ایجاد کنند. مجموعه این گامها میتواند به طراحی سیاست هوشمند در راستای جذب مخاطب بینجامد. همچنین، میتوانیم هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، نتیجه درخوری را دریافت کنیم.