فراتر از ایدهپردازی گام بردارید
امیرحسین حسینیپژوه شتابدهنده فعال در کارآفرینی
شتابدهندهها برای شتاب دادن به رشد استارتآپها ایجاد شدهاند. آنها تاثیر بسیار زیادی در رشد و توسعه یک شرکت نوپا دارند، اما متاسفانه چند سالی میشود که این مراکز در اکوسیستم نوآوری کشور با افت فعالیت مواجه شدهاند. در واقع، تعداد شتابدهندهها در گذشته نه چندان دور، بیشتر از گذشته و فعالیت آنها هم بیشتر بود و بهعبارتی، فعالتر بودند، اما بهتدریج شاهد کاهش فعالیت آنها شدیم که دلیل آن به بیمار بودن اقتصاد کشور بر میگردد. همچنین، آشنایی با مفاهیم اولیه، جزو اصلیترین گامهای توسعه یک کسبوکار است. شناخت بازار و پردازش ایده هم جزو مواردی است که استارتآپها در بدو اتصال به شتابدهندهها باید مدنظر قرار دهند، چرا که این مولفهها آنها را سریعتر به هدفشان که توسعه کسبوکار است، میرساند. بهعبارت روشنتر، بهتر است استارتآپها در نقطه صفر نباشند و تا حدی با فرآیند توسعهای آشنا باشند و مفاهیم اولیه را بدانند. بهطورمعمول، تیمهای استارتآپی پیش از اینکه به مراحل گفتهشده برسند، خواهان همکاری با شتابدهندهها هستند، همین امر باعث میشود تا حد زیادی یا بهنتیجه نرسند یا دیر بهنتیجه برسند. در برخی موارد هم، ممکن است شتابدهندهها کمک چندانی به مجموعههای استارتآپی که در نقطه شروع و صفر قرار دارند، نکنند، بنابراین استارتآپی که فراتر از ایدهپردازی گام نهاده باشد، تا حد زیادی رویکردهای شتابدهندگی برایش سودمندتر خواهد بود. آموزشپذیری هم از دیگر مولفههای مهم توسعه کسبوکار یک استارتآپ است که انتظار میرود در همکاری با شتابدهندهها مدنظر قرار گیرد. بسیاری از استارتآپها، آموزشپذیر نیستند و این باعث میشود که روند سوددهی با اختلال مواجه شود.
آخرین مولفهای که در بحث انتظارات شتابدهندهها اهمیت دارد، این است که استارتآپها باید انگیزه و قدرت کافی برای خروج از دایره شتابدهندگی را داشته باشند، چرا که حضور در موقعیت شتابدهنده، موقتی است. بسیاری از استارتآپها وقتی با شتابدهندهها همکاری میکنند، توانایی خروج از این مرحله را ندارند که این هم به نداشتن قدرت و توانایی لازم استارتآپ برای فعالیت مستقل خود برمیگردد. اگر رهبران استارتآپها نتوانند همراهانی را با خود شریک کنند و آنها را برای این همراهی قانع کنند، برای توسعه ایدههای فناورانه خود با مشکلات عدیده مواجه میشوند. این افراد در ادامه مسیر نمیتوانند شتابدهندهها یا سرمایهگذاران را قانع کنند و در نهایت، مسیری ناتمام را برای خود خلق میکنند. همواره توانایی و مهارت صاحبان ایده و تیمهایشان است که زمینه فعالیت آنان را رقم میزند، اما اینکه کدام ایده جان میگیرد و تبدیل به یک کسبوکار پویا میشود، ارتباط نزدیکی با رفع مشکلات روز جامعه دارد. تجربه نشان داده است که برخی شرکتهای دانشبنیان که بر بستر فناوری فعالیت میکنند، محصولاتی را تولید میکنند که موردنیاز بازار نیست و در نهایت در بدو ورود به بازار، متحمل شکست میشوند، بنابراین شناخت نیاز بازار، اصلیترین دانشی است که همه رهبران استارتآپها پیش از شروع کار باید نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشند، پس بهتر است در فازهای نخست ایدهپردازی، نیاز مشتریان را در نظر بگیرند.
باتوجه به اینکه یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما مسکن است، خوب است استارتآپها در این زمینه فعالیتهای جدیتری داشته باشند. ایدهپردازان میتوانند با تمرکز روی راهکارهای حل معضلات مسکن، ایدههای نو و فناورانه بسیاری را در قالب اپلیکیشنها و... بهمنصه ظهور برسانند. برای مثال، اگر یکی از مشکلات مسکن قیمتگذاری است، آنها میتوانند با کمک هوشمصنوعی پیشبینی دقیقتر و نزدیک به واقعیت را ارائه بدهند. در این زمینه، دادههایی که استارتآپها از مشتریان میگیرند، اهمیت زیادی در شناخت بازار هدف دارند. بسیاری از استارتآپها بهقدری نیازمند دریافت داده و اطلاعات هستند که گاهی شاید لازم باشد، ماهها زمان صرف این امر کنند. از آنجایی که انتظار دریافت سود در مدت زمان کوتاه، یکی از انتظارات استارتآپهای نوپا در بدو آغاز فعالیتشان است و همین امر، تبدیل بهدلیل فروپاشی آنان و بازماندن از ادامه مسیر شده، بسیاری از کارشناسان معتقدند که سوددهی امری زمانبر است که بیشتر رهبران استارتآپی باید نسبت به این امر واقف باشند و زمانبندی خود را داشته باشند؛ همچنین داشتن یک استراتژی برای دریافت سود، اصلیترین مولفهای است که رهبران استارتآپها باید به آن توجه کنند؛ زمانبندی و استراتژی در اهداف، کمک زیادی به رهبران استارتآپها در سوددهی میکنند.
رهبران استارتآپها باید دارای یک چشمانداز مالی باشند؛ چرا که ماهیت فعالیتشان برمبنای اقتصاد است و در اصل یک استارتآپ براساس دریافت سود تاسیس میشود. از مواردی که میتواند ثاثیر جدی در مدتزمان سوددهی بگذارد، تغییر نرخ ارز است که ناشی و متاثر از شرایط گوناگون است. این عامل برای استارتآپهایی که به خارج از کشور خدمات میدهند یا محصولاتشان وابسته به مواد اولیه وارداتی است، اهمیت زیادی دارد. ورود سرمایه برای روی غلتک افتادن فعالیت شتابدهندهها هم اهمیت زیادی دارد. این سرمایه از سوی صندوقهای دولتی و نیمهدولتی جاری میشود. افزون بر آن، دریافت سرمایه از سوی صنایع سنتی که تراکنش مالی بالایی دارند هم، میتواند در تامین سرمایه، بازوی کمکرسان مهمی باشد. این امر نیازمند اقناع صاحبان این صنایع است. از آنجایی که تمرکز تیمها باید بر توسعه کسبوکار خود باشد، وجود کاغذبازیهای طولانیمدت و در برخی موارد دشوار، شرایط را برای چنین هدفی سختتر میکند و بهتر است که رهبران استارتآپها درگیر موضوعاتی نظیر دریافت مجوزها و بیمه نشوند.