سیکل معیوب بازار مسکن
محسن فلکی-کارشناس بازار مسکن
ساخت مسکن بهدلیل بیشترین پیوندهای بعدی و پیشینی که با بخشهای مختلف اقتصاد دارد، میتواند زمینهساز رونق تولید در همه آنها شود و همچنین اشتغالآفرینی بسیار زیادی هم داشته باشد. یکی دیگر از محورهای اثربخشی رونق ساختوساز، ماهیت ضدتورمی آن است. با هدایت منابع و تسهیلات بانکی بهسمت مسکنسازی، از رفتن سرمایهها به سوی دلالی در بازارهای ارز، طلا و خودرو جلوگیری و یکی از ریشههای تورم خشکانده میشود.همچنین، با افزایش عرضه مسکن، تب بالای بازار تاحدود زیادی آرام خواهد شد و از این نظر هم به مدیریت تورم انتظاری کمک خواهد کرد.
براساس آمارها، حدود ۵۰ درصد از هزینههای خانوار در کشورمان را بخش مسکن میبلعد که اگر این حوزه سامان یابد، بخش اصلی فشار هزینهای از دوش خانوار برداشته میشود.مسکن در کشور ما بهعلت رونق نداشتن تولید و مشکلاتی که در صنعت و تجارت خارجی وجود دارد، از کالای مصرفی به کالای سرمایهای تبدیل شده است و بهعنوان مطمئنترین کالا برای سرمایهگذاری در بین مردم شناخته میشود.
بههمینعلت، مشکلات مسکن در کشور فراتر از جابهجایی دولتها است و هر دولتی هم که میآید، نظر و سلیقه خود را دنبال میکند و نبود منشوری واحد در ساخت مسکن، باعث موفق نبودن طرحهای مسکنی از جمله مسکن مهر و نهضت ملی مسکن میشود و بسیاری از مردم، بهویژه خانهاولیها از مسکن دور میمانند. کشور بهعلت افزایش بازارهای موازی و ناکارآمدی متولیان مسکن در کشور، دچار رکود تورمی شده و اینکه مردم توان خرید ندارند، باعث فلج شدن بسیاری از اصناف مرتبط با مسکن شده است. در چنین شرایطی، سازندههای سنتی مسکن که با افزایش نرخ مصالح ساختمانی با کمبود نقدینگی مواجه شدهاند، حاضر هستند تا برای انجام تعهدات خود، دست به فروش ۵ تا ۱۰ درصدی زیر نرخ املاک خود بزنند.بعد از رشد افسارگسیخته مسکن در چند سال گذشته و رویا شدن مسکن برای خانهاولیها و در کنار آن، بیاثر بودن وام خرید مسکن و باتوجه به اینکه عمده هزینه مسکن صرف زمین میشود؛ سیاستگذار باید به فکر راهحل جدید برای خانهدار کردن مردم باشد که در این زمینه، اهدای زمین رایگان به مردم و کارآمدتر کردن صندوق مسکن ادارات و شرکتها میتواند بسیار موثر باشد.
ما در بحث مسکن، تشکل انبوهسازان را داریم که به ۲ بخش صنعتیسازان و سنتیسازان تقسیم میشوند که اگر سازندههای سنتی با اطلاعات و تکنولوژی روز این صنعت آشنایی بیشتر داشته باشند و طبق استانداردهای جهانی عمل کنند، نهتنها به نرخ تمامشده افزوده نمیشود، بلکه کاهش نرخ تمامشده مسکن را خواهیم داشت.در تمام دنیا به مسکن نگاه مصرفی دارند، اما متاسفانه در کشور ما بهعلت رونق نداشتن تولید، بیشتر مردم مسکن را با دید سرمایهای نگاه میکنند و متاسفانه سیاستگذار بهجای اصلاح این نگاه خود، با تصمیمات غلط مانند بورس مسکن، مهر تایید به این فرهنگ غلط میزند و ما با فرار سرمایه از بخش تولید و سرازیر شدن نقدینگی به بخش مسکن روبهرو میشویم و این سیکل معیوب، همچنان ادامه پیدا میکند و ما هرساله شاهد رشد افسارگسیخته نرخ مسکن هستیم.