ضعف مدیریت را با انتقال آب پوششندهید
محمد درویش-پژوهشگر و فعال محیطزیست
انتقال آب از دریا همواره جزو گران ترین پروژه های آبرسانی به حساب می آید و معمولا زمانی دست به این عمل می زنند که منطقه ای از میزان شدید کم آبی رنج ببرد. در کشورمان، خط اول انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان از سال ۱۳۸۸ تعریف و در سال ۱۳۸۹ مصوب و عملیات اجرایی آن آغاز شد و به مرور به بهره برداری رسید. روزگاری یزد معروف بود به قنات و قنوت و قناعت؛ متاسفانه امروز طبق دسته بندی وزارت نیرو، این استان پنجمین استان پرمصرف آب در کشور است. استقرار صنایع آب بر، مصرف بدون برنامه ریزی و تغییر الگوی مصرف از سوی مردم، دلایل اصلی این میزان از مصرف بالای آب استان است. بیلان آب سفره های زیرزمینی در استان یزد منفی است و این به ضعف مدیریتی مسئولان در چند دهه اخیر برمی گردد. توان یزد در برداشت از این منابع آبی، حدود ۹۰۰ میلیون مترمکعب در سال است؛ در حالی که در طول چند دهه اخیر، سالانه بیش از ۱ . ۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت می شود که منجر به منفی شدن بیلان آب های زیرزمینی در این استان شده است. به همین دلیل، بخش های بزرگی از استان یزد به ویژه در محور اردکان و میبد، به دلیل خالی شدن سطح زیرزمین، درگیر فرونشست های زیادی شده اند.باتوجه به این شرایط، انتقال ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از خلیج فارس، احتمالا توانایی حل پایدار مشکل کم آبی یزد را نخواهد داشت. انتقال آب از خلیج فارس تنها می تواند مانند یک مسکن عمل کند.مرگ دشت یزد زمانی رقم خورد که به جای اتکا به ظرفیت های واقعی این استان، خارج از توان طبیعی به بهره برداری محیطی پرداختیم و تفاوتی میان این استان و استان های مشابه، با دیگر مناطقی که از منابع آبی برخوردارند، قائل نشدیم.
برای مثال، تبدیل یزد به قطب تولید گوشت قرمز، نمونه بارز این بهره برداری های مخرب است؛ گوشت قرمزی که برای تولید هر کیلو از آن، ۱۵ هزار و ۵۰۰ لیتر آب مصرف می شود، در حالی که میانگین بارش یزد کمتر از ۱۰۰ میلیمتر و تبخیر آن بیش از ۴۰۰ میلیمتر است. پیشینیان با احداث بادگیرها، کاریزها و یخچال ها نشان دادند که توانایی سازگاری با این نوع از اقلیم گرم و خشک را دارند و میزان مصرف آب زیادی هم نمی خواهد. در واقع، آنها می دانستند چگونه باتوجه به توان محیطی، چیدمان توسعه را در استانی نظیر یزد طراحی کنند. اگر خواهان تاب آوری در برابر بحران آب هستیم، باید به جای اجرای پروژه های پرهزینه، سبک زندگی متناسب با توان اکولوژی منطقه تغییر کند. نخستین کاری که باید در قبال استانی که بیلان آب منفی دارد، انجام داد؛ تعادل بخشی سفره های آب زیرزمینی است، نه اینکه در طول سال ها صنایع آب بر زیادی در منطقه مستقر شوند. وقتی طرح هایی نظیر انتقال آب به راه می افتد، به نوعی چراغ سبزی برای ادامه فرآیند مخرب و تغذیه غول صنایع آلوده کننده در این استان ها است. به گفته برخی از کارشناسان انتقال آب، گران ترین شیوه مدیریت منابع آب است که تنها در شرایط بسیار بحرانی، مجاز به استفاده از چنین رویکردی هستیم. ممکن است در آینده شاهد نابودی گونه های بسیاری از آبزیان دریا به واسطه زیست در آب های خاکستری باشیم. همچنین آب شیرین کن ها گازهای گلخانه ای زیادی تولید می کنند که موجب تشدید خطر تغییر اقلیم خواهند شد.