نانوپزشکی بیماری را ریشهکن میکند
هاشم رفیعیتبار ـ از بنیانگذاران نانوپزشکی کشور
پزشکی نوین از زمان پاستور و کخ برپایه استفاده از علم بیوشیمی بنیان نهاده شد. به عبارت دیگر، طی ۱۵۰ سال گذشته پیشرفت های قابل توجهی در حوزه های مختلف تشخیص و درمان پزشکی به وقوع پیوسته، با این حال علم و فناوری پزشکی موجود هنوز با محدودیت های بسیار جدی روبه رو است.
نانوپزشکی در تشخیص و درمان بیماری ها در مقایسه با طب رایج کاربرد وسیع دارد. به عنوان نمونه، با علم امروز پزشکی رایج نمی توان مکانیزم شروع، شکل گیری، رشد و تکثیر تومورهای سرطانی را به طور بنیادی و در مقیاس های مولکولی و زیرمولکولی بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این امر به ویژه درباره پیدایش و درمان به موقع پدیده خطرناک متاستاز (پخش غیرقابل کنترل سلول های سرطانی) صادق است. در حالی که با نانو پزشکی با دقت بالایی می توان این فرآیندها را به طور بنیادی بررسی و در نهایت تحت کنترل دقیق درآورد یا برای مثال در مقیاس تک سلولی، طب معمولی از اساس به هیچ وجه قادر به تشخیص افت وخیزها و اختلالات تخریب کننده سلول ها و بیومولکول ها نبوده و نمی تواند تک سلول ها (و حتی چند صد هزار سلول) تخریب و سرطانی شده را به موقع و بدون آسیب رساندن جدی به سلول های سالم جانبی از بین ببرد، در حالی که این امر در نانوپزشکی و در مقیاس نانو قابل تحقق است و یکی از زیرمجموعه های درخشان علم نانو پزشکی در حوزه تشخیص و درمان زودرس عارضه هایی از قبیل سرطان است. در روش های رایج درمان سرطان بیشتر از ترکیب پرتودرمانی و شیمی درمانی استفاده می شود. طی این فرآیند درمانی، تمامی سلول ها چه سالم و چه سرطانی، چه در بافت سرطانی و چه در بافت غیرسرطانی، موردتهاجم گسترده با پرتوهای انرژی بالا (نظیر پرتوهای ایکس یا گاما) قرار می گیرند و گاهی بسیاری از سلول های سرطانی نشده، به ویژه در سرطان پستان، دچار عوارض جانبی از جمله سرطان ثانوی می شوند، در حالی که در نانوپزشکی با استفاده از پروتکل ها و نانوبیوحسگرهای فوق حساس می توان تنها سلول های سرطانی را غربال و موردتهاجم قرار داد.
در نانو پزشکی، ریشه های مولکولی، اتمی و زیراتمی بیماری ها و عارضه های مشاهده پذیر کشف می شوند، حتی در سطح ژن ها در مولکول حیاتی DNA و در همان سطوح و مقیاس ها عوامل بروز بیماری ها سرکوب می شوند. در حقیقت، با استفاده از نانو فناوری پزشکی بیماری ها در بنیاد خود ریشه کن می شوند، در صورتی که طب رایج از اساس فقط به مهار کردن عارضه می پردازد و قادر به درمان انتخابی عوامل سرطان زا نیست. در طب فعلی حتی در بهترین بیمارستان های دنیا نیز در حال حاضر نمی توانید برای درمان بیماری های صعب العلاج، تک سلول های درگیر در این بیماری ها را مخاطب قرار دهید، بلکه یک تومور را که دارای میلیاردها سلول است، در مقیاس خود تومور موردحمله قرار می دهید که نه تنها آن را به صورت کامل نابود نمی کند، بلکه به سلول های سالم جانبی نیز آسیب های جدی وارد می کند.
با کمک علوم نانو می توان به تمامی چراهای عالم پزشکی پاسخ داد. این در حالی است که طب سنتی امکان ندارد، بتواند به شما پاسخ چرایی پیدایش اولیه بیماری آلزایمر یا بسیاری از بیماری های مغزی از قبیل صرع، بیماری پارکینسون و بیماری هانتیتون را بدهد، هرچقدر هم رژیم غذایی مناسب و فعالیت ورزشی را دنبال کرده باشید، مکانیزم و شرایط اولیه بیماری آلزایمر یا پارکینسون در مغز شما بروز می کند. تنها با رعایت اصول پیشگیری می توان از بروز بیماری ها جلوگیری کرد و برای پیشگیری نیز اول باید پیش بینی و برای پیش بینی اول باید یک مدل محاسباتی پیچیده را طراحی کرد. حرکت علوم در تمامی عرصه ها به سمت همگرایی است. در آینده با کمک علوم همگرا قادر به طراحی سیستم هایی بسیار پیشرفته تر از انسان ها خواهیم بود. البته این به معنای دخالت در امر خلقت نیست. تنها می خواهیم مفهوم، چگونگی و چرایی قوانین به کار رفته، در شرایط خلقت را بررسی کنیم، هدف دانش، کشف چراها است و پاسخ به این چراها تنها با علوم نانو و در سطوح مولکولی و اتمی داده می شود. طب سنتی و حتی پزشکی رایج قادر نیست، پاسخ بسیاری از چراهای پزشکی را بدهد. به عنوان نمونه، نمی توان از طب موجود توقع داشت که قادر باشد، پاسخ دقیقی برای علل بروز علائم اولیه شروع بیماری آلزایمر داشته باشد. همین علائم در مغز فردی که شیشه مصرف می کند نیز، ایجاد می شود و علم نانو می داند که چه مکانیزم هایی در آن دخیل بوده و کدام ذرات مغناطیسی با حمله به میکروتوبول های سلول های عصبی باعث بروز این علائم می شوند.