-

صادرات مکمل زنجیره تولید است

حجت‌الله فیروزی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس

در حوزه معدن، می ‌ توان نکات برجسته و ویژگی ‌ های بسیار مهمی را مطرح کرد. نخستین نکته این است که کشور ما از نظر تنوع و میزان ذخایر معدنی در زمره کشورهای برتر جهان است و بخش عمده ‌ ای از مواد معدنی شناخته ‌ شده در جهان در کشور ما یافت می ‌ شود.

نکته دیگر این است که گستردگی معادن در کشور ما بسیار زیاد است و این موضوع در نوع خود کم ‌ نظیر است.

طبیعی است که با این حجم، تنوع و گستردگی مواد معدنی، اگر بتوانیم از این ظرفیت خوب استفاده کنیم، به ‌ طورحتم معدن و صنایع معدنی در رشد تولید ناخالص داخلی بسیار اثرگذار خواهد بود.

با مروری به شرایط کشورهای معدن ‌ خیز دنیا می ‌ بینیم که برخی از آنها با ظرفیت بسیار کمتر از ما در حوزه معادن به ‌ خوبی برنامه ‌ ریزی کرده ‌ اند و کار می ‌ کنند. به ‌ عنوان مثال، ظرفیت معادن بعضی کشورهای امریکای ‌ جنوبی که در حوزه معدن صاحب ‌ نام هستند، بسیار کمتر از ذخایر کشور ما است، اما آنها توانسته ‌ اند از این ظرفیت موجود در کشور خود به ‌ خوبی استفاده کنند.

بنابراین فعال ‌ سازی معدن در کشور ما می ‌ تواند کمک بسیار موثری در افزایش تولید ناخالص داخلی داشته باشد. علاوه بر این، معدن در زمره فعالیت ‌ های مهم اقتصادی است که امکان اشتغالزایی فراوانی دارد.

علاوه بر این، فعالیت ‌ های معدنی تاب ‌ آوری بالایی در برابر تحریم ‌ ها دارد و محصولات و مواد معدنی به ‌ میزان کمتری تحریم ‌ پذیر هستند. به این ترتیب، ریسک سرمایه ‌ گذاری در این حوزه کمتر است و علاوه بر بازارهای داخلی، بازارهای خارجی گسترده ‌ ای هم برای فروش یافت می ‌ شود.

این بازارهای بیرونی تضمین ‌ کننده سرمایه ‌ گذاری در حوزه معدن است. پس هم ظرفیت بازار داخلی و هم امکان صادرات منطقه ‌ ای و جهانی ریسک سرمایه ‌ گذاری در حوزه معدن را کاهش می ‌ دهد.

البته هرچقدر به ‌ سمت تکمیل زنجیره ‌ های تولید حرکت کنیم، ارزش ‌ افزوده بیشتری ایجاد می ‌ شود و نقش تکمیل ‌ کننده و موثرتری در درآمدزایی دارد، اما طبیعی است که صادرات مکمل زنجیره تولید است و هر میزان که امکان صادرات فراهم شود، به ‌ همان میزان، امکان توسعه تولید را فراهم آورده ‌ ایم.

هر تولیدی در بازار منطقه ‌ ای خود به ‌ طورحتم مصرف محدودی دارد و زمانی می ‌ توانیم بگوییم حمایت از تولید انجام گرفته است که حمایت از صادرات داشته باشیم و در حقیقت با این کار حلقه تولید را تکمیل کنیم و به ‌ همان نسبت که بازار بیرونی به ‌ دست می ‌ آوریم، به همان نسبت بتوانیم تولید را افزایش بدهیم. پس از یک ‌ سو، صادرات مکمل تولید است و از سوی دیگر، تولید لازمه حمایت از صادرات است.

به ‌ طورقطع بدون صادرات نمی ‌ توانیم حرف از رشد و تولید بزنیم و تولید بدون بازاریابی و صادرات محکوم به شکست است، بنابراین لازم است سیاست کشور ما این باشد که با توسعه صادرات، بازاریابی جهانی، تعریف و یافتن بازارهای جدید و حمایت از تجار و بازرگانان و کسانی که در سطح جهانی فعالیت اقتصادی انجام می ‌ دهند و محصولات کشور را در دنیا عرضه می ‌ کنند، تولید مورد حمایت قرار بگیرد. بدیهی است، ظرفیت مصرف در داخل محدود است و اگر صادرات در کنار آن وجود نداشته باشد، در عمل تولید در جایی متوقف و محدود می ‌ شود و برای سرمایه ‌ گذار و تولیدکننده دیگر صرفه اقتصادی نخواهد داشت که تولید خود را افزایش دهند و باتوجه به اینکه هزینه ‌ های تولید بالا می ‌ رود، اگر توسعه پیدا نکند، به ‌ طورحتم زیان خواهد دید و ضربه خواهد خورد، بنابراین تنها راه جلوگیری از ضرر و زیان و توقف تولید این است که بازار صادراتی گسترش پیدا کند.

همان ‌ طور که اشاره شد، اگر در کشور سیاست واحدی در حمایت از صادرات نباشد و تولید به زنجیره صادرات متصل نشود، به ‌ طورقطع نمی ‌ توان تولید را حفظ کرد و به رشد و شکوفایی رساند. در کشور ما، حمایت از تولید وجود دارد، اما سازکارهای آن باید بازتعریف و عملیاتی شود، از جمله سازکارها این است که سفارتخانه ‌ ها، رایزنان بازرگانی داشته باشند تا بتوانند در زمینه بازاریابی به صادرکنندگان کمک کنند. علاوه بر این، با کاهش عوارض صادرات، تسهیل مقررات و ارائه اطلاعات دقیق و کامل از کشورهای گوناگون، بازرگانان را به فعالیت بیشتر در این زمینه تشویق و ترغیب کنند. به ‌ علاوه درباره بازگرداندن ارز ناشی از صادرات نباید با مقررات سختگیرانه دست و پای صادرکننده را ببندیم، به ‌ ویژه در شرایط فعلی که محدودیت بانکی وجود دارد، دولت باید تسهیلگری بیشتری داشته باشد تا صادرکننده و بازرگان آسیب نبینند و بازارها را از دست ندهند. نکته مهم دیگر این است که نباید با مقررات خلق ‌ الساعه و با تغییر مداوم مقررات به بازرگان، تاجر و صادرکننده آسیب وارد شود. صادرکننده باید اعتماد و اطمینان داشته باشد که مقررات ثابت و حمایتگر است تا بتواند روی بازار هدف برنامه ‌ ریزی کند. بازرگانان به ‌ طورمعمول با زحمات زیاد، بازاری پیدا می ‌ کنند، اما با تغییر مقررات، این حوزه دچار تلاطم می ‌ شود و بازار صادراتی از دست می ‌ رود که این رویه بسیار ناصوابی است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*