نگاهی به چالشهای صنعت گوهرسنگ
عبدالنبی مکابر ـ عضو انجمن صادرکنندگان سنگهای قیمتی تهران
صنعت سودآور و پررونق گوهرسنگ در کشور ما رشد قابلاعتنایی نداشته است. علت اصلی را میتوان کمتوجهی به ویژگیهای منحصر به فرد این حوزه دانست. ظرفیتهای مغفولمانده در این صنعت، پرشمار و متنوع است که اگر بخواهیم بهشکلی گذرا و تیتروار به آنها اشاره کنیم، عبارتند از: الف) نادیده گرفتن ظرفیت نوآوری و توسعه تولید دانشمحور بهویژه در تولید انواع الماس مصنوعی گوهری و صنعتی و کمتوجهی به رفع نیازهای سایر بخشهای صنعت (مانند صنایع الکترونیک، دارویی و...). ب) عدمبرنامهریزی برای استفاده حداکثری از فضای مجازی در مسیر توسعه بازار، بازاریابی و فروش برخط.
ج) تعطیلیهای سراسری مکرر که منجر به از دست رفتن فرصتهای فراوان تولید و توزیع در کشور میشود، علاوه بر این ناهماهنگی تعطیلات آخر هفته ایران با بازارهای جهانی به اثرات مخرب تعطیلی در روند تولید افزوده است.
د) کمتوجهی به رشد و توسعه فروش و توزیع مصنوعات در فضای مجازی که بهترین بدیل کاهش اثرات منفی تعطیلی بازار و توقف فعالیت در کشور است. عدمسرمایهگذاری برای راهاندازی آزمایشگاههای مرجع و مراکز ارزیابی و ارزشگذاری گوهرسنگ (که امکان عرضه گوهرسنگ و جواهرات در فضای مجازی و فروش برخط را میسر میکند و اعتماد و سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد). ه) فراهم نشدن بستر ورود گوهرسنگها به بورس کالا و صندوقهای سرمایهگذاری. و) بیاستفاده ماندن ظرفیت تبدیل گوهرسنگ به سایر داراییها بهویژه در صدور ضمانتنامههای بانکی برمبنای ارزش سنگ الماس، گوهرهای کریمه و قطعات هنری. ز) برگزار نشدن رویدادها و حراجهای داخلی و منطقهای. ح) عدمبرنامهریزی برای تولید و فرآوری نیمهصنعتی و صنعتی گوهرسنگ بهمنظور کسب جایگاه در بازارهای منطقهای مانند اکو. ط) فقدان مراکز اصالتسنجی، ارزشگذاری و صدور شناسنامه معتبر و ایجاد اعتبار برای گوهرسنگها و تولیدات داخلی. ی) به کار نبردن گوهرسنگها در سایر صنایع از جمله صنعت نفت و ساختمان (بهویژه برای جلوگیری از خوردگی فلزات و بلستینک سطوح فلزی و خطوط لوله یا ساخت دکوراسیون و لوازم داخلی. ک) استفاده نکردن از ارزش ذاتی و ظرفیتهای تهاتری گوهرسنگها در شرایط تحریم و ظرفیتهای ترانزیتی گوهرسنگها در منطقه. ل) بیتوجهی به صدور دانش فنی و خدمات آموزشی و فنی در منطقه. م) فقدان پلتفرمهای سراسری برای انتشار اطلاعات فعالان صنعت و تولید آمار، نشر کتب، مجلات و نشریات فیزیکی و مجازی. ن) حمایت نکردن از تولیدکنندگان خدمات فنی و سازندگان دستگاهها و تجهیزات داخلی. باید گفت طی 2 دهه گذشته، سازندگان و تولیدکنندگان داخلی تلاش مجدانهای برای تولید تجهیزات و دستگاههای فرآوری و ساخت مصنوعات طلا و گوهرسنگها انجام داده و در این زمینه به توفیقاتی دست یافتهاند که امکان ارائه خدمات به سایر بخشهای صنعت از جمله صنایع دارویی، الکترونیک و ... را فراهم کرده است و نهتنها نیاز داخلی را تامین میکند، بلکه در صورت حمایت بخش دولتی، امکان صادرات آن به منطقه هم وجود دارد. س) غفلت از برندسازی انواع گوهرسنگهای داخلی بهمنظور جذب سرمایه خارجی و همکاری و تولید مشترک. شاید بتوان گفت این مورد آخر از مهمترین آسیبهایی است که دامن صنعت گوهرسنگ ما را گرفته که برخی دلایل عمده آن به شرح زیر است: محرومیت از ظرفیتهای دیپلماسی اقتصادی سفارتخانه و نمایندگیهای بازرگانی مقیم خارج بهمنظور شناسایی بازارهای جدید و مذاکرات رودررو با تجار. ساماندهی نشدن امور طراحان و فقدان فرهنگ حمایت از حقوق و مالکیت معنوی هنرمندان و مبتکران (در شناسایی نیازهای مصرفکنندگان داخلی و خارجی و بازارسازی وکشف سلایق و ایدهپردازی). برگزار نشدن نمایشگاههای دائمی طبق استانداردهای بینالمللی با همکاری مجریان مجرب داخلی یا خارجی و براساس تقویم ثابت و حضور فعال در نمایشگاههای گوهرسنگ جهانی. تدوین نشدن استانداردهای ملی حوزه گوهرسنگ، استاندارد نبودن مدیریت بنگاهها و روند تولید محصول و نبود شرکتهای معتبر بازرسی. بیتوجهی به توسعه اقتصاد تهاتری در شرایط تداوم تحریمهای ناعادلانه. عدمعضویت در مجامع و انجمنهای بینالمللی یا اخذ نمایندگی از مراجع معتبر جهانی. بیعلاقگی «صنعت بیمه» برای ورود به حوزه گوهرسنگها و تحتپوشش گرفتن ریسکهای تولید، صادرات، اصالت محصول، خسارتهای ناشی از سرقت، صدمات، حملونقل و... . غفلت از برندسازی تولیدات داخلی، اعم از مواد معدنی، ابزار، ماشینآلات و محصولات فرآوریشده. دیوانسالاری گسترده و غفلت از تسهیل و تسریع صدور مجوزهای کسبوکار، رفع قوانین مخل تولید، ایجاد مشوقهای صادراتی، پرداخت کمکهای نقدی، حمایت ویژه برای حضور در نمایشگاههای خارجی و تهاتر فضای نمایشگاهی و امثال آن. ارائه نشدن خدمات بانکی متناسب از جمله حساب ارزی، کارت اعتباری بینالمللی برای صاحبان بنگاههای تولیدی، توزیعی و صادراتی و مانند آن. بیتوجهی به ساماندهی و تسریع صدور روادید برای خارجیان و عدماستقرار واحدهای گمرک در محل برگزاری نمایشگاهها.
و سرانجام نبود اینترنت پرسرعت برای استفاده تجار داخلی و خارجی، بیبرنامگی برای گذران اوقات فراغت خارجیان و بهروز نبودن خدمات پرواز، پذیرایی و اقامت و امثال آن.