راه و چاه مدیریت آب
محسن موسویخوانساری _کارشناس حوزه آب
شواهد حاکی از آن است که در زمینه مدیریت آب، مسیر طی شده تا امروز، خطا بوده و راه به جایی نبرده است. راه درست این است که به سمت مدیریت یکپارچه حوضههای آبریز حرکت کنیم. بهطور مشخص درباره مسئله زایندهرود باید به حوضه آبریزی که از چهارمحال بختیاری شروع میشود و تا گاوخونی ادامه پیدا میکند، به صورت یکپارچه نگاه کنیم. اینکه یک روز در استان چهارمحال و بختیاری بگوییم یک طرحی نباید افتتاح یا تکمیل شود و هفته بعد در استان اصفهان بگوییم همان طرح باید تکمیل شود، راه و روش درستی نیست.
ما باید به مدیریت یکپارچه حوضه آبریز اهمیت دهیم و در ابتدا آمار و اطلاعات را به صورت شفاف بهدست بیاوریم که منابع چگونه و مصارف چگونه است. زمانی که منابع و مصارف را بهطور شفاف استخراج کردیم، سهم هر یک از زیستمندان را چه در بخش کشاورزی، چه شرب، چه صنعت و چه در بخش محیطزیست جدا میکنیم، اما متاسفانه روالی که اکنون جریان دارد، یک نگاه یکسویه است و جامعنگر نیست.
خطوط انتقال خشکسالی
با وجود برنامهریزیها و وعدههای بسیاری که در موضوع مدیریت آب مطرح است، هنوز مدیریت یکپارچهای در حوضه آبریز دیده نشده است. نکتهای که پس از نگاه یکپارچه به مدیریت حوضه آبریز زایندهرود مطرحشده، بحث انتقال آب است. انتقال آبهایی که از این حوضه آبریز به خارج از حوضه مانند استان یزد و شهر کاشان میرود باید بهتدریج کاهش پیدا کند و در نهایت به صفر برسد.
میزان مصرف در حوضه آبریز اصفهان، ۳ برابر توان منابع آبی آن است. بهعبارتی، بارگذاری ۳ برابر بیش از منابع در این حوضه اتفاق افتاده است. از همینرو به هر طریق ممکن باید مصارف کاهش پیدا کند تا بیش از این با مشکلات کمآبی روبهرو نشویم.
نکته بعدی درباره زایندهرود مربوط به خطوط انتقال آبی است که از خلیجفارس به سمت فلات مرکزی و اصفهان کشیده شد و جزو مصوبات قرار گرفت. این کار پیامدهای زیادی به همراه خواهد داشت. از سویی باید بدانیم که عمر سنگ آهن و صنایع فولادی کوتاه است و بیش از ۱۵ تا ۲۰ سال دیگر سنگ آهن در کشور نداریم؛ بنابراین کارخانههای فولادسازی آببر باید به سواحل عمان منتقل شود.
خود شرکت ملی فولاد اعلام کرده فقط تا ۱۵ سال دیگر سنگ آهن خواهیم داشت. این در حالی است که تا ۱۰ سال دیگر هم پروژه انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان تمام نمیشود و زمانی هم که آب میرسد احتمالا سنگ آهنی وجود نخواهد داشت که فولاد روی پا بماند.
اصفهان یک شهر تاریخی است و آن چیزی که در آینده باید باقی بماند، آثار تاریخی غنی این شهر است تا گردشگران را از سراسر جهان به خود جذب کند؛ بنابراین برای رسیدن به یک زایندهرود پایدار باید بارگذاریها را در اصفهان وسیله انتقال صنایع به سواحل دریای عمان، کاهش جمعیت در اصفهان، کاهش بارگذاری صنعتی و کاهش بخش کشاورزی را کاهش دهیم و اصفهان را تبدیل به شهری برای جذب گردشگر کنیم تا به بهترین و پایدارترین درآمد برسیم.
لایحه طرح جامع آب
با توجه به اینکه لایحه طرح جامع آب در سال ۱۳۹۹ در دولت دوازدهم تهیه شد، میتوان گفت این طرح بسیار طرح جامعی بود، اما در اردیبهشت ۱۴۰۱ متوقف شد و نتوانست به هیات دولت و مجلس برود. در طرح جامع آب، مدیریت یکپارچه حوضه آبریز بهدرستی دیده شده و از دولت سیزدهم و مقامات خواهشمندیم این لایحه قانون طرح جامع آب را مجددا در دستور کار قرار دهد، چراکه با اجرای آن بهخوبی میتوان وضعیت بغرنج حوضهها را نجات داد.
مشکل محیطزیست و آب
حال این سؤال مطرح است که آیا مشکل محیطزیست و آب کشور صرفا در قانونمند بودن یا نبودن مسئولان دولتی است، در پاسخ به این سوال میتوان گفت آقای رئیسی یک فرد قانونمند است و تا امروز نشان دادند قوانین را بهخوبی اجرا میکنند. ما قوانین متعددی داریم که باید سریعا اجرا شود. در مسائل محیطزیست و آب کوچکترین اغماضی نباید اتفاق بیفتد.
در برنامه ششم ماده ۳۵ آمده که ۱۱ میلیارد مترمکعب آب باید رهاسازی و صرفهجویی شود، در حالیکه هنوز قطرهای صرفهجویی نشده است. این قوانین در صورتی اجرایی میشود که از سوی رئیسجمهوری به وزارت نیرو گفته شود، در بخشهای گوناگون ملزم به کاهش مصرف این مقدار آب هستید و باید به سمت تالابها و محیطزیست رهاسازی شود. در ماده ۵۰ قانون اساسی آمده که اگر طرحی مخل محیطزیست است، آن طرح باید متوقف شود، اما امروز شاهد این هستیم که حتی به آن اصل هم پایبند نیستند و آن را اجرا نمیکنند. مسئول مستقیم اجرای این قوانین، وزارتخانههای جهادکشاورزی و نیرو است که رئیسجمهوری باید این دو وزارتخانه را ملزم به اجرای این قوانین کند.