ضرورت بازسازی سبز در ایران
مجید شفیعپور- رئیس موسسه تغییراقلیم و محیطزیست دانشگاه تهران
آمار میگوید که در کشور ما مصرف انرژی زیاد بوده و انتشار کربن بسیار بالاست، چراکه صنایع ما بهنسبت مستهلک و فرسوده هستند و نیاز به سرمایهگذاری و روزآمدسازی دارند. همچنین بخش حملونقل،فرسوده بوده و باید نوسازی شود. در زمینه نیروگاهی نیز مصرف و تولید انرژی زیاد است. به همین دلیل باید تلاشها و تصمیمگیریهای اقتصادی ما به سمت بازسازی سبز حرکت کند. بهتازگی ایالات متحده با تصویب لایحهای قصد دارد دست به اقداماتی برای بازسازی سبز بزند. براساس برآوردهای اولیه از سوی آژانس حفاظت محیطزیست ایالات متحده، اگر بتوانند با صرف هزینه ۳۷۰ میلیارد دلاری زیرساختهای لازم را برای نیروگاههای تولید انرژی الکتریکی تجدیدپذیر فراهم کنند، به اهداف خود در بازسازی سبز برسند و در بخش حملونقل اثربخشی لازم را داشته باشند، در حالت خوشبینانه میتوانند نسبت به سال ۲۰۰۵ میلادی، انتشار گازهای گلخانهای خود را ۴۰ درصد کاهش دهند.
بازسازی سبز برای ایران نیازمند تغییرات بسیار سریع در مقیاس ملی برای حفظ منافع اقتصادی کشور است، چراکه با این اقدام میتوان بهرهوری را در بخشهای اقتصادی کشور بالا برد و همچنین جلوی ضررها و هزینههای تغییرات اقلیمی را گرفت. کاهش انتشار کمتر گازهای گلخانهای به اتمسفر، ایران را بهعنوان یک بازیگر تاثیرگذار در جامعه جهانی میشناساند و به تبع آن میتوان از امکانات جهانی در این راستا بهرهمند شد. اما در چنین مسیری باید دیپلماسی تغییرات اقلیمی در کشور دنبال شود. به نظر میآید در کشور ما، موضوع جامع تغییرات اقلیمی سازکار لازم را پیدا نکرده و بهدرستی به آن پرداخته نشده، چراکه این مسئله در اولویت متناسب با نیازهای حال و آینده ما قرار نگرفته است. لازم است در عرصه دیپلماسی تلاشهایی انجام شود تا بتوان حتی اگر شده نماینده ویژه رئیسجمهوری تغییرات اقلیمی و توسعه پایدار یا سفیر تغییرات اقلیمی و توسعه پایدار در سازکارهای کشور به وجود بیاید
. صرف داشتن یک سازمان حتی در سطح معاونت ریاست جمهوری مانند سازمان حفاظت محیط زیست جوابگوی حجم بسیار عظیم نیازها و ظرفیتهای لازم امروز ما کافی نیست. باید با یک نگاه تحولگرای عمیق و بهتر، ایجاد این ساختار در عالیترین سطوح حاکمیتی مطرح شود. موضوع تغییرات اقلیمی ابعاد گوناگی دارد. درباره تغییرات اقلیمی شاید بیشتر به مسائل ملموس آن مثل آب، جنگل، گیاهان یا غذا، انرژی، صنعت و بهداشت و... پرداخته شده، اما این مسئله از ابعاد اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی بسیار عمیقی برخوردار است. به همین دلیل باید به اندازه کافی و متناسب با آنچه پیشبینی میشود برای آن برنامه داشته باشیم و ساختار به وجود بیاوریم. این ساختار منسجم، یکپارچه و مقتدر باید فراتر از سازمان موجود حفاظت محیط زیست یا ساختارهای موجود درون دولت باشد.
این ساختار باید بهطور اختصاصی و با قدرت قاطعی در سطح بسیار بالا مورد پشتیبانی مجلس، شورای نگهبان، مجلس خبرگان و... قرار بگیرد که هم از نظر قانونی و هم از نظر بودجهای، امکان اجرایی بالایی پیدا کند. این تلاشها هزینه و اتلاف منابع نخواهد بود، بلکه سرمایهگذاریهایی با بازده بسیار بالای اقتصادی است. اگر این سرمایهگذاریها انجام نشود، میزان ضررهای اقتصادی ناشی از تغییرات اقلیمی بسیار بیشتر خواهد بود. امیدوارم هرچه زودتر در کشور، این برنامهها تنظیم و تدوین و اجرایی شود که هم یک بازسازی سبز در صنایع شکل بگیرد و هم فناوریهای لازم برای مقابله با تغییرات اقلیمی پدید بیاید. حتی بسیاری از این فناوریها توسط پژوهشگران ایرانی در مجامع و مراکز دانشبنیان به وجود آمده و فقط باید مورد استفاده قرار بگیرد. وقتی مشوقهای لازم مهیا شود به یقین میتوان به فناوریهای گستردهای در این زمینه دست پیدا کرد. بازسازی سبز نیازمند بهبود و ارتقای فناوریهای کممصرفکننده انرژی و کارآمدتر کردن صنایع قدیمی، مستهلک و فرسوده است. بر اثر بازسازی سبز، شدت مصرف انرژی و همزمان شدت انتشار کربن کاهش پیدا میکند.