مسیر تحقق رشد اقتصادی دریاپایه
حمیدرضا یعقوبیآوینی_کارشناس لجستیک
یکی از نکات اساسی پیشرفت و توسعه کشورهای توسعهیافته، استفاده از ظرفیتهایی است که همجواری با دریا و سواحل دریایی برای آنها فراهم آورده است.
طی سالهای اخیر، بهرهمندی از این موهبت، بستر دستیابی به اقتصادی پایدار و باثبات را برای بسیاری از کشورها ایجاد کرده است. در حال حاضر، کشورهای توسعهیافته در جهان و همه شهرهای آباد و بزرگ در کنار دریا و ساحل هستند و این امر اهمیت و نقش اقتصاد در حوزه دریا را نشان میدهد. ویژگی یک اقتصاد دریامحور این است که هم جمعیت و هم صنعت آن به سمت ساحل منتقل شود که موجب توسعه اقتصادی سواحل میشود. ایران نیز در جوار خلیجفارس، دریای عمان، اقیانوس هند و دریای خزر قرار داشته و با حدود 6 هزار کیلومتر نوار ساحلی، ظرفیت لازم برای بهرهمندی از اقتصاد دریاپایه را دارد، اما سهم دریا از تولید ناخالص داخلی کشور، بسیار اندک بوده و بهرهمندی از اقتصاد دریا پایه اجتنابناپذیر و حداقلی است. مهمترین شهرهای کشورمان تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، اراک و... که جمعیت زیادی نیز دارند، در کنار ساحل نیستند و در مرکز کشور واقع شدهاند. در واقع نفت و گاز را با لوله از سواحل جنوب به پالایشگاه تهران یا اراک یا تبریز منتقل میکنیم. چه ضرورتی دارد پتروشیمیها و فولادیها در مرکز کشور ساخته شوند که مشکل کمبود آب پیدا کنیم!؟ ضمن اینکه این صنایع مشکل آب را تشدید کرده، معضل آلودگی هوا ایجاد میکنند و سبب افزایش قیمت تمامشده هم میشوند، چراکه مواد اولیه از استانهای ساحلی به مراکز کشور منتقل و تبدیل به محصول نهایی شده و آن محصولات برای صادرات و استفاده داخلی به استانهای ساحلی مجدد منتقل میشوند. در واقع، این نقطهگزینی برای بهرهمندی از صنایع، براساس آمایش سرزمین نیست. البته بخشهای بازرگانی و گردشگری نیز در این موضوع دخیل هستند. در کشورهای توسعهیافته بهترین هتلها در شهرهای صنعتی-ساحلی احداث و بهرهبرداری میشوند، اما بهترین هتلهای ایران در مرکز کشور و در کنار جاذبههای تاریخی و محیطزیستی ساخته شدهاند. در جهان تمام کالاها از مناطق جنوب و شمال میآید، اما ما همه امکانات را در مرکز کشور معطوف کردهایم و نه در شهرهای بندری. اولویت کشور شاید در حرف دریا باشد، اما در عمل دریا نیست. اگر بنادر ایران به سمتی حرکت کنند که به نسل سوم بنادر دست یابند که فقط محل تخلیه و بارگیری و نگهداری کالا نباشند، بلکه محل صنایع بالادستی و پاییندستی و کارخانجات باشند و مواد اولیه طی فرآیند خاص تبدیل به محصول نهایی شده و این محصول یا صادر شود یا مورد مصرف داخل کشور قرار بگیرد؛ در این شرایط میتوان گفت بنادر سهم بسزایی در رشد و پیشرفت اقتصادی کشور دارند. بنابراین چون اولویت کشور دریا نیست، بیشترین امکانات کشور را در مراکز فراهم کردهایم حال اگر بتوانیم بهترین بخش درمانی، خدماتی، اقامتی، آموزشی را که همه در تهران بهدنبال آن میگردند، در کنار سواحل بهویژه در جنوب کشور فراهم کنیم، یک گام بزرگ برای استفاده بیشتر از اقتصاد دریاپایه برداشتهایم. این موارد نمایان میکند که اهمیت اقتصاد دریاپایه برای مسئولان کشور، هم روشن و هم احساس نیاز نشده است که نمونه آن را میتوان در بهرهگیری حداقلی از سواحل جنوبشرقی کشور از جمله سواحل مکران و چابهار دانست، چراکه نقش دولت در بنادر بیشتر از بخش خصوصی است. برای دستیابی به ظرفیتهای مهم این گنجینه گرانبهای الهی لازم است با احداث زیرساختهای مناسب در بخشهای صنعت، بازرگانی، گردشگری، حملونقل و... در کنار سواحل و همچنین تزریق جدیدترین فناوریها و تکنولوژیها، بتوانیم از اقتصاد دریاپایه بیشتر استفاده کنیم. راهبرد دولت در توسعه کشور باید با محوریت اقتصاد دریاپایه و معطوف به سواحل باشد و تمام امکانات را برای این راهبرد فراهم کند. البته در دولتهای پیشین، توجهی زیادی به توسعه اقتصاد دریاپایه نشد و از فرصت بینظیر ایجاد کریدورهای منطقهای و فرامنطقهای با اتکا به موقعیت استراتژیک و جغرافیایی ایران به دریا، بهرهبرداری لازم نشده است. اینک توجه به ظرفیت این کریدورها در اولویت قرار گرفته و در همین چند ماه گذشته شاهد توافقات مهمی با کشورهای بزرگی همچون روسیه و چین در این زمینهها بودهایم که در میانمدت سبب افزایش درآمدهای ارزی ایران از محل ترانزیت و اقتصاد دریاپایه خواهد شد.