آلودگیهای نفتی در خلیجفارس
کامیار فکور_خبرنگار
بیش از یک قرن است که دریاها مسیر عبور و مرور کشتیهای نفتی است و در تمام این دوره، دریاها از گزند آلودگیهای نفتی در امان نبودهاند.
با این وجود در دهههای اخیر بهدلیل افزایش حملونقل دریایی و حساسیت جوامع جهانی به محیطزیست دریاها و اقیانوسها، بحث مقابله با آلودگیهای نفتی در دریا روی میز دولتها آمده و برای آن قوانینی هم تصویب کردهاند.
خلیجفارس نیز با داشتن سهم بسیار زیادی از منابع نفتی جهان و تردد روزانه کشتیهای نفتکش کشورهای گوناگون با آلودگی نفتی آشنایی کاملی دارد.
از عوامل اصلی آلایندههای نفتی این منطقه میتوان به تردد کشتیهای نفتکش، تخلیه آب توازن، فعالیت های صنعتی و کشاورزی، نشت مواد نفتی از پالایشگاهها، ترمینالها و پایانههای نفتی که به اعماق کمتر از ۵۰ متر نزدیکتر هستند، حوادث دریایی، آلودگیهای ناشی از جنگهای اخیر در خلیجفارس، تغییرات silt و clay در سراسر خط ساحلی، جریانهای دریایی، بادهای محلی، شیب بستر و عمق آب اشاره کرد. حجم زیادی از آلودگيهايي که در خليجفارس ایجاد میشود ناشي از چاههاي نفت و سکوهاي نفتي فراوان است.
با وجود اینکه سکوهای نفتی و پالایشگاهها و پتروشیمیها ملزم به رعایت استانداردهای مشخصی برای پسابهای خود هستند اما این پسابها وارد خلیجفارس شده و اکوسیستم خلیج و زیستمندان آن را در مخاطره قرار دادهاند.
وظيفه حفاظت و کنترل بر روند تصفيه این پسابها علاوه بر سازمان محيطزيست، به عهده HSE مستقر در پتروشيمي به منزله بازوي سازمان محيطزيست در وزارت نفت است.
با وجود اینکه بعضی از فازهاي گوناگون مجتمعهاي پتروشيمي تصفیهخانه دارند اما گاهی این تصفیهخانهها کار نمیکند یا ناقص کار میکند و انواع و اقسام آلودگيهاي شيميايي توليد و به دریا وارد میشود.
به گفته اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست «اگر سطح آب آلوده به نفت باشد، نفت از راه پوست بدن، دهان و سوراخ تنفسي آنها جذب و جانور مسموم ميشود. رفتوآمد كشتيها، نشت نفت از سكوهاي نفتي و نيز آلودگي ناشي از تاسيسات نفتي ساحلي موجب شده خليجفارس 47 برابر آبهاي آزاد آلوده باشد.» در کنار این مسائل باید از لنجها و شناورهاي موتوري بهعنوان آلودهکنندگان خلیجفارس نام برد، چراکه روغن موتور و مواد نفتي را در دريا رها ميکنند.
کنوانسیون بینالمللی آمادگی، مقابله و همکاری در برابر آلودگی نفتی ( OPRC ) در پی حادثهای که برای نفتکش «اکسون والدز» در سواحل آلاسکا پدید آمد، در سال ١٩٩٠ میلادی به تصویب سازمان بینالمللی دریانوردی رسید و در سال ١٩٩٥ میلادی لازمالاجرا شد. تاکید اصلی این کنوانسیون بر اقدام سریع و موثر در صورت وقوع سانحه آلودگی نفتی بهمنظور جلوگیری از ورود خسارتهای جبرانناپذیر به کشتیها، تاسیسات دریایی، بنادر، تجهیزات تخلیه و همچنین فراهم کردن زمینههای لازم برای همکاری بینالمللی در راستای مقابله با بروز حوادث ناشی از آلودگی نفتی است. از جمله اهداف این کنوانسیون به شرح ذیل است؛ گزارش سوانح آلودگی به نزدیکترین کشور ساحلی توسط کشتیها، واحدهای هوایی و دریایی، بنادر و تاسیسات و در صورت نیاز گزارش سانحه به کشورهای مجاور که در معرض خطر هستند، همکاری منطقهای و بینالمللی کشورها در مقابله با سوانح آلودگی نفتی و جمعآوری آنها، تهیه طرح ملی مقابله با آلودگی نفتی با مشارکت نهادهای ذیربط، ایجاد سیستم ملی برای مقابله سریع و موثر با سوانح آلودگی نفتی، ارائه کمکهای فنی و تجهیزاتی به کشورهای عضو، تحقیق در زمینه پیشرفتهای تکنولوژی با برگزاری سمپوزیمهای بینالمللی و مبادله نتایج و تحقیقات و برنامههای توسعه، الزام به داشتن طرح اضطراری آلودگی نفتی در کشتی ها ( SOPEP )، در اختیار داشتن طرح اضطراری آلودگی نفتی در واحدهای دور از ساحل و... با این وجود این کنوانسیون و دیگر قوانین محیطزیستی حاکم، توسعه مخرب منجر به کاهش قدرت بازسازی ذخایر، ناهنجاریهای اکولوژیکی، تغذیه نفت توسط آبزیان، ازبینرفتن پلانکتونهای جانوری، ورود فلزات سنگین به بافتها و اندامهای آبزیان بهویژه ماهیان و احتمال انتقال به انسان، تاثیر بر اکوسیستمهای مانگرو و... میشود.