لزوم تناسب دانشآموختگان و فرصتهای اشتغال
سیدحسین آقا سیدمرتضی_عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
دولت سیزدهم باید تمهیدات جدی برای برقراری تناسب بین تعداد دانشجویان و دانشآموختگان با فرصتهای اشتغال تخصصی ایجاد کند، تا علاوهبر تقویت پایههای اجتماعی دانشگاه، به افزایش نقشآفرینی آن در مسیر توسعه کمک کند.
ایران در سالها پس از انقلاب، خاصه بعد از به راه افتادن جنبش علمی، در بخش آموزش نیروی انسانی و تربیت نیروی متخصص و تحصیلکرده، گامهای بلندی برداشت و این روند تا جایی پیش رفت که خیلی زود جایگاه کشور در ردهبندی کشورهای تولیدکننده علم ارتقا یافت و تثبیت شد.
دستاوردهای متعدد در علوم گوناگون در طرح جهانی و رسیدن به مرزهای علم در دانش و فناوریهای نوینی مانند نانو، خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد، میسر شد و دانشگاهیان توانستند خیلی زود قدرت علمی خود را به اثبات برسانند.
در این سالها البته تاکید بر موضوعاتی مانند مدرکگرایی و مقالهمحوری سبب بروز برخی بداخلاقیها در حوزههای علمی و پژوهشی شد اما بهطور کلی میتوان روند تربیت نیروی انسانی متخصص را رو به رشد و موفقیتآمیز توصیف کرد، بهطوری که به لحاظ کمی، ایران در برخی ویژگیها مانند تعداد دانشگاهیان و دانشآموختگان، با کشورهایی توسعهیافتهای مانند امریکا و چین فاصله معناداری ندارد و این در حالی است که به لحاظ جمعیتی، اختلاف فاحشی بین ایران با چین و امریکا وجود دارد.
این اعداد و اراقام یعنی نسبت توسعه علمی به جمعیت کشور، حاکی از یک موفقیت بزرگ است.
نکته مهم اینکه، کشور هر اندازه در تربیت نیروهای متخصص موفق بود، در بکارگیری آنها ناموفق بوده و خواهد بود.
در واقع، همچنان که کشور در بعد آموزش و پژوهش در حال حرکت رو به جلو است، هنوز هیچ برنامه مشخصی برای بکارگیری این ظرفیت بزرگ و منحصربهفرد وجود ندارد و هیچ اقدام جدی برای آن انجام نشده است.
این روند ممکن است خیلی زود سبب سرخوردگی دانشجویان و دانشآموختگان شده و از سوی دیگر، رغبت و میل به علمآموزی را در جامعه به صورت چشمگیری کاهش دهد که البته رگههایی از این تهدید به وضوح دیده میشود.
ادامه این روند همچنین به تضعیف دانشگاه منجر میشود و تضعیف دانشگاه نیز خیلی زود اثر خود را بر همه شاخصهای توسعهیافتگی کشور خواهد گذاشت و سبب درجا زدن ما در شتاب توسعه جهانی خواهد شد؛ بنابراین لازم است که دولت سیزدهم تمهیدات جدی برای برقراری تناسب بین تعداد دانشجویان و دانشآموختگان با فرصتهای اشتغال تخصصی ایجاد کند.
تناسبی که در آن هم دانشگاه بتواند وظیفه ذاتی خود؛ یعنی تولید علم را انجام دهد و هم با قدرت به مسیر خود ادامه داده و بهتدریج از بحث آموزش و پژوهش (عموما غیرکاربردی و تئوری) به سمت دانشگاه نسل سوم؛ یعنی دانشگاه کارآفرین حرکت کند؛ گو اینکه جهان در حال حرکت به مرتبهای دیگر است.
ساماندهی وضعیت آموزش عالی کمک زیادی به صنعت و صنعتگران میکند و بهطور قطع، یکی از بسترهای نزدیک شدن صنعت به دانشگاه این موضوع است؛ اینکه به لحاظ کمی و کیفی تحولاتی در دانشگاهها رخ دهد.
حال باید دید در ادامه در حوزه آموزش عالی کشور چه برنامههایی تدوین شده و اهداف افق ترسیمشده این حوزه
چیست؟ حرکت شتابان علم ایجاب میکند تا ما نیز عملکرد بهنگام و درستی داشته باشیم و بتوانیم از فرصتهای در اختیار بهرهبرداری مطلوبی کنیم.