-

جنگ روسیه بر صفحه شطرنج تجارت با ایران

محمدرضا مودودی - مدیرخانه ترویج تجارت جهانی

در حالی که پوتین روسیه با ورود به باتلاق اوکراین، هر روز کثیف‌تر و آلوده‌تر می‌شود(! ) بسیاری از مدیران اقتصادی داخلی بر این باورند که جنگ روسیه علیه همسایه‌اش که منجر به تحریم این کشور ازسوی جامعه جهانی شده، فرصتی طلایی برای ایران فراهم می‌کند تا بازار صادراتی خود در این کشور همسایه را گسترش دهد؛ بازاری با ظرفیت سالانه ۲۳۰ میلیارد دلار که فرصتی حتی فراتر از افق ۱۴۰۴ صادراتی ایران را فرا رویش می‌گستراند. برخی نیز با واکاوی ظرفیت‌های بالقوه همکاری، فرصت تجاری ۶۰ میلیارد دلاری بازار روسیه را برآورد کرده و معتقدند ظرفیت‌های تولیدی ایران قادر به پاسخگویی به آنهاست، اما براساس واقعیت‌های تاریخی، پرسش این است که آیا به‌راستی ایران توان سهم‌گیری از این بازار بزرگ منطقه را دارد و آیا قادر است از این فرصت (خلاف تجربیات مشابه گذشته)، بهره‌ای تاریخی ببرد؟! و در نهایت آیا قرار گرفتن روسیه در همان فضای تحریمی که ایران سال‌هاست در آن محبوس است، به توسعه همکاری‌های اقتصادی و گسترش تجارت دو کشور کمک می‌کند؟
واقعیت این است که ایران تنها کشوری نیست که چنین تحلیل‌های تجاری را در حاشیه جنگ اوکراین در دستور کار قرار داده و در حال محاسبه هزینه و درآمد و ریسک این وضعیت است، بلکه دیگر کشورها از جمله چین و ترکیه و سایر همسایگان و متحدان روسیه نیز از هم‌اکنون فعالیت‌های اجرایی خود را آغاز کرده و قطار تجارت خود را روی ریل لجستیک و ساختارهای پشتیبانی توسعه‌یافته به حرکت درآورده‌اند و به‌نظر می‌رسد تا ما مشغول محاسبه هزینه و فایده و چگونگی اجرای این پروژه روی کاغذ هستیم، آنها نیمی از این مسیر را با سرعت توفانی پیموده باشند.
به‌ویژه در بخش زیرساخت‌های نرم و سخت تجاری ما با معضلات جدی و بسیاری مواجهیم؛ معضلاتی نظیر قوانین دست‌وپاگیر و مقررات سرگیجه‌آور، تعرفه‌های متفاوت از دنیا، نبود روابط بانکی، حضور نداشتن در پیمان‌های منطقه‌ای و کاستی‌های حمل‌ونقل و لجستیک که در تجارت با همسایگان، همواره حلقه مفقوده و پاشنه آشیل ما بوده است.
زیرساخت‌هایی که نیازمند سال‌ها سرمایه‌گذاری، پیرایش و هوشمندسازی و مدیریت حرفه‌ای هستند، در حالی که کشورهای توانمندی چون چین، ترکیه و امارات با بسترسازی و در عین حال چابک‌سازی فرآیند جذب نخبگان، مشارکت در تصمیم‌گیری و مانع‌زدایی قوانین، توانسته‌اند به‌سرعت قطار بزرگ تجاری خود را به حرکت واداشته و خلأ بازارهای جدید و دیرین خود را پر کنند و برای بازارهای جدیدی نظیر روسیه تحریم شده و اوکراین جنگ‌زده نیز برنامه‌ریزی و اقدام کنند؛ واقعیتی که شاید باید رأی ممتنع امارات در محکومیت روسیه در شورای امنیت را نیز بر همان مبنا قضاوت و تحلیل کرد.


فراموش نکنیم حتی سقوط دولت اوکراین هم به همان نسبتی که روسیه تحریم‌شده را تبدیل به بازار ویژه برای تجارت می‌کند، اوکراین تحت تسلط روسیه را نیز مبتلا به تحریم‌های روسیه خواهد کرد؛ بنابراین بازار روسیه پساجنگ حتی بزرگ‌تر از مرزهای جغرافیایی امروزش خواهد بود و هر دو کشور از شمال دریای سیاه و دریای آزوف تا رود دانوب و اروپای شرقی، فرصتی بالقوه برای کشورهایی خواهند بود که دارای ظرفیت بهره‌برداری از این فرصت تجاری هستند و برنامه توسعه صادرات، تعمیق نفوذ اقتصادی و افزایش دامنه و برد تجاری خود را در پهنای این جغرافیای بزرگ دنبال می‌کنند.
با این وصف و براساس تجربه تاریخی، از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد ایران برای سهم‌گیری سریع از این بازار نه انعطاف‌پذیری لازم را دارد و نه برای چنین فرصت‌هایی سرمایه‌گذاری و ظرفیت‌سازی تولیدی، تجاری و زیرساختی کرده است.
به‌نظر می‌رسد وضعیت پیش آمده برای روسیه، نگاه این کشور را بیش از ما، معطوف به بازار ایران کند تا خلأ پیش‌آمده در اثر تحریم‌ها را با نفوذ در بازار ایران جبران کند و البته برای چنین راهبردی، ابزار و زیرساخت‌های لازم را نیز در اختیار دارد.
در حالی که ایران از مشکلات عدیده‌ای همچون کمبود زیرساخت‌های لجستیکی، گران و ناکارآمد بودن سیستم حمل‌ونقل بین‌المللی، نبود ظرفیت تولیدی در مقیاس صادراتی برای بسیاری از محصولات موردنیاز بازار روسیه، نبود خطوط اعتباری کافی برای تضمین برگشت پول شرکت‌های ایرانی و نبود روابط بانکی فعال، ضعف استانداردهای طرف روسی، توانمند نبودن بازرگانان ایرانی در کلاس جهانی و حرفه‌ای، نبود شرکت‌های ایرانی برای مذاکرات تجاری و مشکلات تنظیم بازار داخلی و بروکراسی اخذ مجوز صادرات و.... رنج می‌برد، روسیه می‌تواند به اتکای پیمان اوراسیا، حجم صادرات محصولات خود به ایران را افزایش دهد و حتی تولید داخلی ایران را نیز تهدید کند.
در حقیقت سهل‌انگاری، انفعال و بی‌تفاوتی دولت‌ها در طول سال‌های گذشته در امر توسعه زیرساخت‌ها، جذب سرمایه برای مگاپروژه‌های صادراتی و توانمندسازی بنگاه‌های تجاری، امروزه تاثیرات خود را نشان می‌دهند و حتی اگر آمارها حکایت از موقعیتی ویژه برای بهبود روابط تجاری و جهش صادراتی داشته باشد، چون این آمادگی همواره به دلایل واهی به تأخیر انداخته شده، هیچ گاه چنین فرصت‌هایی تبدیل به موقعیت‌های پایدار نشده‌اند و متاسفانه هنوز هم هیاهوی سراسیمگی بلندتر از برنامه هدفمند به گوش می‌رسد و خیلی دور نیست که این فرصت هم در زمره دیگر افسوس‌ها و حسرت‌های فعالان اقتصادی جای بگیرد.


شاید امروز باید بیش از هیجان توسعه صادرات به روسیه، مراقب فتح بازارهای داخلی به‌دست سربازان بدون چکمه روسیه باشیم که امیدوارند بخشی از بازار چندصد میلیارد دلاری از دست رفته‌شان را با بازار ایران جبران کنند و به این طریق ایران را در صفحه شطرنج تجارت بین‌المللی کیش و مات سازند!


دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*