ریشه تورم فقط در چاپ پول است
میثم هاشمخانی-کارشناس اقتصاد
در شرایطی که تورم بیش از ۶۰ درصد کشورهای دنیا نزدیک به صفر است، ایران همچنان تورم بسیار بالایی را تجربه میکند. ریشه تورم منحصرا در چاپ پول توسط بانک مرکزی و رشد نقدینگی است. کشورهایی که توانستهاند تورم اقتصادی خود را به زیر ۳ درصد برسانند، تنها یک کار انجام دادهاند و آن خاموش کردن ماشین چاپ پول بوده است. کشورهایی که تورم زیر ۳ درصد دارند، دارای چند ویژگی مشترک هستند از جمله اینکه در این کشورها اصلا دیده نمیشود یک نهاد به صورت دستوری نرخ سود را تعیین کند یا مداخلهای در قیمتگذاری کالا داشته باشد. در این کشورها تنها نهادی که مدیریت کنترل تورم را برعهده دارد، بانک مرکزی است. در واقع هیچ نهاد دیگری مداخلهای برای کاهش تورم ندارد. در این باره نیز تنها نهاد پاسخگو بانک مرکزی است. در این کشورها وقتی تورم افزایش پیدا میکند رسانهها از رئیسجمهوری و نماینده مجلس نمیپرسند که چرا تورم بالا رفته، بلکه این رئیس کل بانک مرکزی است که باید پاسخگو باشد. بانک مرکزی با انتشار گزیده آمارهای اقتصادی در پایان آبان ۱۴۰۰، حجم نقدینگی را ۴۳ هزار و ۱۵۹ هزار میلیارد ریال اعلام کرد که نشاندهنده رشد ۴۲ درصدی نقدینگی نسبت به
پایان آبان سال ۱۳۹۹ است، در حالی که این شاخص نسبت به اسفند ۹۹ معادل ۲۴.۲ درصد رشد داشته است. ضریب فزاینده نقدینگی در پایان آبان امسال ۷.۹۸۷ بوده که ۴.۶ درصد نسبت به آبان ۹۹ افت داشته است. رشد نقدینگی و چاپ پول در ایران به دو دلیل اتفاق میافتد. نخستین دلیل مربوط به کسری بودجه دولت است؛ به این معنا که دولت بیش از جیب خود و آنچه درآمد دارد، خرج میتراشد. زمانی هم که دولت از پس هزینههای خود برنمیآید و با کسری بودجه مواجه میشود بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، بانک مرکزی را اجبار به چاپ پول میکند. نتیجه این چاپ پول هم تورمی است که از زاویه دیگر معادل دست کردن در جیب گروههای متوسط و پایینتر به شمار میرود چراکه گروههای متوسط معمولا مثل گروههای ثروتمند و سرمایهدار، داراییهای زیادی که آنها را در برابر تورم حفظ کند، ندارند. گروههای ثروتمند داراییهای متعددی دارند که در زمان افزایش تورم، ارزشمندتر شده و مثل یک سپر از آنها محافظت میکند. خانوادههای متوسط و پایینتر این سپر را ندارند و مدام تورم از جیب آنها برداشت میکند. دلیل دیگری که باعث رشد نقدینگی و چاپ پول میشود را باید در روند فعالیت بانکها جویا شد.
در ایران بانکهایی وجود دارد که بخشی از آنها بسیار نامنظم و غیرشفاف کار میکنند. این بانکها بسیاری از اوقات وامهای بسیار درشتی اعطا میکنند که یا از همان اول قرار نبوده برگردانده شود یا قرار بوده، اما بعد از اخذ وام، بدهکار بانکی احساس کرده که میتواند از راههایی مثل اعمال نفوذ آن وام را پس ندهد. چنین وامهایی عموما مبالغ زیادی دارد و بازنگرداندن آنها بر نظام بانکی و حجم نقدینگی در کشور تاثیر بسزایی میگذارد، در حالی که بهطور معمول، وامهای کوچکی که بانکها اعطا میکنند به صورت منظم بازگردانده میشود.
زمانی که وامهای درشت و سنگین بازگردانده نمیشود، بانک با مشکل نقدینگی مواجه میشود. به علاوه اینکه در این شرایط بانک نمیتواند از ارائه پول خوابیده در بانک بهعنوان سپرده به سپردهگذاران امتناع کند و به همین دلایل مستقیم یا غیرمستقیم بانک مرکزی زیر فشار قرار میگیرد که پول چاپ کند تا نیاز بانکها برای پرداخت سپرده سپردهگذاران برآورده شود. در نتیجه مجموع این عوامل نقدینگی افزایش یافته و در نهایت دور باطل نقدینگی و تورم ادامه دارد.