روسیه گاز ایران را بالا می کشد؟
چند صباحی است که صحبت از کشف و شناسایی یک میدان گازی جدید در دریای خزر به گوش میرسد که نوید نسخه جدیدی از پارس جنوبی را تعبیر میکند و اشاره به حجم عظیمی از منابع نفت و گاز دارد و آن را میدان گازی چالوس مینامند.
میدان گازی چالوس ، از رویا تا واقعیت؟ برای بررسی صحت وجود چنین میدانی در دریای خزر به پای گفتوگو با کارشناسان حوزه انرژی نشستهایم تا از چند و چون ماجرا مطلع شویم. شرحی از این گفتوگو در ادامه آمده است.
حسن مرادی، کارشناس حقوق انرژی در گفتوگو با گسترش نیوز اظهار داشت: بر اساس اطلاعات منابع خبری در شمال کشور قطب جمیعتی حاکم بوده گاز قابلیت استفاده دارد و از طرفی امکان صدور گاز وجود دارد که به دلیل نزدیک بودن به منطقه مدیترانه و اروپا صادرات گاز از ناحیه شمالی کشور راحتتر انجام میشود. احتمال واگذاری میدان گازی چالوس در دریای خزر به کشور روسیه به دلیل سرمایهگذاری است و ایران قادر به سرمایهگذاری و برداشت در این میدان گازی تازه کشف شده نیست، در نتیجه لازم بر این است یک سرمایهگذار وارد کار شود و در این بین کمتر کشوری شرایط روسیه را دارد که از نظر تکنولوژی و فناوری حرفی برای گفتن داشته باشد.
باید با روسیه همکاری گازی کنیم
وی افزود: میدان گازی چالوس میتواند یک پروژه موفقی باشد که با همکاری روسیه بتوان از این میدان استحصال صورت گیرد و از منابع آن بتوان استفاده کرد. حجم ذخیره این میدان گازی قابل ملاحظه بوده به طوری که میتواند بخشی از نیاز قارهای همچون اروپا را تامین کند. به طوری که اگر شرایط بهرهبرداری از این میدان گازی ایجاد شود میتواند از طریق خطوط لوله قدیمی و یا جدید گاز را به سمت اروپا صادر کرد. دو کشور آلمان و سوئیس طرفدار خرید گاز از ایران هستند.
این کارشناس حوزه انرژی در پایان سخنان خود تاکید کرد: سرمایهگذاری و اکتشاف دو دلیل اصلی واگذاری میدان گازی چالوس به کشور روسیه تلقی میشوند. در این بین کشوری همچون چین نقش حمایتی دارد و در کنار روسیه قرار گرفته است. در واقع یک مثلث همکاری بین ایران، روسیه و چین صورت خواهد گرفت که با حضور چین بار تحریمی پروژه به حداقل برسد.
چه مبنایی برای اعلام کشف گاز وجود دارد؟
در ادامه سیدصالح هندی، مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت درباره مطالعات انجام شده در رابطه با میدان گازی چالوس در حوضه خزر جنوبی عنوان کرد: از این نوع مطالعات در حوضههای رسوبی دیگر کشور هم انجام شده است و این نوع مطالعات به تحلیل حوضههای رسوبی و سیستمهای نفتی(Basin Analysis and Petroleum System) معروف است که با نرمافزارهای تخصصی برای هر حوضه یا زیرحوضه رسوبی انجام میشوند و مبنای آن هم بر این اساس است که با تمام اطلاعات موجود چاهها، اطلاعات لرزهنگاری و زمینشناسی در یک حوضه رسوبی و با توجه به تاریخچه تدفین، گرادیان حرارتی منطقه، مقدار و نوع مواد آلی در رسوبات منطقه، عمق دفنشوندگی و… موضوع از دیدگاه سنگ منشاء، سنگ مخزن و مهاجرت هیدروکربن مطالعه و امکان و مقدار نفت و گاز ایجاد شده برآورد میشود.
در آخرین مرحله این نوع مطالعات هم که prospect analysis (تجزیه و تحلیل اهداف اکتشافی) تلههای نفت و گاز تولید شده شناسایی یا برآورد میشوند که در کجای حوضه رسوبی قرار گرفتهاند. این نوع مطالعات در کل خلیج فارس توسط پژوهشگاه صنعت نفت و با مشارکت دو شرکت نامدار بیسیب فرانلب Beicip_Franlab و Schlumberger شلمبرژه انجام شده است و پس از آن در مدیریت اکتشاف این نوع مطالعه را برای دشت آبادان، دزفول شمالی، دزفول جنوبی و لرستان انجام دادیم و در حال حاضر هم برنامهریزی شده تا این مطالعه در دشت گرگان نیز صورت پذیرد.
وی همچنین به مطالعات اکتشافی در منطقه چینخوردگی زاگرس بزرگ نیز اشاره و تاکید کرد: آقای بوردنف که از او به عنوان پدر علم اکتشاف یاد میشود، مطالعهای در منطقه چینخوردگی زاگرس بزرگ انجام داده که هر چند سال یک بار نیز این مطالعه بهروزرسانی میشود و احتمال ایجاد و مقدار نفت و گاز در منطقه چینخوردگی زاگرس که از ایران شروع شده و به عراق، ترکیه و شمال سوریه میرسد، بررسی و اعداد و ارقامی هم اعلام میشود که قطعاً مبنای علمی دارد، اما نمیتوان به عنوان یک رزرو قطعی از آن یاد کرد، بلکه به عنوان خروجی یک مطالعه از آن یاد میشود و من حدس میزنم که نوع مطالعهای هم که در خزر انجام شده است از این نوع است.
هیچ کشف گازی جدیدی در کار نیست!
هندی فرآیند دیگری برای مطالعات هیدروکربنی که به شناسایی تله های نفت و گاز منجر میشود، نیز اشاره و اظهار کرد: به عنوان مثال از چند سال گذشته مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت با کمک پژوهشگاه صنعت نفت مطالعه مشترکی را در زمینه هیدراتهای گازی در دریای عمان آغاز کرد که فاز اول آن به اتمام رسیده و فاز دوم آن در حال انجام است.
در همین راستا منابع بسیار زیادی هیدرات گازی در دریای عمان شناسایی شد که در برخی جاها احتمال داده میشود که حتی چندین برابر پارس جنوبی هیدرات گازی وجود داشته باشد، اما از نتایج این مطالعه به عنوان «شناسایی و برآورد» یاد میکنیم، در هیچ کجا جزو ذخایر محاسبه نمیشود و نمیتوان اسم آن را کشف گذاشت، بلکه فقط شناسایی اولیه انجام شده است.
همچنین در همکاری مطالعاتی با مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای مختلف منابع غیرمتعارف (شیل گازی و شیل نفتی) در غرب کشور شناسایی کردیم، اما طبق استانداردهای بینالمللی، نتایج حاصل از این مطالعات نیز به عنوان «شناسایی» مطرح میشود و به هیچ عنوان جزو گزارشهای اکتشافی محسوب نمیشوند، چرا که اعداد و ارقام اعلام شده در این مطالعات، احتمال درصد خطای بسیار بالایی دارند و به همین دلیل جزو ذخایر و منابع محاسبه نمیشوند.
وی در پایان گفت: بنابراین برای هر یک از این اهداف اکتشافی، باید نسبت به وسعت موقعیت بین ۴ تا ۵ چاه طراحی و حفاری شود. به عنوان مثال اکتشاف در ابرمیدان نفتی آزادگان با حفر ۸ چاه اکتشافی_توصیفی، تکمیل و نتایج آن مشخص شد.
خوب است بدانیم در دنیا با وجود همهی پیشرفتی که شده است فقط ۳۰ درصد چاههای اکتشافی که بعد از این مطالعات و شناسایی و برآورد حفر میشوند موفقیتآمیز است که این درصد خطای اینگونه مطالعات را نشان میدهد که البته اجتنابناپذیر است. پس قبل از حفر چاه یا چاههای اکتشافی و توصیفی اعلام حجم صحیح نیست و حتی ممکن است برای ساکنین این مناطق ادعای واهی ایجاد کند و در صورت عدم موفقیت موجب سرخوردگی و ناامیدی شود.