دولت دست از تصدیگری بردارد
اقتصاد وابسته به نفت ایران سالهاست با انتقاد و تاکید بر تغییر روند در هزینهکرد دلارهای نفتی مواجه است، اما در تمام این سالها جذابیت این حوزه آنقدر زیاد بوده و درآمد آسان و سرشاری نصیب ما کرده که ظرفیتهای دیگر اقتصادی از جمله بخش معدن موردغفلت قرار گرفته است.
اقتصاد وابسته به نفت ایران سالهاست با انتقاد و تاکید بر تغییر روند در هزینهکرد دلارهای نفتی مواجه است، اما در تمام این سالها جذابیت این حوزه آنقدر زیاد بوده و درآمد آسان و سرشاری نصیب ما کرده که ظرفیتهای دیگر اقتصادی از جمله بخش معدن موردغفلت قرار گرفته است. به این ترتیب اقتصاد معدن تا امروز در جایگاه مناسب خود قرار نگرفته است. این در حالی است که ایران روی نوار کوهزایی آلپ-هیمالیا قرار دارد و یکی از مهمترین ویژگی کشورهایی که در این منطقه قرار دارند، برخورداری از ظرفیتهای معدنی بسیار غنی است. بهگفته بسیاری از کارشناسان و فعالان این حوزه اگر توجه مسئولان به بخش معدن بیشتر شود و این بخش جای نفت را بگیرد، بهطورحتم شرایط اقتصاد و روند توجه به آینده با تغییرات جدی همراه خواهد بود.
صمت در این گزارش به جایگاه معدن در کشور پرداخته و در گفتوگو با کارشناسان به این سوال پاسخ داده که جایگاه معدن امروز چقدر با آنچه باید باشد، فاصله دارد؟
کلید تحول در بخش معدن
داریوش اسماعیلی- استاد دانشگاه و فعال معدن: در چند سال اخیر بهویژه بعد از تحریمها جهتگیری بهسوی بخش معدن بیشتر شد، زیرا مسئولان متوجه شدند چقدر این بخش مقاوم است و میتواند در مقابله با تحریمها کارساز باشد. بهعلاوه اینکه یکی از موضوعات موردتوجه در سند تحول دولت بخش معدن است که بهطورقطع همه، چه در بخش خصوصی و چه در بخشهای مختلف دولتی باور داریم در صورت اجرای این سند میتوانیم به جایگاه اصلی خود در بخش معدن برسیم. برای قرارگیری در این مسیر نیز تاکنون اقداماتی صورت گرفته از جمله اجرای طرح توسعه سامانههای الکترونیکی در بخش معدن که از سال ۹۹ آغاز شد. البته اجرای این طرح متوقف شد و بهجرات میتوان گفت امروزه کمتر از ۱۰ درصد فعالیتهای نهادهایی که در این حوزه مسئولیت دارند، در راستای هوشمندسازی قرار گرفته است. فرآیند الکترونیکی و مکانیزه شدن بخشها کم و بیش شروع و بخشی از آن با عنوان کاداستر راهاندازی شده، اما فقط تا حدودی در بخش اکتشاف فعال است و در بخش بهرهبرداری یا صنایع معدنی هیچ فعالیتی ندارد. با این همه یکی از موارد مهم سند تحول دولت در بخش معدن، هوشمند کردن فرآیندها است که در توافقنامه سازمان برنامه و بودجه با وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت موردتوجه قرار گرفته و بودجهای هم به آن اختصاص یافته است و امیدواریم این موضوع محقق شود. بزرگترین و اصلیترین مشکل این است که دولت هنوز حاضر نیست دست از تصدیگری این بخش بردارد؛ بهعبارت دیگر، هنوز اجازه ورود بخش خصوصی به بخش معدن آنچنان که باید و شاید داده نمیشود. با اینکه در سند تحول هم تاکید شده که این اتفاق باید بیفتد، باز تصمیم بر این شده که معادن را نگه دارند و کارخانجات را واگذار کنند. بهتازگی شنیدهام با اینکه معدن و کارخانه زرشوران در فهرست خصوصیسازی قرار دارد، این معدن از فهرست خصوصیسازی خارج شده و قرار است کارخانه را واگذار کنند. مجموعه معادن سنگآهن سنگان هم بهدلایل مختلف واگذار نمیشود، همینطور معادن جلالآباد و امثال آن. بزرگترین مشکلی که وجود دارد، این است که نهادهای دولتی اعتقادی به واگذاری داشتههای معدنی خود به بخش خصوصی ندارند و بهنظر من این مسئولیت بسیار دشوار دولت بهشمار میرود و از اتفاق کلید تحول همین است که در سند تحول هم، واضح، روشن و مشخص به آن اشاره شد؛ گرچه پیش از این هم در نقشه راه معدن و صنایع معدنی آمده بود. این سند بعد از امضای مسئولان و توافق با مجلس، ازسوی وزیر ابلاغ شد، اما به مرحله اجرا نرسید. در دولت کنونی هم اگر ارادهای وجود داشته باشد، باید تلاش شود مجموعه معادن را به اهلش بسپارند و اشخاصی را برگزینند که پیشتر امتحان خود را پس دادهاند. نکته پایانی اینکه امیدواریم با هماهنگی بین مسئولان و فعالان بخش معدن کشور، این حوزه تقویت شود و روز به روز بهسمت بهرهوری بیشتر حرکت کند.
ظرفیت مغفول معدن
امین صفری- فعال معدن: امروز اهمیت معدن برای همه، از فعالان حوزه اقتصاد و معدن گرفته تا سطوح عالی و مدیریت ارشد کشور روشن شده و همه میدانند معادن یکی از گرهگشاترین منابع و داراییهای ما است که میتواند پیشران صنعت و رشد اقتصادی باشد و ابتدای زنجیره هر تغییر و تحولی است. کشور ما باتوجه به اینکه معدنخیز است و روی کمربند معدنی قرار دارد، چه در بخش آهن و پلیمتال و چه به لحاظ فناوری و نیروی انسانی در چند سال اخیر رشد قابلتوجهی داشته و آمادگی و زیرساخت مناسبی برای این بخش ایجاد شده است، اما کافی نیست و توجه بیشتری میطلبد. باتوجه به دارایی و منابعی که در اختیار داریم، جایگاه کشور در حوزه معدن چندان در خور نیست. این بخش حدود ۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را پوشش میدهد و اگر صنایع معدنی را هم به این آمار اضافه کنیم، در جمع حدود ۶ درصد جیدیپی کشور را تامین میکند. با در نظر گرفتن صنایع پاییندستی و بخشهایی که معدن موتور محرک آن است شاید این آمار به ۱۵ تا ۲۰ درصد هم برسد که این عدد فاصله زیادی با ظرفیتهای این بخش دارد.
نقش غیرقابلانکار زمان
زمان نقش تعیینکنندهای دارد. فناوری بهسرعت در حال رشد است و بهتبع آن ممکن است تغییراتی در جدول اهمیت مواد معدنی بهوجود آید؛ بهعبارت دیگر ممکن است ارزش و اهمیت برخی منابع که تا دیروز چندان موردتوجه نبودند تغییر کند و این موضوع بستگی زیادی به تحولات فناوری دارد. در نتیجه استفاده سریع از منابع دارای ارزش، یکی از نکات استراتژیک در بخش معدن است، اما بهنظر میرسد ما توجه چندانی به آن نداریم. مدل کاری ما در بخش معدن و صنایع معدنی در خوشبینانهترین شکل ممکن مربوط به ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته است. در بخش اکتشاف اصلا از روشهای هوشمند یا فناوری روز استفاده نمیکنیم. تهیه نقشههای زمینشناسی، روشهای ژئوفیزیک، حفاریهای اکتشافی و برنامهریزی و مدلکردن معدن همچنان بههمان صورتی انجام میشود که نیم قرن پیش شرکتهای روسی، امریکایی و استرالیایی انجام میدادند، اما دنیا تغییر کرده و فناوری پیش رفته است. روشهای ژئوفیزیک و استفاده از دادههای هوایی متحول و روشهای تحلیل زمینشناسی و حفاری بهروز شده است. امروزه دستگاههای جدید و پیشرفتهای ساخته شده که همزمان با حفاری، لگ و آنالیز میکند و ظرف چند ساعت نتایج آزمایشات مشخص میشود و میتوان وارد مرحله طراحی و مدل کردن، شد. بخش استخراج هم بههمین ترتیب؛ در معادن مهم ما که از نظر مالی، فنی و ذخیره از بزرگترینها هستند و در دنیا حرفی برای گفتن دارند، هنوز استخراج به روش سنتی انجام میشود. دنیا سالها است که تغییر کرده و الان همه فعالیتها از تفکیک عیاری گرفته تا توزین و دپوبندی، هوشمند شده است. در بخش صنایع معدنی هم اوضاع بههمین منوال است. در زمینه سنگآهن و فولاد، با اینکه مدعی هستیم صاحب فناوری شده و ساخت کارخانهها را بومی کردهایم، هنوز فرآیند طولانی تبدیل سنگآهن به کنسانتره، گندله، آهناسفنجی و در نهایت فولاد را در دستور کار داریم که بسیار انرژیبر است. از طرف دیگر هنوز نمیتوانیم از عمده ذخایر هماتیتیمان استفاده کنیم، در حالی که بسیاری از شرکتها حتی شرکتهای چینی هر نوع ماده معدنی آهنی را با روشهای مختلف بهآسانی و با هزینهای بسیار پایین استحصال میکنند و در تولید فولاد بهکار میبرند. اکتشاف، استخراج، فرآوری و آنالیز طلا بسیار ضعیف انجام میشود. درباره بسیاری دیگر از عناصر هم یا اصلا کاری نشده یا گفته میشود ذخایرمان غنی نیست؛ بهعنوان مثال درباره ذخایر تنگستن، قلع یا بسیاری دیگر از عناصر نادر خاکی، در حالی که مشکل آنجا است که آزمایشگاههای قوی و مجهزی وجود ندارد، بههمین دلیل نمیتوان ذخایر موردنیاز را پیدا کرد. فقدان بانک اطلاعاتی، ضعف بزرگ دیگری در این حوزه است. دادههای سازمانهای مختلف هنوز تجمیع نشدهاند. سازمان انرژی اتمی برای خود دادههایی دارد، سازمان زمینشناسی برای خود و مردم و بخش خصوصی هم برای خودشان. سالها است که قرار است بانک جامع اطلاعات معدنی ایجاد شود، اما هنوز عملیاتی نشده است.
سخن پایانی
بهگفته بسیاری از فعالان معدنی جدیترین مشکل بخش معدن اکتشاف است و قوانین این بخش به بازنگری اساسی نیاز دارد. عدم هوشمندسازی مشکل دیگر این حوزه است که بهگفته فعالان معدنی، ایران فاصله معناداری با دنیا در این زمینه دارد. مشکل نهایی نیز فقدان نیروی انسانی کارآمد است؛ بهعبارت دیگر، تربیت و توانمندسازی نیروی انسانی، متناسب با رشد بخش معدن نیست و با کمبود متخصص و چالش آموزش روبهرو هستیم.