گرما، کابوس خزر
«تراز آب دریای خزر به کمترین میزان در قرن اخیر رسیده است» این خبری بود که اواخر فروردین ماه امسال منتشر شد. پژوهشها حاکی از آن است که، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن حاضر، ۹ تا ۱۸ متر پایین خواهد آمد و به قول دانشمندان دریای خزر با «فاجعه» روبهرو است. به عبارت روشنتر در میان تهدیدات خزر گویا کاهش تراز آب زنگ خطر بزرگتری محسوب میشود. به گفته کارشناسان، دریای خزر تاکنون نوسانات زیادی را پشت سر گذاشته و از طرفی هم به دلیل تغییرات اقلیمی ممکن است در دهههای آتی شاهد کوچک شدن محسوس این پهنه آبی باشیم. در این گزارش به دلایل کاهش سطح آب دریای خزر و تاثیر آن بر محیطزیست منطقه و حملونقل دریایی پرداخته است.
گرمایش جهانی، بلای جان خزر
همایون خوشروان، مدیر سابق مرکز ملی و تحقیقات دریای خزر; بی شک تغییرات اقلیمی دلیل اصلی کاهش تراز آب دریای خزر است. به عبارت دقیقتر دریای خزر بازمانده دریای بزرگتری به نام تتیس است که به دلیل وسعت زیاد عنوان دریا را به خود گرفته بود اما با توجه به اینکه محصور در خشکی است و در اصل یک دریاچه عظیم است، تغییرات اقلیمی تاثیر محسوستری روی آن میگذارد. بنابراین بیلان آبی دریای خزر بیشتر دستخوش تغییرات قرار میگیرد. به طور کلی وقتی آب و هوای کره زمین رو به کاهش است و اقلیم سرد حاکمیت پیدا میکند و به موازات آن بارشهای جوی هم افزایش مییابد در نتیجه شاهد افزایش سطح تراز آب دریای خزر خواهیم بود. چنانچه در این سالها سطح دریا از تراز فعلی، ۷ متر بالاتر بوده است.
آفت تغییرات اقلیمی دامن خزر را هم گرفت
اما در مواقعی که تنش گرمایی بر کره زمین حکمفرما میشود شرایط برعکس پیش میآید. طبق شواهد در این سالها سطح تراز خزر از تراز فعلی 8 متر پایینتر بوده که این سطح تراز آخرین بار ۱۵ قرن پیش تجربه شده است.
درست زمانی که سلسله ساسانیان بر ایران حکومت میکردند. امروز که در عصر آنتروپوسن هستیم دوباره با گرمایش زمین حاکم است که میزان گرم شدن در حوضه دریای خزر ۴ بار بر میزان متوسط جهانی است. یعنی اگر در تمامی کره زمین از ۱۹۴۵ تا کنون یک درجه افزایش دما داشتیم، دریای خزر ۴ درجه افزایش پیدا کرده است و این افزایش دما یعنی افزاش تبخیر و کاهش سطح تراز. حال برای دریاچه بستهای که در اطراف آن بیابانهای ترکمنستان و قزاقستان وجود دارد و مناطق خشک شمالی که مشرف به رودخانه ولگا است که اتفاقا میزان بارندگی آنجا هم بسیار پایین است، طبیعی است که افزایش تبخیر باعث کاهش تراز آب دریای خزر با سرعت زیاد شود. یعنی هرچقدر روند افزایش دمای کره زمین بیشتر شود شاهد افت بیشتر سطح تراز دریای خزر را شاهد خواهیم بود.
طبق مشاهدات در ۱۰ سال اخیر سالی ۳۰ سانتی متر از تراز آب دریای خزر کاسته شد که در مجموع سه سال ۱ متر این دریا پسروی داشته است. این روند کاهشی برای خزر بسیار غیر عادی است. بنابراین اثر اقلیم بر کاهش سطح تراز دریای خزر یک عامل اصلی و غیر قابل تردید است یعنی عملا این تغییر اقلیم است تراز دریای خزر را تحت تاثیر قرار میدهد.
روسیه بیشترین ضرر را میکند
متاسفانه برخی با نظرات غیر کارشناسی کاهش سطح تراز را به فعالیتهای انسانی روسها در سمت شمال دریای خزر نسبت میدهند که آنها مانع میزان استاندارد ورودی آب شدهاند، من پیش از این هم در برخی رسانهها به صر احت اعلام کردم که چنین استدلالی کاملا غیرکارشناسی است و اصلا صحت ندارد. چراکه در صورت کاهش تراز آب دریای خزر روسها بیشتر از هر کشور دیگری که در اطراف خزر قرار دارد، ضرر میکنند چراکه نواحی شمالی این دریا بسیار کم عمق است و تالابهای بسیار ز یادی در اطراف دلتای ولگا وجود دارد که روسیه از آنجا ماهی استروژن استخراج میکند.
همین فرآیند صرفه اقتصادی زیادی برای روسیه دارد همچنین ترانزیت کالا از طریق رودخانه ولگا وابسته به تراز آب این رودخانه است یعنی اگر به هر دلیلی آب ولگا کاهش یابد و منطقه شمالی خزر دچار افت سطح تراز شود، نخستین ضرری که روسیه میکند کشتیرانی خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند از طریق این دریا به تبادل کالا بپردازد و به عبارتی تجارت در آن نطقه فلج میشود. گفتنی است در شرایط فعلی که چین وارد عرصع رقابت از طریق راه ابریشم شده است، این راه از رودخانه ولگا میگذرد. حال در صورت کاهش محسوس تراز آب دریای خزر این کشور نمیتواند با چین تبادل کالا داشته باشد و این فرصت هم از دست میرود. از طرفی چین نمیتواند کالاهای خود را از طریق ولگا دن به اروپا برساند.
با مطالعه تصاور ماهوارهای ثابت کردیم که آخرین سدی که روسیه بر مسیر رودخانه ولگا زده است در شهر ولگا گراد قرار گرفته است و با مطالعه جزایری که در دهانه رودخانه قرار دارد مشخص کردیم که نه تنها اب ولگا کاهش پیدا نکرده بلکه آب بیشتری از سد ولگا خارج میشود تا تراز اکولوژیکی دریای خزر را حفظ کند. اگر روسیه چنین روندی را اتخاذ نکند، با وضعیت کاهشی تراز آب، بیشک این کشور یکی از کانالهای بین مللی خود را برای تبادل کالا از دست میدهد.
تالابها در صف نابودی
در یک طرح بینالمللی که با همکاری روسیه در سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ با عنوان بررسی نوسانات خزر بر روی مناطق ساحلی انجام شد، یافتیم که نخستین اتفاق در اثر کاهش تراز آب دریای خزر خشک شدن تالابهای ساحلی است. متاسفانه در ایران تالاب گمیشان در جنوب شرقی خزر تقریبا از ببین رفت و بعد میانکاله همچنین سطح وسیعی از خلیج گرگان هم خشک شد. درحالحاضر تالاب انزلی هم به چالش جدی مبتلا است. متاسفانه روند خشکی زایی تالاب هایی که در ناحیه بوجان که در دهانه رودخانه سفید رود قرار دارند و تالاب زیباکنار و کیاشهر افزایشی است.
اهمیت اقتصادی تالابها به قدری است که در صورت نابودی آنها خسارات جبران ناپذیری به جامعه اطراف۶ وارد میشود چراکه معیشت بسیاری از مردمان و جامعه وابسته به این محیطها هستند و گیاهان حاشیه تالاب منابع تغذیه دام هایی است که دامداران از آن بهرهمند میشوند. همچنین تولید اکسیژن توسط تالابها دیگر مزیت مهم است. گفتنی است، بحثهای تفرج و گردشگری و بسیاری از شاخصهای دیگر اقتصادی مناطق اطراف به وجود این پدیدههای طبیعی وابسته است که اگر بخواهیم رقم تعیین کنیم، میبینیم که میلیارد میلیارد دلار ارزش هر کدام از تالاب هایی است که متاسفانه در یک اپیدمی تدریجی در حال از بین رفتن هستند.
شیلات در خطر اقتصادی
بنابراین محیطزیست بخشی از منطقه شمال کشور با خشک شدن تالابهای ساحلی و به هم ر یختن تعادل هیدرولوژیکی رودخانههای منتهی به دریای خزر آسیب جدی میبیند. برای مثال ماهیهای استروژن باید در فصل بهار در دهانه رودخانهها تخم ریزی میکند حال وقتی خزر عقب نشینی میکند با ایجاد فاصله بین خزر و دهانه رودخانه به لحاظ ساختاری دچار تعییر و تحول میشود و رسوبگذاری که در دهانه رودخانه میشود مانع تخم ریزی ماهیهای استروژن و سایر ماهیها میشود بنابراین کاهش تراز آب دریای خزر ممکن است اقتصاد شیلات کشور را هم با اخلال رو به رو کند و تاثیر مستقیمی روی ماهیهای اقتصادی کشور میگذارد.
همچنین تبعات اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی کاهش تراز آب خزر بسیار بیشتر از زمانی است که تراز آن بالا آمده بود گفتنی است بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۴ سطح خزر ۲.۵ متر افزایش داشت و به تبع آن برای مناطق اطراف معضلاتی را به وجود آورده بود اما کاهش سطح تراز مشکلات بنیادی تر و به لحاظ اقتصادی و زیست محیطی معضلات مهمتری را رقم میزند. نباید نسبت به ین موضوع خنثی بود از امروز باید فکری به حال کاهش تراز آب دریا کرد و یک برنامه هدف مندی را برای سازگاری با شرایط منطقه طراحی کرد.
چالشهای صادراتی در پی کاهش سطح تراز خزر
مجید یوسفی، کارشناس حملونقل دریایی: بخش عمده کاهش تراز آب دریای خزر به دلیل تغییرات اقلیمی است و فعالیتهای انسانی تاثیر بسیار اندکی دارد که شاید در دو تا سه دهه اخیر خود را نشاندهد گرچه در اسکله بندر انزلی تغییرات محسوسی از کاهش تراز آب را میتوان دید. در نقاط دیگر دریای خزر هم به همین صورت آب دریا عقب نشینی داشته است. برای مثال در بندر آستارا سالانه دو تا سه کشتی به گل مینشینند و اسکله باید چند متری عقب نشینی کند. در کل نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش تراز آب را میتوان بر گردن فعالیتهای انسانی انداخت که برای حل چنین معضلات اقلیمی، راهکاری جز همکاری کشورها برای بررسی و کنترل ورود و خروجی آب دریا وجود ندارد.
بی شک این کاهش تراز آب تاثیر جدی بر میزان و نحوه حملونقل در حوزه دریای خزر میگذارد. چندی پیش بحثی درباره جایگذاری پایانه صادراتی در استان گیلان میان منطقه آزاد کاسپین، اتاق بازرگانی استان و صادرکنندگان مرکبات و صیفی جات پیش آمد. برخی معتقدند پایانه صادراتی باید در منطقه آزاد کاسپین به دلیل معافیت برای صادرکنندگان جانمایی شود. اما صادرکنندگان کالا موافق این جایگذاری در بندر آستارا هستند چرا که هم خطوط ریلی در بندر آستارا وجود دارد و هم مسیر دریایی و هم مسیر جادهای حاکم است. به عبارت روشن، استدلال آنها این است که در صورت قرار گیری پایانه صادراتی در بندر کاسپین، اگر آب دریا خشک شود یا ۵ کیلومتر عقب برود، چون منطقه آزاد کاسپین فاقد ریل آهن به روسیه و دیگر کشورها است، تردد کالا از دریا تقریبا فلج میشود. در حالیکه در بندر آستارا ریل آهن به کشورهای شمالی وجود دارد. بنابراین صاحبان کالا خواهان احداث پایانه صادراتی در بندر آستارا هستند.
بنابراین آنچه که در دریای خزر باید مورد توجه قرار گیرد این است که چنانچه این عقب نشینی در سالهای آتی رخ دهد، قطعا با بحران اشتغال بیش از ۵ هزار نیروی انسانی مواجه خواهیم بود که معیشت آنان به دریای خزر وابسته است. به نظرم برای پیشگیری از بحرانهای آینده حداقل درباره مسیر تجارت و بازرگانی این منطقه باید خطوط ریلی و جادهای کافی در منطقه احداث شود تا بهتدریج بخش عمدهای از صادرات و واردات به سمت حملونقل ریلی و جادهای انتقال یابد.
سخن پایانی
به طور کلی ایران از سال ۱۳۸۰ به طور جدی درگیر تغییر اقلیم شده است و سال گذشته ۱.۳ درجه افزایش دما داشتهایم و امسال نیز در نقاط مختلف بین یک تا ۴ درجه افزایش دما داریم که این افزایش دما اثر مستقیمی روی منابع آبی دارد و سبب کاهش این منابع میشود و با توجه به روند افزایش دما کاهش سطح تراز آب دریای خزر تداوم خواهد داشت.