چالشهای وابستگی تولید به ارز
اقتصاد کشور بهشدت به نرخ ارز و دلار وابسته است؛ با وجود این، برخی فعالان صنعتی و اقتصادی ضمن انتقاد به این روند تاکید دارند چنانچه محصولی بر پایه ظرفیتهای کشور و منابع داخلی تولید شود، نباید نرخ آن را به ارز خارجی گره زد.
این انتقاد بهویژه در میان فعالان صنایع پاییندستی زنجیره فولاد به چشم میخورد. آنها تاکید دارند این روند به ضرر فعالان صنایع پاییندستی است. در همین حال تاکید دارند چنانچه این وابستگی رفع شود میتوان به بهبود شرایط تولید در صنایع پاییندستی، توسعه اقتصادی در کشور و حتی رشد اشتغالزایی امید داشت.
تولید داخلی را به ارز گره نزنید
سیدعلیمحمد ابویی مهریزی، فعال صنعت فولاد در گفتوگو با صمت اظهار کرد: چالش اساسی تولید در کشور ما وابسته شدن آن به نرخ ارز است. تا زمانی که نرخ ارز مشخص نشود، هیچ تولیدکنندهای امکان خرید مواد اولیه ندارد. منشأ این چالش نیز به عملکرد دولت بازمیگردد.
وی افزود: نرخ فروش محصولات فولادی در بورس کالا به نرخ فروش این محصولات در بازارهای جهانی و نرخ دلار وابسته شده است. این سیاست اشتباه است چراکه فولاد برمبنای ظرفیتهای داخلی تولید میشود و ارزبری بسیار محدودی دارد؛ در نتیجه سیاست موردبحث درست بهنظر نمیرسد. بهعلاوه آنکه باید خاطرنشان کرد که کار به همینجا ختم نمیشود؛ یعنی این روند دلاریزه کردن شمش در سایر حلقههای زنجیره نیز ادامه مییابد و تاثیر خود را بر زندگی مردم نیز میگذارد.
به اعتقاد من، اگر کالایی براساس ظرفیتهای کشور و بر پایه بهرهگیری از منابع داخلی تولید میشود، نباید نرخ آن را به ارز خارجی گره زد. این سیاست به منزله فروش ارزان منابع داخلی به طرفهای خارجی است. در چنین شرایطی ظرفیتهای داخلی زمینه سودآوری واحدهای ذوب را فراهم میکند.
سود این واحدها نصیب عدهای محدود میشود. هرچند همواره صحبت از عدهای سهامدار خرد است اما این سهامداران سود محدودی از این زنجیره میبرند.
بهعلاوه آنکه در نهایت رشد قیمتها، زندگی خود آنها را متاثر میکند. باید به اقتصاد داخلی و پول ملی احترام بگذاریم تا چالشهای موجود برطرف شود. بررسی روند عرضه شمش فولاد در بورس کالا براساس ۸۰ درصد نرخ این محصول در منطقه سیآیاس و همچنین ارز نیمایی حکایت از آن دارد که قیمتها به قدری بالا هستند که خریداری برای محصول وجود ندارد؛ بنابراین شایسته است نرخ تمامشده تولید جایگزین فرمول فعلی قیمتگذاری فولاد شود.
این فعال صنعت فولاد تاکید کرد: تولیدکنندگان شمش در مسیر تولید خود از مزیتهای بسیاری همچون مواد اولیه و سوخت ارزان بهرهمند هستند. همین مزیتها نیز زمینه توسعه و رشد تولید این مجموعهها را در طول سالهای گذشته فراهم کرده است. اما این صنایع با وجود بهرهمندی از حمایتهای دولتی محصولات تولیدی خود را بسیار کمتر از نیاز صنایع کشور در بازار داخلی عرضه میکنند.
در چنین وضعیتی، عرضه قطرهچکانی زمینه رشد قابلتوجه نرخ این محصولات را فراهم میکند تا جایی که در دورههایی نرخ شمش فولاد در بازار داخلی از نرخ صادراتی آن نیز پیشی میگیرد.
بدون تردید تولید محصول نهایی در چنین موقعیتی دیگر صرفه اقتصادی ندارد و شاهد افت تولید و متضرر شدن واحدهای فولادی پاییندستی خواهیم بود. با وجود تمام موارد یادشده، فعالان صنایع بالادستی فولاد به هیچعنوان حاضر به همکاری برای تعدیل شرایط بازار فولاد نیستند.
ابویی در ادامه با اشاره به ممانعت از ارزان کردن نرخ فروش شمش با هدف ممانعت از قاچاق گفت؛ این ادعا مبنا و اساس منطقی ندارد. قاچاق کالایی حجیم همچون فولاد به این آسانی از مبادی غیررسمی امکانپذیر نیست. اگر امکان قاچاق از مبادی رسمی وجود دارد که متولیان امر باید نسبت به آن پاسخگو باشند.
درواقع این دست توجیهات با هدف تداوم شرایط موجود و بهره جستن عدهای خاص از آن مطرح میشود. درواقع در چنین شرایطی با کلیدواژههایی مانند قاچاق و قیمتگذاری دستوری مانع اصلاح عملکرد در زنجیره فولاد میشوند.
افراد غیرمتخصص متضرر میشوند
سعید برزگر، کارشناس صنایع معدنی در گفتوگو با صمت تاکید کرد: اقتصاد ما طی سالهای گذشته با پدیده دلاریزه شدن روبهرو شده است. در چنین شرایطی، خرید و فروش در بازار مسکن، اتومبیل، طلاو... از نرخ ارز اثر میپذیرد. در همین حال، سنگ معیار بازار فولاد نیز به دلار وابسته شده است؛ بنابراین بسیاری از تاجران یا مردم با شدت گرفتن التهاب در بازار ارز اقدام به خرید محصولات فولادی میکنند.
بررسی بازار فولاد حکایت از آن دارد که آهنآلات حتی رشد قیمتی به مراتب بیشتری را درمقایسه با دلار تجربه کردهاند چراکه بسیاری از خریداران هیجانی وارد این بازار میشوند و منطقی بر خرید و فروشها جریان ندارد.
وی افزود: درواقع در چنین شرایطی و در سایه نبود تعادل در بازار ارز، بستری برای ورود افراد غیرمتخصص به بازار محصولات فولادی فراهم میشود. این افراد به پارامترها و شاخصههای اقتصادی توجهی ندارند و از تحلیلهای اقتصادی استفاده نمیکنند و تنها بر پایه هیجان اقدام به خرید و فروش میکنند؛ بنابراین هم خودشان متضرر میشوند و هم به بازار آسیب وارد میکنند.
حال چنانچه ترمز رشد دلار کشیده شود یا نرخ فروش آن در مسیر نزولی قرار گیرد، همه خریداران سابق به صرافت فروش محصول خود میافتند؛ یعنی همان افراد غیرمتخصصی که تنها به بهانه حفظ ارزش پولشان به این بازار ورود کردهاند، اقدام به فروش احساسی میکنند.
سخن پایانی
در دورهای که هر روز شاهد نوسان نرخ ارز و در اغلب موارد افزایش بهای آن در کشورمان هستیم؛ کسی تمایل به نگهداری پول نقد ندارد. در چنین شرایطی مردم ترجیح میدهند پول خود را به کالاهای سرمایهای بدل کنند. در این میان بازار محصولات فولادی نیز از این روند ورود سرمایه بینصیب نمیماند؛ هرچند باید ادعا کرد در چنین شرایطی همواره واسطهگران منتفع و افراد بیتجربه متضرر خواهند شد.