پول‌های پرنده در خانه همسایه می‌نشیند

منوچهر محمدشمیرانی کارشناس ارتباطات

در دنیای امروز، دیگر چیزی به نام هنر خالص و بی‌توجه به پول معنا ندارد و کسی هم ادعایی ندارد که هنرمندی است بدون چشمداشت مالی. در دنیای امروز، هنر بیشتر به‌عنوان راهی برای کسب پول به‌حساب می‌آید و در حقیقت به هنر هم، به‌عنوان یک حرفه و صنعت پولساز نگاه می‌شود. ایران هم، به‌عنوان سرزمینی که از گذشته‌های دور، هنر با روح و جان مردمش عجین بوده است، دور از این داستان نیست و هنرمندانش، گوشه‌چشمی به درآمد ناشی از ارائه هنرشان دارند. وضعیت این بده بستان هنری، در عرصه موسیقی ـ که عمومی‌تر است و بیشتر طرفداران آن، از طیف جوانان به‌شمار می‌روند ـ بیشتر به‌چشم می‌خورد. باوجود آنکه پس از گذشت چند دهه، هنوز که هنوز است تکلیف مسئولان مربوطه با هنر موسیقی کشور مشخص نشده است،اما مردم، در تمام این سال‌ها، استقبال خوبی از کنسرت خوانندگان خود، چه در داخل و چه در خارج از ایران داشته‌اند.

منوچهر شمیرانی

تا بعد از سال‌های جنگ، کمتر کسی جرأت داشت، از خواننده و موسیقی موردعلاقه‌اش سخن بگوید،اما رفته رفته، فضا تغییر کرد و بسیاری از خوانندگان سنتی و پاپ، موفق شدند، علاوه بر برگزاری کنسرت در داخل، تورهای موفقی هم، در خارج از کشور داشته باشند و به‌عنوان «سفیران فرهنگی کشور» نماینده هنر ایران در بیرون از مرزها هم باشند.

در این سال‌ها، خوانندگان علاوه بر درآمد کنسرت‌های‌شان، تا اواسط دهه ۸۰ از طریق فروش آلبوم‌های‌شان روی کاست و لوح‌های فشرده هم کسب درآمد می‌کردند. پس از این مقطع و با توسعه تکنولوژی و اینترنت، خوانندگان مجبور شدند آثار خود را، رایگان یا پولی، از طریق سایت‌های اینترنتی پخش کرده و بیشتر، به درآمد ناشی از برگزاری کنسرت‌های‌شان اکتفا کنند.

انتشار عمومی و وسیع موسیقی موجب شده است، موسیقی، به‌عنوان یک کالای اقتصادی، وارد سبد تقاضای مردم شود. در نتیجه، می‌توان گفت از دیدگاه علم اقتصاد، پدیده‌ای که در جامعه، وجه اقتصادی به خود بگیرد، یعنی به یک نیاز برای بخشی از مردم تبدیل می‌شود، با 2 مقوله عمده، یعنی عرضه و تقاضا مواجه است که در شرایط مختلف، براساس کمیت هریک در محل تقابل این دو عامل، نرخ آن کالا یا خدمت تعیین می‌شود.

به هرحال، صنعت ـ هنر موسیقی ایران، در سال‌هایی حال خوبی داشت و جوانان و گروه‌های متعددی، به این عرصه روی آوردند و حتی توانستند برنامه‌های موفقی را، در داخل و خارج از کشور برگزار کنند. اما مشکل، از آنجایی شروع شد که مسئولان، بدون توجه به نیاز جامعه به موسیقی روز و لزوم استفاده از توان خوانندگان و موسیقیدانان کشور، محدودیت‌هایی را برقرار کردند که آهنگ رشد موسیقی کشور را کند کرد و با عدم‌حمایت تمام‌قد از برگزاری کنسرت‌های دارای مجوز ـ به‌ویژه در شهرهایی جز تهران ـ کاری کردند که دست برگزارکنندگان کنسرت خوانندگان ایرانی خارج از کشور باز شود و آنان بتوانند در کشورهای اطراف ایران مانند ترکیه، گرجستان، ارمنستان، دوبی و اربیل عراق ـ که نزدیک ایران است و مشکل ویزا ندارد ـ ایرانیان علاقه‌مند به موسیقی را به کشورهای یادشده برای شرکت در برنامه‌های خود بکشانند. همین حکایت، موجب شده است همه‌ساله ایرانیان زیادی، شال و کلاه کنند و برای استفاده از برنامه خواننده موردعلاقه خود، هزینه زیادی را برای سفر و اقامت و خرید بلیت کنسرت متقبل شوند؛ پول‌های کلانی که به‌جای قرار گرفتن در جیب داخلی‌ها، پرواز می‌کنند و در جیب کشورهای همسایه می‌نشینند.

به‌علاوه اینکه بسیاری از کشورها از برگزاری کنسرت خوانندگان معروف، به‌عنوان راه و شیوه‌ای برای گسترش گردشگری کشورشان بهره می‌برند و درآمد کلانی نیز از این طریق، نصیب‌شان می‌شود. اما متاسفانه در کشور ما، به‌دلیل عدم‌پذیرش نقش هنر در رشد اقتصادی کشور، به‌جای جذب پول هموطنان و برگزاری کنسرت‌های فراوان موسیقی و جذب جوانان علاقه‌مند، زمینه را برای رشد گردشگری و افزایش درآمد کشورهای اطراف خود مهیا کرده‌ایم.

شاید بد نباشد بدانید فقط در شهریور سال ۱۴۰۳، بیش از 10کنسرت ـ جز اجراهای کوچک‌تر و مجلسی‌تر ـ در شهر استانبول برگزار می‌شود و خواننده‌های ایرانی معروف و موردعلاقه مردم، که در کشورهای دیگر ساکن هستند، روی صحنه بزرگ‌ترین سالن‌های شهر استانبول می‌روند و با علاقه‌مندان به هنر خویش، نفس به نفس می‌شوند؛ مخاطبانی که تعداد آنان بین ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر، فقط برای کنسرت‌های شهریور موسیقی در استانبول پیش‌بینی شده است. حداقل نرخ بلیت‌های کنسرت در استانبول، از ۱۲۸دلار شروع می‌شود و تا بیش از هزار و200 دلار هم می‌رسد. ناگفته نماند جایگاه‌های وی.آی.پی بیشتر با نرخ ۵۰۰ تا ۶۰۰ دلار به‌فروش می‌روند و قیمت‌های بالای هزار دلار، برای معدود صندلی‌های وی.آی.پی پلاس است. با این وجود، اگر میانگین نرخ ۳۰۰ دلار برای هر نفر را محاسبه کنیم و تعداد نفرات را هم، دست‌کم ۵۰ هزارنفر بدانیم، رقمی حدود ۹۰۰ میلیارد تومان به روی ما چشمک می‌زند که البته، فقط برای بلیت کنسرت است. اما باتوجه به بیش از 2برابر شدن نرخ تورهای به مقصد استانبول در ایام برگزاری کنسرت‌ها، هزینه تور بیش از ۵۰ هزار نفر ایرانی، یک رقم بیش از ۲هزار میلیارد تومان خواهد شد که اگر هزینه‌های غذا، خرید، تفریح و... را هم اضافه کنیم، می‌توان به این نتیجه رسید که ترکیه، فقط از کنار برگزاری کنسرت خواننده‌های ایرانی در شهریور ۱۴۰۳ بیش از ۳هزار میلیارد تومان درآمد خواهد داشت؛ درآمدی که یک‌هفتم مجموع بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امسال به‌حساب می‌آید.

در پایان، فقط می‌توان گفت؛ ای کاش، قدر هنرمندان را بدانیم. ای کاش، نیازهای امروز ایرانیان را بشناسیم و در مسیر برآورد آنها گام برداریم؛ تا به‌جای پرواز ۳هزار میلیارد تومان در طول یک ماه به‌سوی استانبول، با شناخت ضرورت‌های اقتصاد هنر و برگزاری کنسرت‌های موردعلاقه مردم، این پول‌ها را به جیب هنرمندان کشورمان بریزیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین