قاره سیاه، نوید بخش فرصت‌های روشن

منوچهر محمدشمیرانی - کارشناس ارتباطات

قاره افریقا، با ۵۴ کشور و وسعتی حدود ۳۰ میلیون کیلومتر مربع، حدود یک‌پنجم خشکی‌های جهان را دارد. این قاره سیاه که جمعیتش تا سال ۲۰۳۰ به یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر خواهد رسید، بیش از ۶۰ درصد از معادن طلای دنیا، ۸۰ درصد الماس جهان و یک‌سوم کل مواد معدنی دنیا را در دل خود جای داده است. در طول چند دهه گذشته، حتی گوشه چشمی به حجم ظرفیت‌های این قاره، می‌توانست افریقا را -باتوجه به مواضع بیشتر مستقل کشورهای آن- به‌عنوان دروازه فرصتی کم‌نظیر برای ما به حساب آورد تا بتوانیم روابط اقتصادی و تجاری و صنعتی و معدنی خود را، حتی در بخش آموزش و انتقال توان مهندسی گسترش دهیم، اما پس از این همه سال، با کم‌توجهی دولت‌های مختلف و ربودن گوی سبقت توسط کشورهای دیگر، بیشتر برای ما، حسرت از دست دادن فرصت‌های طلایی مانده است و افسوس که همچنان، فرصت‌ها را می‌سوزانیم!
اهمیت استراتژیک
خاک و نفت و گاز و معادن طلا و الماس و... اهمیتی استراتژیک برای قاره افریقا ایجاد کرد‌ه‌اند. شاید به همین دلیل بود که تا همین اواخر، استعمارگران دست از سر این قاره برنمی‌داشتند و با شیوه‌های مختلف، تلاش می‌کردند این قاره را، تحت سلطه خود داشته باشند و حتی با ایجاد درگیری‌های قومی و دینی، هرچه بیشتر منابع غنی این قاره را به یغما ببرند.
البته پس از پایان سلطه استعمارگران و استقلال بسیاری از کشورهای این قاره، اهمیت استراتژیک قاره افریقا مشخص‌تر و بارزتر شده است. دیگر، کمتر چهره افریقا با فقر و نداری مفرط تداعی می‌شود؛ بلکه با ظرفیت‌های فراوان و گوناگونی که در این قاره وجود دارد بیشتر، چهره یک قاره با دارایی خوب، بازار مصرف گسترده، ظرفیت مبادلات بالای تجاری و صنعتی و معدنی و رشد سریع و همه‌جانبه را به خود گرفته است. قاره افریقا، جز موقعیت ممتازی که در زمینه نفت و طلا و الماس و اورانیوم و فلزات ارزشمند دیگر دارد، دارای چهار تنگه مهم دریایی (کانال سوئز، تنگه جبل‌الطارق، باب‌المندب و دماغه امید نیک) است و قرار گرفتن مابین قاره‌های اروپا و آسیا، موقعیت جغرافیایی ویژه‌ای به آن بخشیده است.
همچنین مجموعه کشورهای افریقایی، حدود یک‌سوم اعضای سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای وابسته به آن را تشکیل می‌دهند و همین ویژگی، موجب شده بسیاری از کشورهای جهان، برای پیشبرد هدف‌های بین‌المللی خود، به حمایت کشورهای افریقایی نیازمند باشند؛ به‌عنوان مثال کشورهایی مانند کوبا، چین، کره شمالی و ایران برای مقابله با فشارهای سیاسی کشورهای غربی در مجامع بین‌المللی، به‌شدت نیازمند آرای کشورهای افریقایی هستند.
روابط قدیمی
ایرانیان از دوران باستان با افریقا ارتباط داشته‌اند. در دوران پیش از اسلام، بیشتر جنبه‌های نظامی و اکتشافی موجب ارتباط ایرانیان با مصر و حبشه بود، اما پس از اسلام، جز گسترش فرهنگ اسلامی، روابط تجاری موتور محرکه جابه‌جایی ایرانیان به افریقا محسوب می‌شد. تاریخ روابط ایران و افریقا نشان می‌دهد جدی شدن این ارتباط، از قرن دهم میلادی با بهره بردن از دریانوردان خبره و آگاهی از صنایع دریایی و ناوبری نجومی و همچنین وجود تاجران بزرگی بوده که اندیشه‌ها و اهداف بزرگ تجاری را دنبال می‌کرده‌اند.
در اوایل قرن دهم میلادی علی فرزند حسن، از بزرگان شهر شیراز و بازرگان دریانورد، با 7 کشتی از بندر سیراف حرکت کرد و در مناطق مختلف سواحل شرقی افریقا کناره گرفت و به‌مرور، در جزایر زنگبار و ماداگاسکار و موگادیشو و اتیوپی و سومالی مستقر شد. از ایران، کالاهایی مانند پارچه‌های ابریشم و زربفت، انواع اشیای سفالی و ظروف نقره و فلزی و دارو و عطر گل و... صادر و از افریقا، انواع چوب مانند آبنوس، سندل، ساج و طلا و سنگ‌های قیمتی وارد می‌شد.
عقب ماندن ایران
کارشناسان عقیده دارند پیشینه تاریخی غنی، اشتراک دین اسلام میان ایران و بسیاری از کشورهای افریقایی، نداشتن تصویر استعماری از ایران و... از جمله مواردی است که می‌توانست در کنار نگاه مثبت افریقایی‌ها به ایران، شرایط ما را برای حضور اقتصادی وسیع و گسترده در افریقا، مساعدتر کند، اما کشور ما، به‌جای گسترش همه‌جانبه روابط با کشورهای قاره افریقا، در یکی دو دهه پس از انقلاب، صرفا به فعالیت‌های کم‌بازده جهاد سازندگی و کمیته امداد در برخی از مناطق این قاره اکتفا کرد.
در همین دوران کم‌توجهی ما به ظرفیت‌های قاره افریقا و نداشتن استراتژی روشن در این زمینه، رقبای دیگری آمدند و با توسعه همه‌جانبه همکاری‌های‌شان، بیشترین بهره را از ظرفیت‌های قاره افریقا برده‌اند.
ترکیه، چین، هند، عربستان، امارات و اسرائیل، در نتیجه چندین دهه کم‌توجهی ایران به افریقا، فرصت‌های خوبی را شکار کردند و موجب شدند در عمل، سر ایران در افریقا بی‌کلاه بماند!
در حالی که حجم تجارت ایران با مجموع قاره افریقا، مبلغ ناچیز یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است، کشور 3 میلیون نفری امارات که برخی آن را «ذره‌بینی» می‌نامند -با مساحتی برابر با یک‌بیستم ایران- حجم تجارت خود را به بیش از ۶۵ برابر تجارت ایران با افریقا -۸۰ میلیارد دلار- رسانده و توانسته به جایی برسد که چهارمین سرمایه‌گذار، پس از چین و اروپا و امریکا در این قاره باشد.
به هر حال، مثلث عربستان و ترکیه و امارات، کار را برای حضور ما در افریقا سخت کرده‌اند، اما اگر مقامات ایرانی و سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مرتبط بتوانند با برنامه‌ریزی درست، خروجی مثبتی از برگزاری دومین اجلاس بین‌المللی ایران و افریقا -که از ۷ تا ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تهران برگزار می‌شود- به‌دست آورند، شاید باتوجه به پیشینه مشترک روابط ایران و افریقا، بتوان کمی از این آب رفته را به جوی بازگرداند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین