نگاهی به یک تجربه موفق
غلامعلی رموی کارشناس اقتصاد
در دنیای امروز، توسعه پایدار یکی از اهداف اصلی کشورها و جوامع است. توسعه پایدار بهمعنای تامین نیازهای حاضر بدون آسیب رساندن به نیازهای آینده است. برای رسیدن به این هدف، لازم است که برنامههایی طراحی و اجرا شوند که هم به بهبود شرایط زندگی مردم کمک کنند و هم به صرفهجویی در منابع و هزینهها اهمیت بدهند. یکی از حوزههای مهم و حساسی که نیاز به برنامه ریزی و اجرای چنین برنامههایی دارد، حوزه سلامت است. سلامت یکی از حقوق اساسی انسان است و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر سایر جنبههای توسعه دارد. یک نظام سلامت کارآمد میتواند به افزایش کیفیت زندگی، کاهش فقر، ارتقای تحصیلات، ایجاد اشتغال، حفظ محیطزیست و تقویت امنیت ملی کمک کند. برای دستیابی به یک نظام سلامت کارآمد، لازم است که عوامل مختلفی مانند پیشگیری، درمان، آموزش، تحقیق، نظارت و ارزیابی مدنظر قرار گیرند. در این مقاله، ما قصد داریم که یک تجربه موفق از اجرای یک برنامه تعالی سیستم سلامت را موردبررسی قرار دهیم. این تجربه مربوط به کشور سوئد است که با استفاده از راهبردهای موثر و برنامهریزی دقیق، توانسته است یک نظام سلامت کارآمد را ایجاد کند که هم به افزایش سلامت جامعه و هم به صرفهجویی در هزینههای اقتصادی ملی منجر شده است. 3 شاخص اصلی و مهم این برنامه عبارتند از: پیشگیری، درمان و استفاده از کادردرمان که تاثیر مستقیمی بر بخشهای دیگر برنامهها دارند. ما در این مقاله، به بررسی شاخصهای اصلی این برنامه و مزیتهای اقتصادی آن خواهیم پرداخت.
نخستین و مهمترین شاخصه این برنامه، غلبه کامل و ملموس نظام پیشگیری، مراقبت و کنترل بر درمان است، بنابراین همه افراد جامعه از بدو تولد تا زمان مرگ در یک چرخه مراقبت و کنترل مستمر با یک پرونده مشخص مورد چکاپ و ارزیابی مستمر قرار میگیرند. آثار و نتایج این موضوع علاوه بر گسترش همگانی سلامت جامعه، موجب شده است که بسیاری از بیماریهای مختلف و صعبالعلاج در این کشور از بدو تولد فرد یا شروع بیماری در بدن تا آخرین مرحله آن شناسایی وکنترل شود. با این اقدام، ضمن بهبود سلامت جامعه و افراد، حجم عظیمی از هدررفت منابع و سرمایههای مادی و انسانی در گسترش افراد بیمار ازکارافتاده و ناتوان در این کشورجلوگیری میشود.
حوزه درمان: چند موضوع مهم در این برنامه وجود دارد که بهسبب کارکرد صحیح نظام پیشگیری و مراقبت، روند بروز و ظهور حاد بیماریها را مهار، درمان یا با تاخیرهای زیادی روبهرو میکند. این موضوعات عبارتند از:
کاهش هزینههای درمانی: آثار ناشی از این اقدامات، ضمن افزایش امید به زندگی افراد، حجم عظیمی از هزینههای سنگین درمانهای کلینیکی و بیمارستانی را که بسیار سنگین هستند، از دوش مردم و دولت برمیدارد.
سیاستهای درمانی منطقی و اقتصادی: در کنار این موضوع، برنامه مذکور سیاستهایی را در ارائه خدمات درمانی مدنظر دارد که هم مطلوب و هم موجب صرفهجویی میشود. برای مثال، انجام بسیاری از جراحیهای غیرضرور و پرهزینه مانند سزارین فقط در موارد خاص و خیلی محدود انجام میشود و مردم هم این سیاست را پذیرفتهاند. بهقول یکی از متخصصان، جلوگیری از یک سزارین غیرضروری یکساعته معادل صرفهجویی هزینه نگهداری یک هفته یک بیمار در بیمارستان است.
نقشهراه درمانی یکسان و یکنواخت: از سوی دیگر، طبق تعریف کارهای موجود، تنها یک نقشهراه درمانی در همه مناطق کشور در مواجهه با بیمار و بیماری وجود دارد. بنابراین تفاوتی میان روند درمانی پایتخت با دورافتادهترین شهر این کشور؛ چه از نظر امکانات درمانی، چه از نظر نقشه (پلن) درمانی وجود ندارد و همه افراد از عالیترین مقامات تا یک شهروند عادی از یک سرویس یکسان و استاندارد برای بهرهمندی از خدمات درمانی برخوردارند.
حمایتهای همهجانبه درمانی: نکته بسیار مهم دیگر این است که در فرآیند درمان، بیمار خود را همواره در مواجهه با حمایتهای همهجانبه درمانی میبیند که این نشان میدهد یک مدیریت هوشمند و عالی بر فرآیند درمان این کشور نظارت موثر دارد، زیرا یک بیمار از زمانی که از خانه برای درمان خارج میشود تا زمانی که فرآیند درمان او بهپایان میرسد، چه چند ساعت یا چند ده سال باشد، احساس میکند تمام اجزای مرتبط با درمان از حملونقل عمومی تا پذیرش بیمارستانی از هماهنگی کاملی برای خدمت به بیمار برخوردارند. برای رفتن به بیمارستان یا درمانگاه فرد میتواند بدون پرداخت وجه با یک کارت شناسایی یا بلیت رایگان از حملونقل عمومی استفاده کند.
ارائه خدمت مطلوب سراسری: سیاست یکسان و یکنواخت ارائه خدمت مطلوب سراسری زمینه بسیاری از هزینهها، زیرمیزیها، رومیزیها و شیرینیهای حلال و حرام به برخی از افراد را کاملا از بین میبرد و سلامت اقتصادی حوزه درمان را تضمین میکند.
کادرسازی نیروی درمان: این برنامه علاوه بر تربیت و آموزش کادر درمانی مطابق روال همه دنیا، امکان جذب نیروی متخصص و متبحر از سایر کشورها را نیز برای تکمیل ظرفیت درمانی در نظر گرفته است. با استفاده و جذب ظرفیتهای کادر درمان متبحر و متخصص از سایر کشورها، آنها را پس از بروزآوری و آشنایی با زبان سوئدی وارد چرخه درمانی میکند. این سیاست موجب شده است تاکنون نیروهای بسیار ارزشمندی جذب حوزه درمانی این کشور شوند. نگاهی اجمالی به 3 نمونه مختصر بسته سیاست اقتصادی نظام درمانی در کشور سوئد نشان میدهد که این کشور با انجام یک برنامهریزی مناسب در حوزه سلامت و بهداشت و درمان جامعه، توانسته است چه حجم عظیمی از سرمایههای مادی و معنوی را در این بخش ذخیره و فعال کند و از این طریق، علاوه بر جلوگیری از بروز خسارتهای مادی و معنوی به سلامت جامعه، با ایجاد ارزشافزوده در صنایع مختلف و وابسته بهصورتمستقیم و غیرمستقیم، چه حجم عظیمی از اقتصاد ملی را در فرآیند توسعه بهحرکت وادار کند. برای مدیریت اقتصادی یک کشور در فرآیند توسعه در جهان امروزی، دیگر نیاز جدی به استخراج و فروش منابع وجود ندارد. بلکه شاخص مهم و اصلی یک سیاست توسعهای، ایجاد یک مدیریت تفکر و تعقل مبتنی بر کارکردهای علمی براساس شناخت مزایا و فرصتهای اقتصادی هر حوزه تعریف میشود. این هدف با اجماع نخبگان و سیاستمداران هر حوزه قابلدستیابی است.