هموار شدن راه توسعه بر بنیاندانش
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
نکند هرگز، اهل دانش و داد دل مردم خراب و گنج، آباد
گویا شرکتهای دانشبنیان، با هدف همافزایی و نزدیکی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزشافزوده، بهویژه در تولید نرمافزارهای مرتبط تشکیل شدهاند،اما نگاهی به بیش از ۱۳سال فعالیت این شرکتها ـ با وجود حمایتهای گوناگون ـ خروجی دندانگیری را برای صنعت و اقتصاد کشور نشان نمیدهد. براساس این تعریف، شرکتهای دانشبنیان، میبایست بتوانند با ارزشافزوده بالایی که ایجاد میکنند، نقش ویژهای را هم، برای رشد کشور در زمینههای علمی و فناوری و اقتصادی ایفا کنند؛ نقشی که بهنظر نمیرسد چندان موثر بازی شده باشد. تفاوت و ارزش شرکتهای دانشبنیان، در این است که براساس دانش و فناوری اطلاعات بنا شدهاند و باید گفت این دسته از شرکتها، در صورت حرکت در مسیر صحیح، میتوانند موتور رشد و توسعه هر کشور در حال توسعه محسوب شوند و علاوه بر ایجاد رونق و شکوفایی صنعت و اقتصاد کشور، موجب پیشرفت علم و دانش این کشورها هم بشوند.
نزدیکی علم و صنعت
چند دهه پیش، یکی از حلقههای مفقوده کشور، این بود که دانشگاهها و صنایع، بدون توجه به مشکلات و نیازهای کشور، هر کدام ساز خود را میزدند و راه خود را میرفتند. بخش زیادی از محتوای آموزشی دانشگاهها، بدون ارتباط با نیازهای صنایع کشور بود و در مقابل نیز، صنایع کشور نیز، کمتر بهسراغ هماهنگی و همکاری با دانشگاهها میرفتند. در آن زمان، تشکیل « دفتر ارتباط دانشگاه و صنعت » یک گام مثبت بود تا این 2 محور مهم کشور را به هم نزدیک کند؛ هرچند این نزدیکی، در آن زمان خروجی چندان وسیع و مطلوبی نداشت،اما پیشزمینه آشتی و نزدیکی دانشگاه و صنایع شد، تا جایی که فارغالتحصیلان دانشگاهها، با حرفها و ایدههای نو، وارد بازار کار صنایع شدند و برای پاسخگویی به نیازهای فراوان کشور تلاش کردند. نتیجه نوآوریهای آنان، ایجاد شرکتهایی با عنوان « دانشبنیان » شد که دانشمحور بودند و مبتنی بر فناوریهای نوین و پیشرفته، فعالیت میکردند. البته، ثمره تلاش این شرکتها نیز، تصویب قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، با هدف تجاریسازی اختراعات و توسعه نوآوریها برای رشد و توسعه اقتصاد کشور، در آبان ماه سال ۱۳۸۹ بود که یکی از مزایای تصویب این قانون را، میتوان ثبت و حفظ حقوق مالکیت فکری شرکتهای دانشبنیان دانست. پایداری دانش و نوآوری، در برابر تحولات گوناگون داخلی و جهانی، یکی دیگر از ویژگیهای مهم این شرکتها بهشمار میرود. البته، باتوجه به اینکه اساس فعالیت این شرکتها، باید بر دانش نوین استوار باشد، طبیعی است که شرکتهای دانشبنیان، بهتر بتوانند در مقابل تغییرات مقاومت کنند.گفتنی است این شرکتها، بهدلیل دانشمحور بودن و نداشتن اموال و املاک، اظهارنامه مالیاتی و درآمدی ندارند و در صورت تایید ایده و طرحشان، شرکتهای دانشبنیان به مدت ۱۵سال، از پرداخت مالیات، عوارض و پرداختهای گمرکی معاف هستند. علاوه بر آن، امکان دریافت وام برای تولید محصولات یا عرضه خدمات ـ بدون هیچگونه بهره بانکی ـ خواهند داشت. از جمله مزیتهای دیگر پیشبینیشده برای شرکتهای دانشبنیان، میتوان به بخشودگی جرایم عدمبیمه، امریه نظام وظیفه، جایگزین شدن پروژهها بهجای خدمت سربازی، حمایت از حضور در نمایشگاههای بینالمللی و... اشاره کرد.
لزوم حفظ مغزها
بدون شک، ضرورت محور قراردادن دانش، برای پاسخگویی به نیازهای صنعتی و اقتصادی کشور، بر هیچکس پوشیده نیست. اما بهیقین، اگر در طول چند دهه اخیر، زمینه و بستر مناسب برای فعالیت جوانان دانشمند کشورمان، بهشکلی مطلوب فراهم و امکان اجرایی کردن ایدههایشان مهیا میشد، کمتر شاهد « فرار مغزها » و سیل جاری کوچ جوانان متخصص و تحصیلکرده به کشورهای دیگر بودیم؛ با این وجود، هنوز هم میتوان امیدوار بود، اگر شرایط مطلوب کاری و زندگی اجتماعی، در کشورمان وجود داشته باشد، با یاری این جوانان، بنیان دانش، اقتصاد و صنعت ایران، در جهان بدرخشد. طی این سالها، درباره توجه به جوانان تحصیلکرده، جرقههای کمرنگی در آسمان کشورمان تابیده، آنچنانکه باید و شاید، ادامه نداشته و متناسب با نیازهای روز جوانان متخصص کشور، پیش نرفته است؛ شکلگیری معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری از سال ۱۳۸۵، راهاندازی صندوق نوآوری و شکوفایی و فعالیت معاونتها و دفاتر متعدد در وزارت علوم و دیگر سازمانهای مرتبط، نشان از پذیرفتن این ضرورت است. اما در صورتی که بهعنوان یک « نیاز ملی » به آن نگاه نشود،خروجی چندان مطلوبی را نمیتوان انتظار داشت.موفقیتهای شرکتهای دانشبنیان و جوانان تحصیلکرده و توجه لازم به آنان داشتن، در مقاطعی با نتایج خوبی هم روبهرو بوده است. بهطوریکه معاون علمی ریاستجمهوری پیشین، در اوایل سال ۱۴۰۰ اعلام کرد: « در 4 سال گذشته، بیش از ۲هزار و۵۰۰ نخبه از ۱۰۰ دانشگاه خارجی، به کشور بازگشتهاند و بیشتر آنها، در پارکهای فناوری مشغول شدهاند؛ روندی که تداوم آن، یک ضرورت است و میتواند عواید فراوانی برای کشور داشته باشد.»
نتیجه چشمگیر فعالیت جوانان دانشمند در شرکتهای دانشبنیان و احساس نیاز به تداوم و گسترش این حضور، بهاندازهای بود که حتی، بخشی از شعار سال ۱۴۰۱ هم به «دانشبنیان » اختصاص داده شد و بسیاری از مسئولان و مدیران، نشستند و اندر فواید و مزایای فعالیت این شرکتها، فراوان گفتند و برخاستند. اما حال، که سال ۱۴۰۲ هم، رو به پایان است، جای خالی گزارشهایی درباره چگونگی توجه و حمایت بیشتر از شرکتهای دانشبنیان، میزان بودجه اختصاصیافته، میزان اعتبار هزینهشده، میزان تاثیر گسترش احتمالی فعالیت این شرکتها بر دانش، صنعت و اقتصاد کشور و... بهشدت خالی است.