لباس بازار کار کمتر بهدست زنان میرسد
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
عمر کار کردن زنان و فعالیتهای اقتصادی آنان، همپای عمر بشر است. از همان ابتدا، زنان دوش به دوش مردان کار میکردند؛ شاید شکار حیوانات، بیشتر با مردان بود،اما فعالیتهای کشاورزی و دامداری، در کنار خانهها و با ساعتهای دلخواه، بیشتر برعهده زنان بود. ثمره صنعتی شدن جهان و جایگزین شدن کار در کارخانهها و ادارات و شرکتها بهجای کار در مزارع، این روزها ـ بهویژه در ایران ـ حاکی از آن است که لباس کار کردن و پیدا کردن جایی در بازار کار، بیشتر بر تن مردان اندازهگیری شده است و این لباس، بر تن درصد زیادی از زنان نمینشیند. باتوجه به اینکه تقریبا نیمی از جامعه بشری را زنان تشکیل میدهند و عدمحضور و فعالیت آنان، در نهایت به ضرر بشریت خواهد بود، باید نتایج گزارش اخیر کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه ( UNESCAP ) را با تامل بیشتری بخوانیم که نتیجه گرفته است تبعیض جنسیتی در این منطقه (آسیا و اقیانوسیه) از طریق ایجاد محدودیتهای شغلی برای زنان، سالانه ۴۲ تا ۴۷ میلیارد دلار زیان بهبار میآورد؛ زیان قابلتوجهی که با مشارکت بیشتر زنان، میتواند شرایط اقتصادی کشورهای این منطقه را بهبود ببخشد.
بیکاری زنان
در ایران، باوجود نرخ پایین مشارکت زنان در بازار کار، نرخ بیکاری آنان نیز بالا است. از بین ۱۴درصد از جمعیت زنان ایرانی که میخواهند وارد بازار کار شوند و در جستوجوی کار هستند، درصد زیادی از آنان نمیتوانند شغلی پیدا کنند و بههمیندلیل است که نرخ بیکاری زنان، حدود 2برابر مردان است.با این حساب، باتوجه به نرخ بالای بیکاری و نرخ پایین مشارکت زنان، میتوان نتیجه گرفت شرایط مناسبی برای پیدا کردن شغل مناسب برای زنان وجود ندارد. این در حالی است که تعداد زنان تحصیلکرده کشورمان در 3،2 دهه گذشته، در برخی زمانها حتی بیشتر از بسیاری کشورهای پیشرفته بوده است.کارشناسان معتقدند در شرایط امروز کشور و شرایط اقتصادی موجود، زنان نقش بیشتر و موثرتری را در خانه و جامعه ایفا میکنند؛ زنان از سویی، میبایست به وظایف مادری و خانهداری و اداره امور خانه بپردازند و از سوی دیگر، مجبور هستند برای حفظ جایگاه و موقعیت اداری و شغلی خود، بسیار بیشتر و سختتر از مردان، تلاش کنند و حتی بجنگند تا بتوانند شغل خود را از دست ندهند.
جای خالی زنان
گزارشهای مرکز آمار ایران، حاکی از آن است که در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۳۱.۵ میلیون نفر از مردان و ۳۱.۵ میلیون نفر از زنان، در سن کار ـ یعنی بالای ۱۵سال ـ قرار داشتهاند. از میان این جمعیت تقریبا مساوی، ۲۱.۶ میلیون نفر از مردان و ـ با کمال تعجب ـ فقط ۴.۲ میلیون نفر از زنان، در بازار کار کشور مشارکت داشتهاند؛ البته واژه «مشارکت» بهمعنای اشتغال نیست و از این تعداد، بخشی دارای شغل و بخشی دیگر، در جستوجوی کار (بیکار) بودهاند.مشارکت بسیار پایینتر زنان، که رقمی حدود ۱۳درصد را نشان میدهد، در برابر مشارکت ۶۹ درصدی مردان، توجه ویژه و ضروری سیاستگذاران و مسئولان را میطلبد که دلایل مشارکت پایین زنان را جستوجو کنند و چارهای بیندیشند؛ چراکه میتوان نتیجه گرفت به دلایل گوناگون، ۸۷ درصد از زنان ایرانی، که در سن کار هستند، آنچنان، سرخورده شدهاند که تلاشی برای یافتن شغل انجام نمیدهند.جای شگفتی است در حالی که زنان ما، باوجود تحصیلات بالا، تلاش زیادی برای یافتن شغل یا حفظ آن انجام میدهند، بهگزارش موسسه بینالمللی کار ( I LO )، در مقایسه، مشارکت نیروی کار زنان عربستانسعودی در سال ۲۰۲۱ به حدود ۳۰ درصد افزایش یافته و باتوجه به روند تغییرات این کشور، بدیهی است این روند افزایشی، همچنان ادامه داشته باشد.
این نرخ، برای کشورهای ترکیه، مکزیک و پاکستان بهترتیب ۳۲، ۴۴ و ۲۰ درصد و برای ایران ۱۴درصد بوده است که فاصله قابلتوجهی را با کشورهای بالا نشان میدهد.میتوان گفت نکته در اینجاست که در جهانی که بهطورمیانگین، حدود نیمی از زنان بسیاری کشورها در بازار کار مشارکت دارند، نرخ حدود ۱۵درصدی مشارکت زنان در بازار کار ایران، شکاف بزرگی را با دنیا نشان میدهد؛ شکافی که در بیشتر نقاط دنیا، در حال ترمیم و کاهش است و بهنظر میرسد وضعیت متوسط مشارکت زنان در بازار کار دنیا، بسیار بهتر از ایران باشد. پیامدهای مشارکت و اشتغال پایین زنان در ایران، از نگاه رشد اقتصادی به این معنی است که نیمی از جامعه، در فرآیند تولید شرکت ندارد و در نتیجه، تولید کمتری حاصل میشود که در نتیجه عدماستفاده از سرمایه انسانی زنان، میتواند به کاهش شدید بهرهوری بینجامد.
پیمودن راهی طولانی
زنان ایران در طول چند دهه گذشته، راهی طولانی را پیموده و راهی طولانیتر را هم باید بپیمایند تا جایگاه واقعی خود را در بازار کار و اشتغال کشور بهدست آورند و بتوانند همپا و همدوش مردان، ضمن بهرهبرداری از دانش و دانستههای خویش، نقشی شایسته و بایسته را در ساختن کشور داشته باشند.نخستین آمارگیری رسمی کشور در سال ۱۳۳۵ نشان داد نرخ مشارکت زنان در بازار کار ۹.۲ درصد بود. از آن پس، نرخ مشارکت زنان در بازار کار افزایش یافت و در سالهای پس از انقلاب، به نقطه اوج ۱۲.۹ درصدی رسید. هرچند نرخ بیکاری هم در سال ۱۳۵۵ به ۱۶.۴ درصد افزایش پیدا کرد.پس از انقلاب، مشارکت زنان در بازار کار، کاهش چشمگیری پیدا کرد و حتی در سال ۱۳۷۵ به ۸.۲ درصد رسید. بیکاری هم بالا رفت و به ۲۵.۵ درصد افزایش پیدا کرد. اما، پس از پایان جنگ ایران و عراق، نرخ مشارکت زنان در بازار کار افزایش یافت و به ۱۳.۴درصد هم رسید.ناگفته نماند در طول سالهای اخیر، ترکیب فناوری و خدمات، به بهبود اشتغال زنان کمک کرده است؛ برای مثال، راه افتادن سرویس تاکسی اسنپ، موجب شد بخشی از زنان بهعنوان راننده تاکسی مشغول به کار شوند یا در عرصههایی مانند کارهای آزمایشگاهی، در برخی موارد بیشتر یا حتی صددرصد کارها را زنان اداره کنند. این در حالی است که در دهههای گذشته، تعداد زنان سرپرست خانوار به بیش از ۱۳ درصد رسیده است و با راهی شدن بسیاری از آنان به شهرهای بزرگ و کار کردن، این زنان تلاش میکنند فرصت بهتری را برای زندگی فرزندانشان فراهم کنند. به هر حال، زنان و تلاش آنان برای بهبود شرایط جامعه را نمیتوان انکار کرد. پس باید کاری کرد لباس بازار کار، بر تن زنان هم ـ بهعنوان نیمی از جامعه ـ اندازه شود.