نقش نظارت راهبردی در تحقق تولید کیفیتمحور
شهرام شیرکوند-پژوهشگر صنعت
یکی از مباحت مهم در مدیریت کسبوکار، بخشهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی، نظارت بر عملکرد و ایجاد هماهنگی است. نظارت در سازمانها و جوامع دارای سابقه طولانی بوده و از مهمترین وظایف و دغدغههای مدیران با تجربه برای تعیین اولویتهای اصلی تولید است و این امر بیانگر اهمیت نظارت در صیانت، دوام و بقاء سازمانها است. بدیهی است ضرورت وجود نظارت و توصیه به ایجاد یک سیستم نظارتی دقیق و روزآمد، به معنای بیاعتمادی به مدیران و کارکنان سازمانها نیست، بلکه برای داشتن یک سازمان سرآمد، پایش فرآیندهای مختلف و نظارت نیز ضرورت دارد و مسئلهای که حائز اهمیت است، نحوه نظارت است تا موجبات بهبود، ارتقاء و سرآمدی سازمان نیز فراهم گردد و از نظارت و کنترل به عنوان مانع پیشرفت و توسعه سازمانی یاد نشود. به این منظور و در جهت بهبود عملکرد سیستمهای تولیدی، هماهنگی، پایش و نظارت راهبردی بسیار ضروری است. البته هماهنگی و نظارت در امور در راستای بهبود مستمر، یک فرآیند تحقیق است و در زمان اجرا میبایست از اصول علمی تحقیق بهره گیرد. به این جهت میبایست متولی این امور در هر سازمانی مشخص شود و ضمن نظارت و هماهنگی در اجرای این برنامه با فرهنگسازی مناسب در موقعیت «مشاور» و « هدایتگر» ظاهر شود. زیرا نظارت، فراهم آورنده اطلاعات مفید برای مدیریت اثر بخش است. پیتردراکر در مورد اشکالات احتمالی در مبحث پایش، نظارت و ارزیابی چنین میگوید: « سنجش سنتی عملکرد برای ارزیابی کسبوکار کافی نیست. دلیل اصلی اینکه ارزیابی سنتی در تامین نیازهای جدید کسبوکار موفق نیست، ریشه در شاخصهای ناقص و ضعیف دارد.» به این لحاظ استقرار نظامهای ارزیابی عملکرد در بخشهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی علاوه بر نظارت بر فعالیتهای سازمان طبق قوانین و ضوابط، میزان بهرهوری هر سازمان را ارزیابی و به توانمندسازی سازمانها و افزایش بهرهوری سازمان کمک میکنند.
بدیهی است که برای دستیابی به بهبود سیستمی در هر سازمان ابتدا بایستی در مدیران سازمان انگیزه ایجاد نمود و آنان را با قوانین و اهداف آشنا نمود تا در مرحله اجرا با مشکلی مواجه نشویم. البته نقش سیستمهای تشویقی برای پایبندی و ترغیب کارکنان به رعایت ضوابط، قوانین و اصول سازمانی بسیار مهم است.بنابراین به منظور بهبود فرآیند تولید و تحقق رشد تولید کیفیتمحور، نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم ضروری است و به همین لحاظ سازمانها همواره تلاش میکنند، ضمن پایش مستمر فرآیندهای تمامی حوزهها، با اجرای برنامههای نظارتی و با در نظر گرفتن چگونگی اجرای قوانین و مقررات و ارزیابی عملکرد بخشهای مختلف سازمان در کلیه سطوح، ایرادات و نواقص را شناسایی و اعلام نموده تا نسبت به رفع آنها اقدام شود و اهداف سازمانی در کوتاهترین زمان ممکن محقق گردد. در سازمانهای پیشرو سیستمهای نوینی برای نظارت ایجاد شده است که به کارگیری این سیستمها موجب سهولت امر نظارت و همچنین افزایش دقت میشود. در این نوع سازمانها، پایش، نظارت و ارزیابی پیوسته و اعمال قوانین بدون تبعیض از مهمترین عوامل نهادینهسازی بهبود مستمر هستند. با اعمال کنترلهای به موقع در زمان پایش عملکرد، نارساییها و ضعفها در حوزههای اجرایی آشکار میگردد و با نظارتهای مستمر و آسیب شناسی بخشهای مختلف میتوان این موارد را شناسایی و نسبت به رفع ضعفها و نقائص احتمالی آنها در جهت بهبود اقدام نمود.
در این راستا نکته بسیار مهم این است که نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم برای بهبود مستمر و تحقق اهداف و راهبردهای ارزش آفرین، نیازمند مکانیسم و سیستمهای دقیق و اطمینان بخش است و از آنجا که راهبری اصولی و نظاممند این مکانیزمها و ساز و کارها یکی از حلقههای زنجیر ارزشآفرینی در سازمانهای پیشرو و مدرن است، در چارچوب نظام راهبری بخشهای تولیدی نقش بسزایی در توسعه پایدار ایفا میکند.نکته حائز اهمیت در مبحث نظارت راهبردی بر عملکرد سیستم برای بهبود مستمر در بخشهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی، دستیابی به ارتقای کیفی محصولات تولید داخل است و در نهایت منجر به تولید کالای استاندارد و مرغوب که تضمینکننده ایمنی و سلامت جامعه میباشد، خواهد شد.
بنابراین نظارت بر کنترل کیفیت و ارزیابی این شاخص در مبادی تولیدی، علاوه بر اینکه حقوق مصرفکنندگان را تامین مینماید، موجب افزایش تولید در کشور، توسعه صادرات و حرکت رو به جلو در مسیر رشد تولید است؛ بنابراین برای بهبود مستمر و دستیابی به رشد تولید کیفیت محور، ایجاد سازکارهای مناسب برای نظارت بر عملکرد سیستمهای تولیدی از سوی مدیران بخشهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی بسیار راهگشاست.