مدیریت منابع انرژی در ایران (بخش نخست)
رضا پدیدار- رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی
مدیریت منابع یا بهتر بگوییم سبد انرژی در ایران یکی از راهبردهای اساسی و پایهای کشور برای دستیابی به نظام اقتصادی پایدار و مستمر در تمام عرصههای اجتماعی و اقتصادی است. امروزه نفت و گاز بهعنوان مهمترین منابع تامین انرژی بشر تلقی میشوند. ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای دارنده ذخایر غنی نفت و گاز شناخته شده و این انرژیها در بخشهای مختلفی نظیر خانگی، صنعتی، حملونقل و نظایر آن مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. عرضه پایدار انرژی در کشور ایران بهدلیل گره خوردن مشکلات متعدد طی سالهای متمادی به امری پیچیده تبدیل شده است؛ از این رو برای سنجش عمق مسائل و طراحی راهکارهای لازم مناسب، ضرورت دارد پیشبینی تولید، تبدیل و مصرف انرژی در قالب طرح جامع مدیریت منابع انرژی در ایران کاملا مشخص انجام شود و موردتوجه جدی قرار گیرد. در این راستا ضرورت دارد اهداف و رویکردهای این مهم در قالب فرآیندی استوار بهعنوان یکی از ارکان توسعه و پیشرفت موردمطالعه قرار گیرد و در مقام یک عامل اثرگذار در بیشتر فعالیتهای تولیدی و خدماتی از جایگاه ویژهای برخوردار شود. بهطور معمول حاملهای انرژی بهعنوان سوخت یا ماده اولیه در بخشهای مختلف از جمله صنعت، حملونقل، خانگی و نظایر آن بکار میروند و سهم قابلتوجهی از مدیریت اقتصادی برنامهها و طرحها را بهخود اختصاص میدهند؛ از همین رو تامین امنیت عرضه پایدار انرژی در کشور ایران بهعنوان سومین کشور دارنده منابع و ذخایر نفت و گاز و بهطور کلی انرژی، بسیار حائز اهمیت است. برای مدیریت تامین منابع و امنیت عرضه انرژی کشور، باید تقاضای هر یک از بخشهای یادشده بهصورت کامل و بهویژه در اوج بار بررسی و بهنحوی شایسته تامین شود. بر این اساس لازم است به پیشبینیهای تخصصی برای تقاضای بخشهای مصرفکننده انرژی حداقل در ۵ سال آینده پرداخته شود که در ادامه این نوشتار به ۴ بخش اصلی تقاضای انرژی در کشور اشاره شده و آثار و تبعات آنها را در فرآیند تولید و مصرف انرژی موردتوجه قرار خواهیم داد.
۱- درباره بخش خانگی، بهعنوان یکی از پرمصرفترین بخشهای تقاضای انرژی و تاثیرگذاری آن در مدیریت منابع انرژی در ایران باید گفت انرژی در بخش خانگی، عمدتا نقش تامین دمای آسایش و ایجاد رفاه برای خانوارها را برعهده دارد.
از عوامل تغییرات مصرف انرژی در این بخش میتوان به رشد سالانه یک درصدی جمعیت و رشد سالانه ۳ درصدی تعداد خانوارهای مستقل و نیز ۲ برابر شدن میانگین وزنه آن اشاره کرد.
بنا بر عوامل ذکرشده میتوان گفت بخش خانگی با رشد مصرف سالانه ۵ درصدی (حداقل) مواجه خواهد شد و این مهم یکی از تاثیرگذارترین عوامل تعیینکننده برای ساختار مدیریت تامین منابع انرژی در ایران است. بر این اساس یکی از عوامل اصلی مدیریت منابع انرژی در ایران تعیینتکلیف نهایی بخش خانگی است که برابر آخرین آمارها بیش از نیمی از تولید و عرضه منابع انرژی را در خود میبلعد.
۲- درباره بخش صنعت نیز بهعنوان یکی از بخشهای مهم مصرفکننده انرژی در کشور میتوان گفت این بخش شامل صنایع سبک و سنگین، کشاورزی و خدمات و نیز صنایع نوین و الکترونیک و در نهایت خدمات صنعتی یکی از بخشهای حائزاهمیت در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در کشور است؛ بهبیان دیگر یکی از عوامل اصلی تولید و رشد اقتصادی است. سهم این بخش در سبد مدیریت منابع انرژی در پارهای از موارد بین ۳۰ تا ۳۵ درصد است و باید در قالب مدلهای صنایع پیشرفته و نیز کاهش تولید و مصرف انرژی، موردتوجه بیشتری ازسوی مقامات و تصمیمگیرندگان کشور قرار گیرد.
۳- درباره بخش حملونقل که عمدتا از بنزین و گازوئیل بهعنوان سوخت اصلی آن استفاده میشود باید گفت این بخش دارای دو وجه رفاهی و اقتصادی است.
حدود نیمی از مصرف بنزین برای مصارف رفاهی و نیمی دیگر برای مصارف خدمات بکار برده میشود. از طرفی تقریبا تمام مصرف گازوئیل کشور در بخش تولید و خدمات است. از تغییرات عوامل موثر اصلی در مصرف انرژی این بخش به رشد سالانه ۳ درصدی رشد اقتصادی، تولید خودروهای بدون افزایش راندمان، رشد سالانه حداقل یک درصدی جمعیت و نیز رشد سالانه ۳ درصدی تعداد خانوار مستقل میتوان اشاره کرد. بنا به عوامل ذکرشده این بخش با رشد مصرف سالانه حداقل ۳ تا ۳.۵ درصدی مواجه خواهد شد.
در یک نگاه تطبیقی و برای حصول اطمینان از مدیریت غیرمتعارف منابع انرژی در ایران نیز میتوان گفت میزان مصرف بنزین و گازوئیل خودروهای ایران که در محدوده ۲۰ تا ۲۲ میلیون دستگاه برآورد میشود با خودروهای کشورهای اروپایی نظیر آلمان که بیش از ۸۵ میلیون دستگاه است، برابری میکند. میزان مصرف بنزین خودروها در ایران برای هر یکصد کیلومتر مسافت معادل ۸.۵ تا ۹ لیتر گزارش شده، در حالی که این میزان در اروپا حدود ۴.۵ و در امریکا بهعنوان کشور دارنده بیشترین تعداد خودرو در جهان نزدیک ۵.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است. با این وضعیت تبیین سیاستهای تولید و مصرف انرژی، یکی از راهبردیترین سیاستهای اجرایی و عملیاتی در فرآیند نظام اقتصادی مطلوب در کشور خواهد بود. ادامه این یادداشت فردا در همین ستون منتشر خواهد شد.