با این فرمان به «توسعه» نخواهیم رسید
منوچهر محمدشمیرانی -کارشناس ارتباطات
اینجا، مادران از کویر میآیند
اما دریا میزایند
کودکان، توفان میآفرینند
دختران، بهار میبافند
و پسران، برای توسعه صبح
خورشید میافشانند
(مرحوم سلمان هراتی)
توسعه، توسعه. چه واژه آشنایی! واژهای که فراوان، به گوشمان میرسد: توسعه فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، درونزا، برونزا و... همهجا مینویسند و میگویند و حتی کشورها را هم، به توسعهیافته و توسعهنیافته و درحالتوسعه، تقسیمبندی میکنند.اما باید دید « توسعه» چیست که دولتمردان، در هر زمینهای حرفش را میزنند و سنگش را به سینه میکوبند. مردم هم، هرچه میجویند، کمتر نشانی از توسعه مییابند. شکلگیری و تحقق توسعهیافتگی در زمینههای گوناگون، در هیچ جامعهای، یکشبه اتفاق نمیافتد، بلکه پدیدهای است که باید مبتنی بر اصول شناختهشده توسعه، برنامهریزی کرد و پیش رفت تا به نقطه مطلوب رسید. هرچند در گام اول، باید میان مردم و دولتمردان، یک دیدگاه واحد در زمینه مفهوم و معنای توسعه شکل بگیرد تا پس از آن، بتوان با استفاده از ظرفیتهای یک جامعه، بهسوی نقطه هدف حرکت کرد و به سرمنزل مقصود رسید. فراموش نکنیم که جوامع توسعهیافته، یکشبه به مقصد نرسیدهاند.اما چون هدف از توسعه را رفاه و پیشرفت کشور و شهروندان خویش در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دانستهاند، راحتتر و سریعتر بهنتیجه رسیدهاند. در این قبیل جوامع، توسعه را ـ بهعنوان یک امر نهادینهشده ـ در تمامی ابعاد و زوایای آن، بهخوبی میتوان مشاهده کرد. با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او نیز، رو به بهبود رفت. پس از انقلاب فرهنگی ـ اجتماعی اروپا (رنسانس) و پس از آن انقلاب صنعتی، پیشرفتهای شتابان و پی در پی کشورهای غربی آغاز شد. پس از رنسانس بهعنوان یک انقلاب فکری در اروپا، ظرفیتهای فراوانی در این کشورها شکوفا شد، در حالی که در همین دوران، جز ژاپن، کشورهای آسیایی ـ تا دهههای پایانی قرن بیستم ـ روند رو به رشد زیادی نداشتند. اما در کشور ما، نمونه بارزی مانند محمدتقیخان امیرکبیر را داشتیم که جلوتر از زمان خویش، بنای تحقق توسعه ایران را داشت و در نهایت، بهدست ناآگاهی سنتی، شعلهاش خاموش شد.
اهداف توسعه
توسعه در جوامع، اهداف فراوانی دارد. اما اشارهای به اهداف مشخصشده سازمان ملل متحد برای توسعه کشورها، خالی از لطف نیست. سازمان ملل متحد، در گردهمایی رهبران جهان (سال ۲۰۰۰ میلادی)، اهدافی را برای توسعه کشورها تعیین کرد. در این نشست، بیانیهای تصویب شد که برمبنای آن، کشورها باید به طرح پیشنهاد و اجرای برنامههایی بپردازند که حرکت کشورهای در حال توسعه را، در مسیر توسعهیافتگی سرعت ببخشد و اهداف توسعه هزاره را محقق کند.
این هدفها، عبارت بودند از:
ریشهکن کردن فقر مطلق و گرسنگی، دستیابی به آموزش ابتدایی در جهان، ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کاهش مرگومیر کودکان، بهبود تندرستی مادران، مبارزه با بیماریها، تضمین پایداری زیستمحیطی و ایجاد مشارکت جهانی برای توسعه. باتوجه به موارد اشارهشده، شاید بهتر باشد ببینیم، پس از این همه مدت، برای تحقق توسعه در کشورمان چه کردهایم و در کجای راه قرار داریم؟
هرچند فرهنگ لغات آکسفورد، توسعه را بهمعنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهتر شدن، قدرتمندتر شدن و بزرگتر شدن معنا کرده است و «بروکفیلد»، توسعه را پیشرفت بهسوی اهدافی نظیر کاهش فقر و بیکاری و نابرابری میداند، اما زندهیاد دکتر حسین عظیمی، اقتصاددان معروف، «توسعه» را بهمعنای بازسازی جامعه، براساس اندیشهها و بصیرتهای تازه، تعبیر میکند. ناگفته پیداست برای دستیابی به یک جامعه توسعهیافته، نیاز به ایجاد زیرساختهای لازم و مناسب است و چنانچه، اندازه کیک اقتصاد بزرگ تر شود و صنایع و تجارت، رونق بیشتری پیدا کنند و شیرینی این کیک، در قالب رفاه و آرامش و زندگی بدون دغدغه، بیشتر در کام مردم بنشیند، حس توسعهیافتگی در مردم، بیشتر خواهد شد. همین چند ماه پیش بود که صندوق بینالمللی پول، در گزارش خود میزان تولید ناخالص داخلی ۱۹۳ کشور جهان و از جمله ایران در سال ۲۰۲۲ را اعلام کرد و رتبه ۲۲ را به ایران اختصاص داد. در زمینه کسب این رتبه، باید توجه داشت شاید بهلحاظ جمعیت و وسعت، ایران در رتبه ۲۲ باشد، اما درآمد سرانه آن نمیتواند قدرت خرید و تامین نیازهای اساسی مردم را جبران کند. زیرا، در شرایطی که میانگین نرخ یک متر خانه، در شهر تهران به متری ۶۰ میلیون تومان رسیده و ۷۰ درصد سبد مصرفی خانوارها، هزینه اجاره مسکن و مواد خوراکی روزانه میشود و حتی بسیاری از اقلام و کالاهای موردنیاز، رشد چند صددرصدی دارند، آیا دستمزدهای شاغلان و حقوق بازنشستگان هم، رشد چندصددرصدی داشتهاند؟ شواهد، حاکی از آن است که افزایش حقوق و دستمزدها، همیشه بسیار عقبتر از میزان تورم و گرانیها بوده است. به هر روی، کارشناسان عقیده دارند اعطای رتبه ۲۲ به ایران، بیشتر مربوط به حجم بزرگ اقتصاد ایران است. آنها میگویند تنها راه افزایش درآمد سرانه ـ بهعنوان پیشزمینه توسعهیافتگی ـ کنترل تورم است. درحالحاضر، بیش از ۴ سال است که نرخ تورم بالای ۴۰ درصدی در کشور وجود دارد و این میزان تورم، علاوه بر اینکه نمیتواند نشانی از حرکت بهسوی توسعهیافتگی تلقی شود، میتواند این تصویر را در پیش روی همگان قرار دهد که اقتصاد ایران، تب کرده و دمای آن، به بیش از ۴۰ درجه رسیده است! بنابراین، طبیعی است که اشتها نداشته باشد و نتواند استراحت کند و آرامش روح و روان داشته باشد. به این ترتیب، با این میزان تورم و گرانی، نه خبری از توسعه هست و نه خبری از اقتصاد پررونق. فقط باید گفت اگر رفاه و معیشت مردم را در اولویت قرار ندهیم و فکری عاجل برای حل مشکلات اقتصادی انجام نشود، زیاد دور نیست که علاوه بر اقتصاد، مجبور شویم فاتحه توسعه کشور را هم بخوانیم و از خیرش بگذریم.