خطر حذف ایران از گذرگاههای انرژی خاورمیانه
بهروزصادقی-روزنامهنگار
برگزاری اجلاس گروه ۲۰ در هند، برگ دیگری از نقشههای پنهان و آشکار کشورهای بزرگ برای دور زدن ایران و انزوای هرچه بیشتر کشورمان در اقتصاد جهانی را رو کرد. امضای توافق کریدور: هند، امارات، عربستان و رژیمصهیونیستی به اتحادیه اروپا، در کنار کریدور: فاو، بصره، ترکیه به اروپا در غرب ایران و کریدور شمال که با شبکهای از مسیرهای حملونقل دریایی و زمینی از آسیایمرکزی و قفقاز عبور و چین و آسیایشرقی را به اروپا متصل میکند و کریدور کمربندی جادهای ارتباطی از چین تا بندر گوادر پاکستان در شرق ایران، طرحها و نقشههای دیگری است که ضمن از خاصیت انداختن صرفه اقتصادی کریدور شمال ـ جنوب از طریق بندر چابهار ایران به روسیه، حلقه انزوای ایران را کامل میکند. همه اینها، بیانگر آن است که قدرتهای جهانی ـ که برخی از آنان مانند چین و روسیه لاف دوستی با ایران را میزنند ـ از مزیتهای اقتصادی راههای ارتباطی جادهای و ریلی ایران صرفنظر کرده، اجرای مسیرهایی که هزینه کمتر، ارزانتر و امنیت بیشتری را برای آنان داشته باشد، مدنظر قرار دادهاند.
بنابراین، اگرچه عضویت کشورمان در اتحادیه «بریکس» و «پیمان شانگهای» یا هر پیمان دوجانبه و چندجانبه، افزون بر ارزش اقتصادی راهبردی و بلندمدت درمسیر توسعه تجارت و رشد اقتصادی بسیار ارزشمند است، اما نباید فکر کنیم این عضویتها، موضوع اساسی تحریم و موانع انتقال ارز ناشی از صادرات با ارزهای جهان و دیگر مشکلات اقتصادی امروزمان را برطرف خواهد کرد، چراکه با عضویت ایران در پیمانهای «اوراسیا» و «شانگهای» نیز چنین نشد! از دیگرسو، شاید برخی عضویت ایران در بریکس را خط بطلانی بر تلاش غرب برای انزوای سیاسی و اقتصادی ایران بدانند، اما فراموش نمیکنیم که بانی اصلی کریدورهایی که در بخش آغازین این نوشتار برشمرده شد، لیدرهای اصلی پیمانهای شانگهای و بریکس هستند! همچنین، اگرچه سران کشورهای عضو بریکس با همه علایق متفاوتی که دارند از امیال خود برای رسیدن به یک ارز مشترک و پایان دادن به سلطه دلار امریکا بر تجارت جهانی و مبادلات پولی در جهان سخن میگویند، اما حتی خوشبینترین اقتصاددانها، فرارسیدن زمان فروپاشی سلطه دلار امریکا را بهمثابه نقدشوندهترین ارز جهان، در کوتاهمدت بعید میدانند. همانطورکه هنوز بخش اعظم ذخایر چین بهعنوان دومین اقتصاد جهان به دلار امریکا است. همچنین، در شرایطی که بسیاری از بانکهای جهان با امریکا مراوده مالی دارند، بهطبع بین ایران و امریکا، ما را برنخواهند گزید و محصول این شرایط، تضعیف دوباره اقتصاد و انزوای سیاسی کشور خواهد بود. بنابراین، موکول شدن رفع مشکلات تحریم و اقتصاد تورمزده فعلی کشور و بحرانهای متعدد اقتصاد داخلی به تحقق حذف دلار و گره زدن مشکلاتی اساسی همچون رفع بحرانهای اقتصادی داخلی با عضویت در اینگونه پیمانها برای ما چارهساز نخواهد بود. همچنان که هنوز امضای بیانیه کشورهای عضو «بریکس» خشک نشده، برخی از اعضای همین اتحادیه، با شرکت در اجلاس گروه ۲۰ در هند توافقنامه ایجاد کریدوری در جنوب ایران را امضا کردند که جز نقشهای برای خارج کردن ایران از چرخه اقتصاد و انرژی آسیا و خاورمیانه تعبیر دیگری ندارد! نکته دیگری که همچنان حلقه انزوا دور ایران را محکمتر میکند، تعلل چندینساله در مسئله پیوستن به پیمان FATF است. کشورها با پیوستن به FATF ، هم با سیستم بانکداری جهانی تبادل برقرار میکنند و هم با اطمینانخاطر با دیگر کشورها وارد مراودات اقتصادی میشوند و باید بپذیریم که راهی جز این برای ما وجود ندارد. بنابراین، در شرایطی قرار داریم که ایران با داشتن موقعیت ژئوپلتیک مناسب برای اتصال شرق به غرب و جنوب به شمال عالم، بهتدریج از مسیر گذرگاههای تجارت و انرژی جهان کنار گذاشته و از تبدیل شرایط، امکانات و موقعیت راهبردی خود به ثروت، اشتغال، امنیت و رفاه شهروندان خود محرومتر میشود، دولتمردان ما باید بپذیرند توسعه و پیشرفت زمانی صورت میگیرد که ضرورت پیوندهای اقتصاد و سیاست خارجی را بپذیریم و دیوارهای تنیده به دور خود را فرو ریزیم. شرایط جهانی ایجاب میکند که با طراحی و اجرای طرحهای جامع برای توسعه سواحل جنوب بهویژه جنوبشرق کشور، تسریع در اتصال راههای ارتباطی جادهای و ریلی بهویژه در مسیر جنوب به شمال که پس از دهها سال همچنان نیمهکاره مانده است و اقتصادی کردن این مسیرها برای کاهش هزینههای حملونقل بهمنظور جلبنظر بازرگانان و شرکتهای تجاری تلاشهای گستردهای انجام گیرد.