-

ریشه‌های تشنج در مرزهای مشترک با ارمنستان

اقدام تحریک‌آمیز جمهوری آذربایجان در مانع‌تراشی برای عبور کامیون‌های حامل کالاهای تجاری از ایران به‌سوی مرزهای شمالی «ارمنستان» و بازداشت چند راننده ایرانی، نوک کوه یخی را که زیر لایه‌های تردید و برنامه‌ریزی‌های قبلی پنهان شده بود، آشکار کرد.

با آشکار شدن نیات نه‌چندان نهان جمهوری آذربایجان و متحد استراتژیکش «ترکیه» برای تصاحب نوار باریکی از سرزمین‌های ارمنستان، تنش‌ میان ایران و همسایه شمالی افزایش یافته است. حرف‌های تندی ازسوی برخی مسئولان و مقامات دوطرف مطرح و همگام با آن مانوری در مجاورت مرزهای مشترک با ارمنستان برگزار شد تا ضمن هشدار به همسایه شمالی که خود جزئی جداشده از ایران بزرگ بوده، نشان داده شود ایران هیچ‌گونه تغییر مرزی را در مجاورت خود نپذیرفته و با هرگونه اشتباه استراتژیک در حاشیه مرزهای خود مقابله خواهد کرد.

ریشه چشمداشت ترکیه به سرزمین‌های شمالی ایران و تحقق ایده پان‌ترکیسم را باید در قراردادی دانست که طی آن رضاشاه در زمان نخست‌وزیری منطقه استراتژیک آرارات را به ترکیه بخشید؛ به‌عبارت دیگر، «آتاتورک» در حالی که به شاه ایران دست دوستی می‌داد، با اندیشه دستیابی به راهی زمینی به خاک جمهوری آذربایجان دشنه‌ای پشت حکومت ایران فرو کرد تا زمینه‌ساز تحقق رویایش توسط زمامداران بعدی (رویکرد «نوعثمانی» دولت اردوغان) شود.

به این طریق نبود آینده‌نگری در حاکمیت و حاکمان آن زمان ایران، امروز زمینه‌ساز دستیابی ترکیه به یک دالان راهبردی به سرزمین جمهوری آذربایجان شده و برخی با هدف قطع ارتباط زمینی ایران با اروپا، برای وابستگی هرچه بیشتر ایران به راه ارتباطی با اروپا از طریق ترکیه تلاش دارند.

در کنار ریشه‌های تاریخی این قضیه، بستر بحرانی شدن روابط دولت‌های ایران و جمهوری آذربایجان در مفاد موافقتنامه صلح مسکو است. این موافقتنامه در پی اختلاف سال گذشته جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر تصاحب منطقه «قره‌باغ» بین دو کشور مذکور با حضور روسیه و ترکیه امضا شد. این معاهده باعث تغییر موازنه قوا در قفقاز جنوبی به نفع آذربایجان شد. در این ماجرا موقعیت راهبردی روسیه و ترکیه تقویت شد، اما به سبب عقب‌ماندگی دستگاه دیپلماسی کشورمان در مواجهه فعال با مسائل قفقاز جنوبی، ایران جزو بازندگان این بازی بود.

براساس شرایط جدید دولت آذربایجان توانست بخشی از جاده «نوردوز» تا «ایروان» به طول ۲۱ کیلومتر از مسیر سنتی ترانزیت زمینی کالا از ایران به ارمنستان را که از این جاده می‌گذرد، تحت کنترل خود در آورد. حال دولت آذربایجان درصدد است ضمن اعمال حق حاکمیت جدید بازدارندگی برای آمدوشد کامیون‌های ایرانی در منطقه قره‌باغ را دنبال کند.

دولت آذربایجان مدعی است دالان «زنگزور» در مرز کنونی ایران و ارمنستان ۱۰۱ سال پیش از این جمهوری نوپدید به جمهوری ارمنستان در شوروی سابق واگذار شده است. همچنین ادعا دارد بن‌بست مسیر زمینی میان آذربایجان و نخجوان محصول جنگ کشورهای آذربایجان و ارمنستان بعد از سقوط شوروی سابق بوده که آذربایجان بخش‌هایی از قلمرو خود را از دست داد و اکنون مدعی است که باید این منطقه به آن بازگردانده شود. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که اگر چنین است، چرا نباید منطقه استراتژیک آرارات که در پایان دوران قاجار توسط رضاخان به ترکیه بخشیده شد و منطقه آذربایجان شمالی که از ده‌ها قرن پیش جزئی از امپراتوری ایران بوده، به ایران بازگردانده شود؟!

جمهوری آذربایجان از آن رو سودای تصرف و دستیابی به دالان «زنگزور» را در سر می‌پروراند که افزون بر مزیت‌های ژتوپلتیک و اقتصادی برای خود و ترکیه، فرصت‌های تازه و مناسبی برای ارتباطات جاده‌ای و ریلی را برای این دو کشور به‌دست خواهد آورد، این در حالی است که هم‌اکنون ارتباط زمینی ترکیه با جمهوری آذربایجان و آذربایجان با نخجوان از مسیرهای زمینی ایران انجام می‌شود. این موقعیت راهبردی به سبب دریافت عوارض، مزیت اقتصادی ممتازی برای ایران در بر دارد. در سوی مخالف با دستیابی جمهوری آذربایجان به کریدور مرزی«زنگزور» ضمن مسدود شدن راه زمینی ایران با ارمنستان، منافع اقتصادی این منطقه راهبردی از دست رفته و موقعیت ترکیه به‌عنوان یک رقیب منطقه‌ای در قفقاز جنوبی افزایش خواهد یافت. ایران ۳ راه ارتباطی با اروپا و اوراسیا دارد؛ یک راه قدیمی از ترکیه می‌گذرد، یک راه از جمهوری آذربایجان و یک راه از طریق ارمنستان.

ترکیه و جمهوری آذربایجان تا زمانی که مرز مشترک ایران با ارمنستان باقی است دو راه دیگر را نخواهند بست، زیرا ایران در محاصره آن دو قرار نمی‌گیرد اما با تصاحب منطقه مرز مشترک ایران و ارمنستان در«زنگزور» توسط جمهوری آذربایجان (با کمک ترکیه و...) ایران در محاصره قرار می‌گیرد. در این صورت، آن دو کشور هر زمان که بخواهند با بستن راه‌های ارتباطی ایران به اروپا و اوراسیا، می‌توانند هر فشاری که بخواهند به ایران وارد کنند و امتیاز بگیرند.

سکوت معنادار روسیه در این قضایا نیز امید به حضور و مساعدت راهگشای روس‌ها برای حمایت از مواضع ایران را کم‌رنگ می‌کند.

از سوی دیگر ارمنستان با قرار گرفتن در کریدور خلیج‌فارس-دریای سیاه به‌عنوان کوتاه‌ترین مسیر استراتژیک برای دسترسی اتحادیه اروپا به بازارهای آسیا و بالعکس، توان تبدیل شدن به یکی از راه‌های اصلی ترانزیت منابع انرژی و کالا از خلیج‌فارس به مقصد دریای سیاه و از آنجا به کشورهای اروپایی را دارد. همچنین می‌تواند به کشوری برای انتقال گاز ایران به کشورهای دیگر و اروپا تبدیل شود؛ بنابراین حفظ این مرز مشترک برای ایران بسیار حیاتی و استراتژیک است.

در این چارچوب می‌توان ضمن هوشیاری و به نمایش گذاشتن قدرت نظامی و اعمال قاطعیت برای پیشگیری از هرگونه تغییرات ژئوپلتیک در مجاورت مرزها، با رصد تحولات منطقه، همزمان از مسیر گفت‌وگو با همه طرف‌ها و برخورد متوازن با ارمنستان و جمهوری آذربایجان، تنش‌ها و مشکلات در مرزهای شمال‌ غربی را برطرف و هر توطئه‌ای علیه منافع ملی را نقش بر آب کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین