تاختوتاز فیل سفید
ناصر بزرگمهر-مدیر-مسئول
در دنیای مجازی یادداشتی بدون امضا درباره تئوری فیل سفید خواندم که به نظرم قابل تعمیم به زندگی شخصی، اداری، اجتماعی و حتی دولت ها و کشورها است و می تواند پندگونه باشد؛ البته اگر کسی نیاز به پند داشته باشد. می گویند در زمان های گذشته نسلی نادر از فیل ها زندگی می کردند که سفید رنگ بودند. ظاهرا این فیل های سفید ارزش زیادی داشتند و به عنوان هدیه گرانبها بین کشورها و حاکمان رد وبدل می شدند و پادشاهان در سفرهایی که داشتند این فیل ها را به عنوان هدیه به کشور میزبان می دادند. هزینه نگهداری و تغذیه این فیل ها بسیار زیاد بود، زیرا نوع خاصی از گیاهان را مصرف می کردند، در ساعات خاصی شست وشو داده می شدند، محل نگهداری آنها ویژگی های خاصی داشت و بخشی از دربار را برای نگهداری این فیل ها اختصاص می دادند و اشخاص زیادی برای نگهداری آنها به کار گرفته می شدند.گاهی هزینه زیاد نگهداری این فیل ها کشور و صاحبان آنها را دچار مشکل می کرد؛ به ویژه وقتی کشور به دلایلی مثل قحطی، سیل، جنگ و موارد مشابه اقتصادی دچار کمبود منابع می شد.در شرایط سخت، باوجود گرسنگی مردم و حتی دربار و دولت، دلیل منطقی وجود نداشت که پادشاهان بخواهند از فیل ها نگهداری کنند، اما به دلیل اینکه در گذشته هزینه زیادی را صرف این فیل ها کرده بودند، بازهم ترجیح می دادند آنها از بین نروند و گاهی حتی زنده ماندن این فیل ها از زنده ماندن مردم مهم تر بود.بعدها در حوزه مدیریت و اقتصاد، اصطلاح فیل سفید به وجود آمد. فیل سفید به دارایی ها و چیزهایی در زندگی و سازمان ها گفته می شود که امروزه کاربرد و فایده ای برای هیچ کس ندارند و حتی هزینه نگهداری آنها بیشتر از سودشان است، اما ما بازهم اصرار به نگهداری آنها داریم.
در روانشناسی فردی، گاهی رابطه ای را فقط به دلیل هزینه های مالی یا احساسی یا زمان و دلایل دیگر که در گذشته وجود داشته، ادامه می دهیم و چون انرژی و زمان و محبت زیادی را صرف آن فرد یا آن گروه یا آن کار کرده ایم، با علم به اینکه آن رابطه دیگر برای هیچ کس فایده ای ندارد، باز هم حاضر به قطع آن نیستیم.در زندگی شخصی، خرده ریزهای بسیاری داریم که جرأت بیرون انداختن آنها را نداریم. خانه هر کدام از ما یک نوع گاراژ و انباری برای صدها وسیله مصرفی است که امروزه کاربرد خاصی ندارند و با تغییر فناوری باید دور انداخته شوند، اما دل و توان دور انداختن آنها را نداریم. فیل سفید در زندگی کاری ما هم وجود دارد؛ سال های بسیاری که در یک شغل می مانیم و جرأت تغییر آن را نداریم؛ سال هایی که در یک رشته تحصیل می کنیم و اگر شغل مناسب و پردرآمد دیگری به ما پیشنهاد شود آن را نمی پذیریم وهمیشه دنبال کار مرتبط با تحصیل مان می گردیم و سال های خوب جوانی را از دست می دهیم وهمچنان فیل سفید مدرک تحصیلی را در آرشیو زندگی حفظ می کنیم یا در همان شغلی که چند سال اول کاری در آن بوده ایم، می مانیم و بقیه عمر خود را صرف نگهداری فیل سفید زندگی خود می کنیم.ما در زندگی شخصی گاهی حتی از تغییر یک مبلمان ساده و یک جابه جایی معمولی خودداری می کنیم وهمین فرهنگ را در جامعه بزرگ تر و شهر و کشورمان هم حفظ کرده ایم.تعداد بسیار زیاد پروژه های بزرگ ملی و استانی و شهری وجود دارد که در دولت های مختلف بدون برنامه ریزی و کارشناسی جدی و براساس سلیقه یا فشارهای سیاسی روی آنها سرمایه گذاری و کلنگ زنی شده یا می شود، اما متاسفانه با گذشت زمان و تغییر مسئولان و دولت ها، به علل بسیار زیاد ازجمله کمبود بودجه، از اولویت لازم برخوردار نمی شود و بلاتکلیف رها می شود و فیل سفید سیاست بر آنها سایه می افکند و پروژه هایی که با هزینه بسیار زیاد شروع شده، توسط مدیریت های کوتوله رها می شود، اما پرونده آنها بسته نمی شود.
در طول سال های زندگی، فیل سفید همیشه با ما است؛ در حوزه اقتصاد شخصی، در یک زمینه سرمایه گذاری می کنیم و قیمت ها در آن بخش تغییر می کنند و گاهی کاهشی می شوند، اما جرأت فروش نداریم و همین طور سرمایه مان تحلیل می رود، اما به امید گران شدن از دست زدن به هر ریسکی خودداری می کنیم.مردم عادی جامعه که معمولا به امید کمی افزایش سرمایه گاهی دست به خرید و فروش مثلا ارز و سکه می زنند، با حداقل نوسان قیمت در این بخش ها، دچار ضرر و زیان و فلج اقتصادی می شوند و اگر قیمت آن ارز یا سکه شروع به پایین آمدن کند، با این توجیه که باید صبر کرد، آن را نگه می دارند و با اینکه سرمایه شان رو به کاهش است، به امید کسب سود، تمایلی به فروش ندارند و چندین ماه دیگر با نگهداری آن خود را دچار ضرر مالی بزرگ تر می کنند، در حالی که در اقتصاد نگه داشتن این دارایی، نگه داشتن فیل سفید است که باید زودتر آن را کُشت. البته یادمان نرود که قصه صاحبان سرمایه های هنگفت یا صرافی و بانک با مردم عادی کوچه و بازار کاملا متفاوت است، یا شرایط خاص تورمی که امروزه با آن روبه رو هستیم یک استثنا است و نمی تواند یک قاعده همیشگی باشد.به قول استادی که آن یادداشت را در دنیای مجازی نوشته بود، در واقع پشت سناریو فیل سفید و هیچ اقدامی نکردن، علت (خودسرزنشی) پنهان شده است. اگر از کار یا چیزی که روی آن زمان و انرژی زیادی گذاشته ایم، جدا شویم، یعنی این را پذیرفته ایم که مدت ها عمر خود یا دیگران و جامعه را تلف کرده ایم و سختی قبول عدم کفایت تصمیم گیری مانع تغییر وضعیت می شود و این نقطه، دقیقا همان فیل سفید است.
در واقع فیل های سفید منابعی هستند که به علت هزینه های غیرقابل بازگشتی که برای آنها انجام شده، یا حتی گاهی به موقع انجام نشده، باوجود مولد و مفید نبودن، نمی توانیم از لحاظ «احساسی،سیاسی» به سادگی آنها را از مجموعه منابع و دارایی های خود یا کشور حذف کنیم و به همین دلیل، متاسفانه هزینه های آتی فیل سفید را همچنان می پذیریم.البته در موارد شخصی می توان از فیل سفید افراد گذشت و گفت مال خودشان است، هر کاری دوست دارند، انجام دهند.اما دولت ها و حاکمان نمی توانند همه فیل های سفید را با جیب مردم در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی نگه دارند.
بدیهی است تا زمانی که تفکر فیل سفید کشته نشود و ده ها قطعه پازل برنامه ریزی زیربنایی با حضور نخبگان واقعی، چیده نشود و مدیریت های کوتوله از مسند قدرت و میز مدیریت دور نشوند، با ۱۰ فرمان و ۱۰۰ فرمان و ۱۰۰۰ فرمان هم تورم و بیکاری و ناترازی و فساد و رشوه خواری و ده ها مسئله کوچک و بزرگ در اقتصاد سر باز ایستادن نخواهند گرفت.