ایران، سرزمین بکر فناوری
حمایت از فناوران ایرانی خارج از کشور برای تاسیس شرکت دانشبنیان یکی از سیاستهای معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان برای جذب نخبگانی است که مهاجرت کردهاند و دستاوردهایشان میتواند در بازار کشور جایگاهی داشته باشد.
بهگفته مسئولان این طرح، قرار است یکسری امکانات زیرساختی و فضاهای مازاد در پارکهای علم و فناوری پردیس، دانشگاه شریف، تهران، اصفهان، شیراز و ... در اختیار این افراد قرار داده شود. در این گزارش به تشریح کامل این طرح پرداخت و در ادامه، اهمیت موضوع مهاجرت دستهجمعی نخبگان در قالب شرکتهای دانشبنیان را بهنقد کشید.
راهی که هموار شد
چند سالی میشود که مجموعه کانکت در همکاری با معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان با نخبگان و فناوران ایرانی خارج از کشور، ارتباطهای موثری برقرار کرده است؛ از معرفی طرحهای این افراد در فضای فناوری داخل کشور تا رایزنی برای فعالیت آنان در شرکتهای دانشبنیان داخل. علی حسینی، معاون توسعه روابط علمی و سرمایه انسانی سازمان توسعه همکاریهای علمی و فناورانه بینالمللی معاونت علمی و مدیرعامل مجموعه کانکت در گفتوگو با به تشریح روند فعالیت فناوران خارج از کشور بهعنوان دانشبنیان در داخل کشور پرداخت و گفت: ایرانیانی که در خارج از کشور شرکت فناورانه دارند و محصول تولید میکنند، اگر بتوانند مدل مشابه آن را در داخل ایران ایجاد کنند، میتوانند از طریق پارکهای فناوری و مراکز رشد و زیرساختهای موجود، فعالیت خود را در ایران هم توسعه دهند و دولت برای توسعه فعالیتشان یک گرنت اولیه به آنها میدهد. این گرنت در قالب برنامه کانکت است، از طرفی هم مشاورههای حقوقی و بازاریابی به آنها داده میشود تا بتوانند به سرمایهگذارها وصل شوند. فناوران خارج از کشور میتوانند همان فعالیتی را که در خارج از کشور دارند، در داخل ایران انجام
دهند. گفتنی است، وام و فضا برای فعالیت و همکاری با شبکه فناوری داخل کشور به صاحبان این شرکتها تعلق میگیرد.
رشد سرمایهگذاریهای خطرپذیر
وی بااشاره به روند نظارت بر محصولات این شرکتهای فناوری که در خارج از کشور فعالیت میکنند، تاکید کرد: تمامی نظارتها و ارزیابیهای لازم از محصولات این شرکتها انجام میشود. در صورت پذیرش محصول در ایران، آنها در جریان سرمایهگذاریهای خطرپذیر قرار میگیرند و میتوانند از سرمایهگذاریهای خطرپذیر استفاده کنند.
بهگفته وی، این شرکتها برای سرمایهگذارهای خطرپذیر جذابتر هستند، چراکه یکبار مسیر تولید و ارائه محصول را در خارج از کشور پیمودهاند و ریسک پایینتری دارند. سرمایهگذاران در جریان سرمایهگذاری از شرکت سهام دریافت میکنند و براساس ارزشگذاری که شرکتها دارند، سهام میان سرمایهگذاران خریداری میشود. در این بخش همهچیز به مذاکره سرمایهگذار در این بخش بستگی دارد.حسینی افزود: مولفه اصلی در پذیرش این شرکتها این است که باید محصول در خارج از ایران تولید شده و به بازارهای فروش هم رسیده باشد. برای مثال، تاکسیهای اینترنتی زمانی که در خارج از کشور به موفقیت نسبی رسید، در ایران عملیاتی شد که اتفاقا موفق هم بود و امروز به کارش ادامه میدهد. اعضای این تیم فناورانه وقتی به ایران آمدند، با سرمایهگذاری معاونت علمی و صندوقها توانستند این پروژه را داخل ایران بیاورند؛ بنابراین مهم محصولی است که شرکتها دارند. گفتنی است، اغلب این افراد، سابقه فعالیت در خارج کشور و نگرش کاملتری در ارزیابی دارند.وی گفت: تیمهای ارزیابی در معاونت علمی و اداره تخصصی نظارت، وظیفه نظارت بر محصول را برعهده دارند. در واقع روی محصولها
سرمایهگذاری میشود، نه ایدههایی که هنوز به مرحله تولید نرسیدهاند.همانگونه که اشاره شد، پروپوزالهایی که ارسال میشوند، مورد داوری و ارزیابی قرار میگیرند. حسینی بااشاره به اینکه ممکن است محصولی به موفقیت نسبی در خارج از کشور رسیده باشد، اما در ایران زمینه موفقیت چندانی نداشته باشد، گفت: ممکن است پروژهای در خارج از کشور جواب بدهد، اما در ایران بهموفقیت نرسد که تشخیص این امر با ناظران و ارزیابان است. بههمیندلیل نداشتن مجوز یک محصول دلیل بر پایین بودن سطح فناوری آن نیست، بلکه اغلب سنجشها در ایران براساس نیاز بازار انجام میشود.
ایران بکر برای فناوران حسینی درباره جذابیتهای کشور برای فناورانی که خارج از ایران شرکتهای فناوری دارند، گفت: ایران از اینرو برای فعالان دانشبنیان در خارج از کشور جذاب است که بهعنوان یک محیط بکر برای توسعه فناوری شناخته میشود و از این بابت رقابت کمتری بر فضا حاکم است. بسیاری از شرکتهایی که سابقه طولانی فعالیت در خارج از کشور دارند، هنوز فعالیتشان در کشور جا نیفتاده است و جای کار بسیاری در این حوزهها وجود دارد. برای مثال در حوزههایی نظیر آلودگی حملونقل پسماند، جای کار بسیار است. حوزههایی هم وجود دارند که تنها یک الی 2 شرکت در آن زمینهها فعالیت دارند و رقابت کمتری در آن حوزه حاکم است، در حالی که ممکن است در همین زمینهها در کشورهای خارجی، صدها رقیب وجود داشته باشد. همچنین هزینه پایین نیروی انسانی در ایران دیگر مزیتی است که نظر صاحبان شرکتهای فناوری را در خارج از کشور به خود جلب میکند.
وی در ادامه بااشاره به ضعفهای اقتصادی کشور در مسیر توسعه فناوری گفت: بیثباتی اقتصادی، نوسان نرخ ارز و افزایش چندپلهای آن، جزو اصلیترین چالشهای اقتصادی است که شاید بسیاری از فناوران را برای کار در ایران قانع نکند، اما نکته اینجاست که فناوران خارج از کشور در این طرح قرار نیست تا شرکت خود را در ایران ثبت کنند. قرار است محصول خود را در ایران تست دوآزمایشی کنند که اگر موفق شد، در صورت مقبولیت، به تولید انبوه بپردازند.
بهگفته حسینی، اغلب صاحبان این شرکت اصلا به ایران نمیآیند و از دور مدیریت میکنند. این روند که این افراد در فضای خارج از کشور قرار دارند، نوعی مزیت محسوب میشود، چراکه مدیریت بهتری میتوانند داشته باشند. آنها به بازارهای بینالمللی و پروژهها دسترسی بهتری دارند و با راهاندازی پروژهها در ایران درآمد ارزی ایجاد میکنند.
وی گفت: شرکتهایی که محصولات پلتفرمی و نرمافزاری دارند، بهدلیل اینکه ریسک کمتری را در کشور متحمل میشوند، سریعتر به بازار فروش و سوددهی میرسند.
مهاجرت، از نو ساختن است
در ادامه به موضوع مهاجرت فناوران در قالب شرکتهای دانشبنیان پرداختیم. حبیبالله اصغری، استاد دانشگاه خواجه نصیر، در گفتوگو با بااشاره به چرایی مهاجرت دانشبنیانها گفت: بیشک مهاجرت دستهجمعی نخبگان یا فناوران در قالب یک شرکت دانشبنیان، شاید در گام نخست موثر برای پیشرفت آن شرکت و اعضا باشد، اما افراد باید این را هم در نظر بگیرند؛ مهاجرت گروهی نخبگان در قالب یک کسبوکار بهمعنای از دست رفتن دستاوردهایی است که تا پیش از این در داخل کشور بهدست آورده بودند؛ نظیر بازار، ارتباطات حرفهای و... که با ورود به دیگر کشورها به اجبار بسیاری از فرآیندهای انجامشده را باید از نو بسازند. بهعبارتی، همهچیز از صفر شروع میشود. عموم افراد باسابقه در اکوسیستم دانشبنیان، کمتر راغب میشوند تا در کشورهای دیگر از صفر شروع کنند.
وی افزود: چند سالی میشود که سیاستهایی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان از کشور اتخاذ میشود و در پی این سیاستها، عبارت نخبه خدوم مطرح شده است؛ یعنی وقتی که جامعه و نظام آموزش عالی برچسبی به نام نخبه را روی شاگرد اول دانشگاه یا افراد با تراز علمی بالا میزند، این توقع هم ایجاد میشود که تمامی امکانات کشور باید متعلق به نخبگان باشد، اما آن روی دیگر سکه این است که جامعه نخبگانی هم باید نسبت به مملکت و مردم کشورشان احساس دین کنند و در قبال امکاناتی که دریافت میکنند، تعهد خدمت داشته باشند، در کل، جامعه موظف است نخبه خدوم پرورش دهد، نه نخبه متوقع؛ اما نباید از وظایف حاکمان و دستگاهها هم غافل شد که باید شرایط برای این افراد را فراهم کنند.
این استاد دانشگاه گفت: بهعبارت روشنتر، تعامل نخبگان با دستگاههای حکومتی باید دوطرفه و این خدمترسانی در رفتوآمد باشد. ناگفته نماند، موانع شکوفایی سر راه نخبگان بسیار زیاد است و حتی بسیاری از آنها، توقع پایینی دارند و با اندک تسهیلاتی، خواهان توسعه کشور و خدمترسانی هستند، در حالی که همان توقع کم هم، در بسیاری مواقع مرتفع نمیشود.
اصغری گفت: یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود نخبگان و شرکتهای دانشبنیان به فکر مهاجرت بیفتند، این است که تفاوت در نگرش و فکر باعث میشود که این ۲ قشر حرف یکدیگر را نفهمند.
اگر مسئولان اجازه بدهند که این نسل پرسشگر، تفکرات متفاوت خود را پرورش دهند و عملیاتی کنند، شاهد اتفاقات خوشایندی خواهیم شد، در واقع، مسئولان باید پذیرای نگرش متفاوت آنها نسبت به جامعه باشند و نباید این تفاوت در نگرش را بهپای زیادهخواهی بگذارند. آنها انتظار دارند مسیر هموارتری در مسیر رشد و توسعه کسبوکارشان داشته باشند.
بهگفته اصغری، اینکه بسیاری از شرکتهای دانشبنیان از بیعدالتیهای خدماترسانی صحبت میکنند، علت دیگری است که موجب شده است کشوری جز ایران را برای فعالیت انتخاب کنند. عموم تفاوت میان دریافت خدمات و تسهیلات در شرکتهای دانشبنیان، زنگ خطری برای گسترش مهاجرت این افراد بهحساب میآید.
رئیس جهاد دانشگاهی خواجه نصیر گفت: نخبگان و مسئولان باید نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت داشته باشند. نکته بعدی که منجر به مهاجرت نخبگان میشود، نگرش رسوخیافته فرهنگی در امر سبک زندگی است که بهطورعموم با تجملگرایی آمیخته و در اصل باعث شده، بیشتر نخبگان، آن سوی مرزها را برای خود بهشتی برین ببینند. اینکه اگر تجملات در زندگی افراد وجود نداشته باشد، بدبخت تلقی میشوند، نگرشی است که افراد تنها با اهداف مالی به کار و فعالیت بپردازند. مورد دیگری که اهمیت دارد، این است که باید تغییر نگرش در تفکر جامعه نخبگانی بهوجود بیاید، برای مثال، باید از نگرش کسبوکار بهسمت کار و کسب برویم؛ به این معنا که ماهیت فعالیت و کار، ارجحتر از درآمد باشد، بهعبارت دیگر، نخبگان نباید تنها با هدف ارتقای طبقه اقتصادی به کار و فعالیت بپردازند، چراکه در این شرایط تنها خود را ارتقا دادهاند، اما اگر نگرش کار و کسبی داشته باشند، نهتنها سبب ارتقای خود، بلکه موجب توسعه سبک زندگی و ارتقای آحاد جامعه میشوند.
سخن پایانی
باتوجه به موارد یاد شده، درباره فعالیت فناوران ایرانی مهاجرتکرده در داخل و اهمیت ماندگاری این افراد در داخل باید گفت، آن مولفهای که تعیینکننده توسعه فناوری در یک کشور میشود، اوضاع اقتصادی یک کشور است. بهعبارتدیگر، نوسانات نرخ ارز و بیثباتی اقتصادی، زیربنای رخوت فناوری است. حال چگونه میتوان از فناوران و نخبگانی که اغلب فاقد پشتوانه مالی هستند، انتظار داشت که به توسعه فناوری بپردازند. درست در زمانهایی که دولت پشتوانه لازم برای فعالیت این افراد را در کشور فراهم کرد، شاهد مهاجرت معکوس این افراد هم بودهایم؛ بنابراین فناوری نیاز به خانه امن دارد.