بلاتکلیفی، اصلیترین مشکل کارآفرینان
مدتهاست که تولید چون حرکت خلاف جریان آب دشوار است. مثال این مدعا نیز بسیاری از کارخانهها و کارگاههایی هستند که زور آنها چرخ تولید نرسیده و تسلیم این اقتصاد نابسامان شدهاند. باتوجه به وضعیت فعلی اقتصاد، تداوم یک کسبوکار تنها به مهارت بستگی ندارد.
مدتهاست که تولید چون حرکت خلاف جریان آب دشوار است. مثال این مدعا نیز بسیاری از کارخانهها و کارگاههایی هستند که زور آنها چرخ تولید نرسیده و تسلیم این اقتصاد نابسامان شدهاند. باتوجه به وضعیت فعلی اقتصاد، تداوم یک کسبوکار تنها به مهارت بستگی ندارد. در حال حاضر فعالیتهای اقتصادی در شرایط بدی قرار دارند و مشکلات بسیاری چون عدم تامین مالی، تحریم، تامین مواد اولیه و... موجب تعطیلی واحدهای تولیدی میشود. در نتیجه بقا در این روزگار به قدرت موجسواری تولیدکننده روی دریای پرتلاطم تولید بستگی دارد تا بتوانند باوجود مشکلات نیروی کار ماهر خود را حفظ کنند. اگر بخواهیم این موضوع را در صنعتی خاص نیز بررسی کنیم، شاید صنعت لوازم خانگی یکی از بهترین انتخابها باشد، زیرا بازار لوازم خانگی مدتهاست که درگیر مشکلات بسیاری است و هر بار سنگی بزرگ در مسیر حرکت فعالان این بازار انداخته میشود؛ از ممنوعیت وارداتی که تنها روی برگهها است و تولیدکننده داخلی باید بر آن چیره شود تا مواد اولیهای که بهدست تولیدکننده نمیرسد. با این حال تولیدکنندگان فعال در صنعت لوازم خانگی هر بار با شیوهای جدید سعی در توجیه مصرفکننده برای خرید کالای ایرانی دارند. صمت بهمناسبت روز جهانی نوآوری که در تقویم مصادف با ۲۷ بهمن است در گفتوگو با محمدرضا شهیدی، دبیر انجمن صنفی تولیدکنندگان لوازم صوتی و تصویری به بررسی جایگاه نوآوری در تولید و حمایتهای دولتی از این صنعت بزرگ پرداخته است.
شما باتوجه به اینکه بهعنوان تولیدکننده و فعال در صنعتی بزرگ، یک کارآفرین محسوب میشوید، فعالیت کارآفرینان در اوضاع اقتصادی فعلی را چقدر دشوار میدانید؟ بهاعتقاد شما مهمترین مشکل کارآفرینان چیست؟
کارآفرین برای شروع یک کسبوکار هرچند کوچک باید قدرت پیشبینی داشته باشد تا متناسب با شرایط آینده یک فعالیت اقتصادی را برنامهریزی و مدیریت کند، اما در کشور ما متاسفانه باوجود شرایط اقتصادی نابسامان فعلی نمیتوان حتی برای یک هفته آینده برنامهریزی خاصی داشت. در نتیجه بلاتکلیفی را میتوان مهمترین مشکل یک کارآفرین یا تولیدکننده دانست.
برخی از تولیدکنندگان معتقدند بدون پشتوانه یا زدوبند نمیتوان از سد مشکلات فراوان در مسیر تولید عبور کرد. نظر شما در این باره چیست؟
هنگامی که اقتصاد رانتی بهوجود میآید و برای دریافت ارز، تسهیلات و وام بانکی باید ارتباطاتی را پیدا کرد، عدهای که میتوانند این ارتباطات را برقرار کنند به مزیتهایی دست پیدا میکنند که یک کارآفرین با روندی سالم امکان دسترسی به آن را ندارد. در مجموع تا زمانی که اقتصاد رانتی پابرجاست کارآفرین نمیتواند برنامهریزی خاصی برای کسبوکار خود داشته باشد.
بهنظر شما چه امتیازاتی میتواند یک کارآفرین را به ادامه راه تشویق کند؟ اصلا مزایایی برای کارآفرینان وجود دارد؟
متاسفانه در کشور ما ظرفیت شکست برای افراد ایجاد میشود، اما ظرفیت چندانی برای دستیابی به موفقیت برای مردم و کارآفرینان وجود ندارد. در واقع هر کسی که کمی مزه موفقیت را میچشد و مسیر درست را طی میکند، ناگهان به دلایل نامشخصی مسیرش سد میشود. اکنون شاهد بسته شدن برخی از استارتآپها بهدلایل مختلف هستیم. شخصی که با تلاش فراوان و صرف زمان زیاد یک استارتآپ بزرگ را شکل داده، وقتی با برخوردی اینچنینی مواجه میشود، از حرکت میایستد؛ درست مانند تیراندازی به یک گنجشک بالای درخت. وقتی شما به یک گنجشک روی درخت شلیک میکنید، بقیه گنجشکها نیز فرار میکنند و دیگر روی درخت نمیمانند. با برخوردهایی هم که با برخی استارتآپها میشود، سایر استارتآپها یا کارآفرینان نیز حس امنیت شغلی خود را از دست میدهند. وقتی برای حل یک مشکل راههای بسیاری وجود دارد، برخوردهای مشکلساز با یک واحد، سایر افراد فعال در کسبوکار را به فعالیت در بخش موردنظر بیاعتماد میکند. کارآفرینی تنها یک ذهن خلاق و احساس امنیت میخواهد، اما در کل کارآفرین باید قدرت ریسک داشته باشد؛ حتی موفقترین کارآفرینان نیز پس از چندین بار شکست طعم پیروزی را چشیدند.
اصلا تفاوتی میان تولیدکننده و کارآفرین وجود دارد؟
تولیدکنندگان همین که باوجود مشکلات فعلی کار خود را نگه میدارند تا نیروی کار، بیکار نشود، یعنی آفرینش کار میکنند. متاسفانه بهدلیل مشکلاتی که بارها درباره آن صحبت شده در ۱۰ سال اخیر شاهد هیچگونه نوآوری و شکوفایی نبودهایم و هر آنچه وجود دارد، برای سالهای قبل است. کارآفرین و تولیدکننده آنقدر در مشکلات غرق هستند که دیگر راهی برای ورود نوآوری نمیماند.
دولت همیشه اعلام میکند حامی کارآفرینان است و حمایتهای بسیاری از آنها دارد، شما چقدر با این ادعا موافق هستید؟
دولت همیشه مدعی است که تورم را مهار یا به نفع محرومان حرکت کرده؛ آیا بهنظر مردم این موضوع حقیقت دارد؟ ادعای حمایت دولت از کارآفرینان هم مانند برخی از صحبتها تنها جنبه تبلیغاتی دارد و در دنیای واقعی موانع تولید بسیار بیشتر از موانع موجود برای واردات غیرقانونی یا همان قاچاق است.
اصلیترین مشکلات صنعت لوازم خانگی چیست؟
چالشهای اصلی صنعت لوازم خانگی، تامین ارز و قیمتگذاری دستوری است. اگر تولیدکنندهای ببیند تولیدش با زیان همراه است، قطعا دیگر تولید نخواهد کرد؛ اقدام عاقلانه هم این است که هیچ کالایی با زیان تولید نشود. دولت هزینههای سربار، دستمزد و... را بالا برده؛ پس باید اجازه دهد نرخ کالا در فضای رقابتی تعیین شود.
بهنظر شما ممنوعیت واردات لوازم خانگی موجب تقویت تولید داخل شده است؟ اصلا تولیدکننده با این ممنوعیت موافق است؟
اگر واردات غیررسمی نباشد و جلوی قاچاق گرفته شود، ما با واردات رسمی مشکلی نداریم. تولیدکنندگان با رفع ممنوعیت واردات لوازم خانگی مشروط به اینکه با قاچاق مقابله شود، موافق هستند. این در حالی است که انجام واردات بهصورت قانونی باعث افزایش سوءاستفاده قاچاقچیان خواهد شد. در کل خواسته تولیدکنندگان این است که شرایط بهگونهای پیش نرود که هم واردات آزاد باشد و هم شاهد افزایش قاچاق لوازم خانگی باشیم. مادامی که دلار ۳ هزار تومانی به قاچاق داده شود، کسی نمیتواند با قاچاقچی مبارزه کند. این در حالی است که تولیدکننده لوازم خانگی با ارز نیمایی حدود ۴۶ هزار تومانی مواد اولیه تولید را وارد میکند. وقتی مسیر واردات غیررسمی باز است و قاچاقچی راحت و با کمترین هزینه لوازم خانگی وارد کشور میکند، چرا باید اقدام به واردات رسمی لوازم خانگی کند؟
پس میتوان گفت آزادسازی واردات راهی برای کاهش آمار قاچاق است؟
خیر؛ این نظریه که با آزادسازی واردات از قاچاق جلوگیری میشود، آدرس غلط دادن است، زیرا طبق تجربه زمانی که واردات آزاد بود باز هم قاچاق داشتیم. حتی وقتی واردات لوازم خانگی آزاد باشد نیز تخلفاتی صورت خواهد گرفت. بارها شاهد این موضوع بودهایم که واردکننده یک بار از یک کالا ۱۰۰ دستگاه وارد میکند و یک برگ سبز گمرکی دارد و بعد ۲۰ بار به همان تعداد دستگاه وارد میکند و اگر احیانا با مشکلی مواجه شود، همان یک برگ سبز را برای تبرئه شدن خود ارائه میکند.
آماری از واردات تلویزیون پیش از ممنوعیت واردات دارید؟
براساسآمار سال ۹۵ حدود ۴۶۰۰ تلویزیون و سال ۹۶ هم ۵۶۰۰ تلویزیون وارد کشور شده بود که در همین سالها ۲ میلیون دستگاه در داخل تولید شده بود.
بهنظر شما این ممنوعیت واردات و افزایش قاچاق چقدر در میزان تولید تاثیرگذار است؟ اصلا تولید داخل پاسخگوی نیاز بازار است؟
اکنون کالای قاچاق بهوفور در بازار یافت میشود و خلاف ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی، در بازار و بسیاری از سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی این محصولات به فروش میرسند. در کل واردات روی کاغذ ممنوع و بهصورت عملی آزاد است. این در حالی است که ۳۰ درصد نرخ فروش لوازم خانگی مربوط به پرداختهای دولتی است، در حالی که قاچاقچیان هیچگونه پرداخت دولتی ندارند. در واقع یک عرضهکننده ۳۰ درصد پول فروش کالا را باید بهعنوان حقوق دولتی از جمله مالیات، ارزش افزوده، گمرکی و... پرداخت کند، این در حالی است که قاچاقچی هیچ کدام از حقوق دولتی را پرداخت نمیکند. باتوجه به اینکه عرضه کالای قاچاق هیچ کدام از پرداختهای دولتی را ندارد، برای عرضهکننده نیز صرفه اقتصادی بیشتری دارد که کالای قاچاق را عرضه کند. این در حالی است که در حال حاضر ظرفیت تولید ۴ میلیون دستگاه تلویزیون را در سال داریم، اما ۲ میلیون دستگاه تولید میکنیم، زیرا قاچاق به نیاز بازار پاسخ میدهد و بازار را گرفته است.
در مجموع خواسته ما این است که دولت مقابل عرضه کالای قاچاق بایستد یا اینکه درباره پرداختهای دولتی برای تولیدکنندگان و عرضهکنندگان ملاحظاتی را در نظر بگیرد، زیرا با این شرایط، قدرت رقابتی برای تولیدکنندگان در مقابل کالای قاچاق باقی نمیماند.
آماری از میزان تولید تلویزیون در سال ۱۴۰۱ دارید؟
در سال ۱۴۰۱ یک میلیون و ۹۷۰هزار دستگاه تلویزیون در کشور تولید شد. قرار بر این بود که در سال جاری ۲ میلیون و ۲۰۰هزار دستگاه تولید شود تا افزایش حداقل ۱۰درصدی تولید را در این بخش شاهد باشیم، اما باتوجه به روندی که در حال حاضر شاهد آن هستیم و عدمتخصیص ارزی که شامل حال صنایع تولیدی کشور، بهویژه لوازم خانگی شده، همانطور که پیش از این نیز تاکید شد بهنظر میرسد نسبت به سال گذشته با کاهش ۳۰ درصدی تولید روبهرو باشیم.
بهنظر شما کیفیت لوازم خانگی تولید داخل در حدی است که در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد؟ چه مشکلاتی در مسیر صادرات لوازم خانگی وجود دارد؟
میتوانیم از نظر کیفیت کالا با کالاهای صادراتی کشورهای دیگر رقابت کنیم؛ بهویژه با کالاهای متوسط صادراتی. همچنین ظرفیتهای تولیدی خوبی داریم و از نظر مدل هم تنوع خوبی در لوازم خانگیها ایجاد شده است. با این حال دو چالش مهم در نظام صادراتی کشور وجود دارد که مهمترین آن عدم ارتباط نظام بانکی ما با با نظام بانکی جهانی است، زیرا در حال حاضر دیگر در خارج از کشور بدون نظام بانکی، نمیتوان کار کرد. وقتی حتی یک شعبه بانکی هم در سایر کشورها نداریم، صادرات دشوار است.
برخی معتقدند لوازم خانگی ایرانی نرخ بالایی دارد و مردم دیگر قدرت خرید آن را ندارند. نظر شما در این باره چیست؟
برخی ادعا میکنند لوازم خانگی افزایش نرخ شدیدی داشته، اما این گرانی نیست، بلکه کاهش ارزش پول ملی رخ داده است؛ امکان ندارد در همه کالاها شاهد گرانی باشیم. در حال حاضر بالا بودن نرخ مواد اولیه مهمترین دلیل افزایش نرخ تمامشده تولید لوازم خانگی در کشور است و در عین حال، بخشی از مواد اولیه نیز از طریق واردات تامین میشود که نرخ ارز در این بخش تاثیرگذار است. مردم اوضاع اقتصادی خوبی ندارند و در بازار تقاضای چندانی وجود ندارد. هیچ تولیدکنندهای موافق افزایش نرخ نیست، زیرا نتیجه این امر، کاهش فروش است.
برخی معتقدند ممنوعیت واردات لوازم خانگی مانند خودروسازی، به نفع تولیدکننده داخلی در این بازار انحصار ایجاد میکند. نظر شما در این باره چیست؟
باتوجه به اینکه بازار لوازم خانگی با بیش از ۲۰۰ تولیدکننده بهشدت رقابتی است، بازار و فضای رقابت خود میتواند تعیینکننده نرخ باشد. در واقع اکنون بازار کاملا رقابتی شده و کالا بهوفور وجود دارد.