آثار باستانی زیر تیغ مرمتکاران بیتخصص
مرمت، فرآیندی است که طی آن، بناهای تخریبشده، تعمیر یا بازسازی میشوند.
مرمت، فرآیندی است که طی آن، بناهای تخریب شده، تعمیر یا بازسازی می شوند. به طور معمول، این بازسازی ها در راستای بهبود بناهای آسیب دیده انجام می شوند. مهم ترین و ارزشمندترین نوع مرمت و نوسازی را می توان مرمت آثار تاریخی و باستانی عنوان کرد. بسیاری از بناهای تاریخی در ایران پیش از رسیدن به ثبت جهانی، فروریخته و از بین رفتند. از میان هزاران بنا و آثار تاریخی در کشور که نماینده فرهنگ و هویت ایران و ایرانی هستند، تنها تعداد محدودی از آنها در مجامع داخلی و خارجی شناخته شده اند. بی تفاوتی به آثار باستانی در ایران تا حدی پیش رفته که دولت برای مرمت معروف ترین آثار باستانی نیز از افراد غیرمتخصص و پیمانکارانی که تنها در جریان مناقصه ها برنده می شوند، استفاده می کند. ضعف جدی در حفاظت از بناهای تاریخی و ملی ایران وجود داشته و عملکرد مدیریت ها در این زمینه را می توان ناکارآمد توصیف کرد که اگر نگاهی به فهرست بناهای از دست رفته بیندازیم، خواهیم دید تعداد محدودی ساختمان از تاریخ فرهنگی کشور باقی مانده است. بی توجهی به حفاظت مناسب از بناهای تاریخی، مرمت آثار باستانی با شیوه های غلط توسط افراد غیرمتخصص، کم کاری در شناساندن آنها به جوامع خارجی و حتی مردم ایران و سایر مسائل این چنینی، تاریخ فرهنگی و یادگار گذشتگان را در معرض نابودی کامل قرار داده است. این اتفاق برای کشوری که زمانی سردمدار هنر معماری در جهان بود، یک فاجعه قلمداد می شود. صمت در این گزارش با ابراهیم آذری، عضو انجمن حفاظت از میراث فرهنگی طبیعی و آثار تاریخی ایرانیان اصفهان درباره وضعیت فعلی حفاظت از بناهای تاریخی ایران به گفت وگو پرداخته است.
کمک صنعت مرمت به حفظ تاریخ
مرمت بنا یا بازسازی بنا یا مرمت و بازسازی بناهای تاریخی، شاخه ای از هنر معماری است که برپایه شناخت و مطالعه بناها و بافت های تاریخی و آثار باستانی، به احیا کردن فضاهای تاریخی به لحاظ کالبدی، ساختاری و عملکردی می انجامد. این هنر که شاخه ای آمیخته از دانش، تکنولوژی، مهندسی و هنر معماری است، شامل شکل ها و سطوح گوناگونی از پژوهش و تحقیق در باب هنر و معماری تاریخی است و در مقیاس های گوناگونی می توان آن را تعریف و معنا کرد. این رشته مهم تخصصی، در کشورهایی که دارای تاریخ و فرهنگ غنی هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است و از این افراد به عنوان سرمایه های ارزشمند انسانی یاد می شود. مرمت به شکلی که امروزه وجود دارد، از سال ۱۱۷۸ شمسی در اروپا آغاز شد، اما تاریخچه هنر مرمت با معماری همیشه همراه و همزمان بوده و درست از زمانی که یک بنا شکل می گرفت، بحث مرمت بناهای دیگر نیز پیش می آمد. بنابراین، بحث مرمت همیشه در ایران و ممالک و ملل دیگر وجود داشته و دارد. از جمله نمونه های مرمت در ایران می توان به تغییر کاربری چهارطاقی، آتشکده و کلیسا به مسجد و بررسی و تعمیر سالانه آنها اشاره کرد.
به عنوان سوال نخست، به نظر شما حفاظت از آثار باستانی و میراث فرهنگی، چه اهمیت و ضرورتی دارد؟
آثار باستانی تنها راوی تاریخ یک کشور نیستند؛ هویت ملی مردمان گذشته یک کشور، سرگذشت آنها و مسیری را که یک جامعه طی کرده تا به امروز برسد، نشان می دهد. هرچند این موارد عنوان شده، بعد تاریخی آثار باستانی بوده و نباید از بار سنگین فرهنگی آنها غافل شد، همان طور که از نام میراث فرهنگی پیدا است، یادگار گذشتگان به نسل امروز رسیده و در تمامی کشورهای جهان دولت ها با همکاری مردم همواره در تلاش هستند تا از بناهای تاریخی و میراث فرهنگی و ملی خود به نحو احسن مراقبت کنند، چرا که این میراث، شناسنامه یک ملت هستند. آثار باستانی و میراث فرهنگی تنها ارزش معنوی ندارد و از نظر مالی نیز می تواند برای مردم و دولت دستاوردهای جدی داشته باشد. توسعه گردشگری داخلی و خارجی یکی از پیامدهای مثبت حفاظت از میراث فرهنگی است. بسیاری از کشورهای جهان، بخش عظیمی از درآمدهای خود را برپایه صنعت گردشگری برنامه ریزی کرده و میزبان سالانه میلیون ها گردشگر هستند. از جمله این کشورها می توان به کشورهای منطقه مانند ترکیه یا حتی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا اشاره کرد. ایران در سال های اخیر کاهش وابستگی خود به درآمدهای نفتی را به عنوان هدف اصلی اقتصادی معرفی کرد و در این زمینه باید به تمامی فرصت های داخلی برای درآمدزایی توجه داشت. گردشگری یکی از بسترهایی است که می تواند برای ایران فرصت های درآمدی جدی ایجاد کند. به منظور این کار نیز لازم است تا از تمامی ظرفیت های تاریخی و میراث فرهنگی خود حفاظت کنیم. زمانی که تمامی میراث فرهنگی خود را به عنوان یک کشور تاریخی با تمدن چند هزارساله از دست دهیم، دیگر مزیتی برای جذب گردشگر داخلی و خارجی نخواهیم داشت، بنابراین از جنبه فرهنگی، تاریخی و هچنین مادی، حفظ و حراست از آثار تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار است.
وظیفه اصلی حفاظت از بناهای تاریخی برعهده کیست؟
نمی توان به طوردقیق نهاد یا سازمانی را تنها مسئول حراست و مرمت آثار باستانی و میراث فرهنگی دانست، چرا که این مسئله، یک فرآیند است و در طول آن نهادهای مختلف و حتی مردم نیز دخیل هستند، اما مسئله ای که بیشترین آسیب را به بناهای تاریخی و فرهنگی در کشور زده، نقص های مدیریتی از سطوح مختلف سازمان ها و نهادهای مختلف است. قریب به ۲ دهه است که مدیران در بخش های مختلف، چه ادارات کل میراث فرهنگی استان ها و چه مسئولان در بدنه وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از صلاحیت مناسب این امر برخوردار نیستند. به عبارتی، طی سال های گذشته مدیرانی بر سر کار قرار گرفتند که نه تخصص لازم را در این زمینه داشتند و نه دلسوز میراث فرهنگی بودند. نبود مسئولان متخصص و کارآمد سبب شد تا روزبه روز شاهد وخامت شرایط میراث فرهنگی و بناهای تاریخی در کشور باشیم. این موضوع صدمه های جدی زیادی را به بدنه آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور زده است. بخشی از وظیفه مردم به عنوان وارثان اصلی آثار تاریخی، حفاظت از آنها است؛ مسئولیت اصلی بر دوش مدیرانی است که در منصب های مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی و آثار باستانی قرار گرفته، اما در انجام ماموریت خود کوتاهی می کنند.
در این شرایط، مهم ترین پیامد نبود مدیران متخصص برای حفاظت از میراث فرهنگی، چه تاثیری بر آثار باستانی کشور گذاشته است؟
نبود مدیران لایق در سطوح کلان مدیریتی حوزه حفاظت از میراث فرهنگی، ابعاد و پیامدهای مختلفی را به همراه دارد. مهم ترین تاثیر مخرب، آن است که افراد برای میراث فرهنگی موجود، دلسوزی لازم را نمی کنند، چرا که به طور تخصصی به این حوزه اشراف ندارند و با نگاهی سطحی و گذرا به آثار باستانی نگاه می کنند. متاسفانه این نگاه به میراث فرهنگی کشور در بخش های مختلف مدیریتی وجود داشته و روز به روز شرایط بدتر هم شده است. امروز کار به جایی رسیده که رئیس اسبق سازمان صداوسیما، بر صندلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نشسته است؛ 2 حوزه کاملا متفاوت که هر یک تخصص و آگاهی مختص به خود را می طلبد. این نوع انتصاب ها در بخش های مختلف نیز وجود داشته و در نهایت طی سال های اخیر شاهد از بین رفتن بسیاری از بناهای تاریخی ملی خود بوده ایم. یکی از مهم ترین معایب این نوع انتصابات، تصمیم گیری های کارشناسی نشده است. به عنوان مثال بناهای تاریخی پس از مدتی، به دلیل فرسودگی نیاز به مرمت و بازسازی دارند و این امر باید از سوی کارشناسان و متخصصان خبره امر انجام گیرد، اما در کمال بی توجهی، مرمت و بازسازی آثار باستانی بیشتر از طریق مناقصه به شرکت های پیمانکار سپرده شده که هیچ یک تخصص لازم و کافی را در این زمینه ندارند. در نهایت، بناها ویران تر از شرایط فعلی شده و چیزی جز افسوس نه تنها برای متخصصان، بلکه برای تمامی مردم کشور به عنوان وارثان تاریخ، باقی نگذاشته اند. استفاده نکردن از ظرفیت های گردشگری آثار تاریخی، ضعف در شناسایی میراث فرهنگی ایران چه در داخل و چه در خارج و سایر ضعف های جدی این چنینی، حاصل نبود مدیران کارآمد و متخصص در بخش های مختلف دولتی است.
در صحبت های خود به اهمیت استفاده از متخصصان در امر مرمت آثار تاریخی اشاره کردید. آیا در ایران به تعداد کافی متخصص مرمت آثار باستانی وجود دارد؟
بله. برای مرمت تمامی آثار باستانی و بناهای تاریخی کشور، به تعداد کافی استاد و متخصص مرمت و نوسازی وجود دارد، اما متاسفانه مشکل نبود دانش کافی در بدنه مدیریتی کشور برای استفاده از این افراد است. متخصصان کارآمد و خبره ای در زمینه حفاظت و صیانت از آثار باستانی وجود دارند، اما متاسفانه به دلیل نبود نگاه صحیح به این موضوع از سوی مدیران و مسئولان، میراث فرهنگی کشور در شرایط نامناسبی قرار دارد. همان طور که گفته شد، مرمت و نوسازی آثار باستانی به پیمانکاران غیرمتخصص داده شده و در طول سال های اخیر به کرات شاهد از بین رفتن آثار تاریخی به دلیل این نوع رفتارهای غیرتخصصی بوده ایم، حتی بارها دیده شده استادکاران متخصص به صورت داوطلبانه طرح هایی را برای مرمت آثار باستانی ارائه کرده اند، اما نهادها و سازمان های دولتی مختلف، همکاری لازم را با آنها نداشته اند. اختصاص ندادن بودجه مناسب برای حفاظت از آثار باستانی، نداشتن همکاری مناسب برای صدور مجوزهای آغاز به مرمت، ایجاد گره و مانع برای فعالیت مرمت کاران تخصصی و سایر موارد این چنینی همواره به عنوان یکی از پیامدهای جدی نبود مدیران متخصص در سطوح مختلف دولتی محسوب می شود. در چنین شرایطی، بدیهی است که مرمت کاران متخصص، مجالی برای عرض اندام ندارند و مرمت و نوسازی آثار باستانی به دست نابلدان کار می افتد، حتی در برخی موارد نیز، وجود معارضان محلی، باعث توقف پروژه های مرمت و بازسازی برخی میراث فرهنگی می شود که کنترل شرایط تنها باید از سوی نهادهای دولتی انجام گیرد، متاسفانه کمبود آگاهی از وضعیت و شرایط فرهنگی، اجتماعی و تاریخی مدیران، باعث شده تا بسیاری از مهم ترین آثار باستانی خود را از دست بدهیم.
سخن پایانی
از بین رفتن میراث فرهنگی یک کشور، به معنای سوخته شدن تاریخ، تمدن و هویت یک کشور است؛ دولت ها طی دهه های گذشته به راحتی از کنار این مسئله گذر کرده و بهترین معماری های جهانی در ایران توسط این بی توجهی ها از بین رفته اند. یکی از مشکلات مهم ایران، نبود مدیران متخصص است، نه تنها در عرصه حفاظت از میراث فرهنگی، بلکه در تمامی بخش های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نبود روح تخصص گرایی، معضلاتی جدی را برای مردم به همراه داشته است، اما در بخش آثار باستانی، این نوع مدیریت ها باعث از بین رفتن تاریخ یک ملت شده و مشخص نیست چه زمانی دست از بکارگیری بی تخصص ترین مدیران در تخصصی ترین جایگاه های مملکتی برمی داریم.